ديدگاه اسلام / تأمين صلح / همزيستی مسالمت آميز / ملت ها / دولت ها /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

از ديدگاه اسلام چه راه هايي براي تأمين صلح و همزيستي مسالمت آميز بين ملت ها و دولت ها وجود دارد؟


صلح و همزيستي مسالمت آميز بين ملت ها و دولت ها، از ضروري ترين نيازهاي بشر، در گذشته، حال، آينده بوده و خواهد بود. چون راه كارهاي عملي براي تأمين اين نياز ضروري بشر وجود دارد.آنچه در ذيل بيان مي گردد از موارد مهم و نکات اساسي است كه در اين جا بايد مورد توجه قرار گيرد:1. ترويج اخوت بشري و مساوات انساني:ترديدي نيست يكي از عوامل مهم جنگ ها در طول تاريخ، نژادپرستي، قوم گرايي، برتري جويي و تعصب هاي مذهبي مي باشد. با توجه به اين مشكل در روابطِ حقوقي انسان ها با يكديگر، راه حل اسلام چيست؟ آيا انسان از آن جهت كه انسان است معيار حقوقي روابط انسان ها با يكديگر است يا از آن جهت كه داراي فلان نژاد، مذهب و... مي باشد؟اسلام به جامعه بشري، به عنوان يك مجموعه واحد نگاه مي كند. جميع انسان ها به اصل واحد منتسب مي باشند. بنا بر اين، هيچ جنس، نژاد و گروهي بر ديگر نژادها و گروه ها برتري و فضيلت ندارد. همه در اصل خلقت و پيدايش يكسان هستند و كرامت الهي و تكريم انسان، شامل جميع افراد مي گردد:وَ لقَد كَرَّمنا بَني آدَمَ و حَمَلْناهُم فِي البَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُم مِنَ الطَّيِبّاتِ وَ فَضَلّناهُم عَلي كَثير مِمِنَّ خَلَقْنا تفضيلا؛[1] «و به راستي ما فرزندان آدم را گرامي داشتيم، و آنان را در خشكي و دريا ]بر مركب ها[ برنشانديم، و از چيزهاي پاكيزه به ايشان روزي داديم، و آن ها را بر بسياري از آفريده هاي خود برتري آشكار داديم.»بدون ترديد، چنين امري اثر زيادي در پي ريزي امنيت بين المللي خواهد داشت و تفاوت انسان ها از حيث رنگ، نژاد و مليت خود يكي از نعمت هاي الهي و وسيله اي براي شناخت انسان ها از يكديگر است:يا اَيُّهَا النّاسُ اِنّا خَلَقْناكُم مِن ذَكَر وَ اُنثي وجَعَلناكُم شُعوباً وقَبائِلَ لِتَعارَفوا اِنّ اَكرَمَكُم عِندَ اللّهِ اَتْقيكُم اِنَّ اللّهَ عَليمٌ خَبيرٌ؛[2] «اي مردم! ما شما را از مرد و زني آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايي متقابل حاصل كنيد. در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست. بي ترديد، خداوند داناي آگاه است».2. تحريم اسباب نزاع و جنگ:جنگ و نزاع ها بين افراد، اغلب به واسطه منافع و انگيزه هاي مادّي صورت مي پذيرد. اسلام براي ايجاد صلح و امنيت بين دولت ها و ملت ها، تلاش نموده و با تمام اين انگيزه ها و برتري جويي هاي مادّي مبارزه مي كند و همه را به سوي تمدن انساني سوق مي دهد. مبارزه اسلام با اين عواملِ ايجاد كننده جنگ، تنها بعد از ايجاد و وقوع يك جنگ نمي باشد; بلكه با سرآغاز اين عوامل مبارزه آشكاري دارد. براي مثال، اسلام با تعصبات قومي، نژادي و مذهبي كه منشأ بسياري از ناامني هاي بين المللي است، مبارزه شديد دارد.دو قبيله «اوس» و «خزرج» براي مدت صد سال جنگ و نزاع داشتند كه مهم ترين دليل آن شعله ور بودن آتش قوم گرايي و برتري جويي بود. با ورود پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله وسلم) بين آن دو قبيله پيمان وحدت و برادري ايجاد گرديد. در يكي از روزها با دسيسه يكي از يهوديان نزديك بود بار ديگر به واسطه قوم گرايي جنگ در گيرد. پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله وسلم) خود را نزد آنان حاضر نمود و فرمود: آيا با وجودي که من در ميان شما هستم ادعاهاي زمان جاهليت را مطرح مي­سازيد؟![3] برتري جويي ديني و تعصبات مذهبي يكي از آفاتي است كه ممكن است ملتي بدان دچار گردد. در اين حالت خود را برترين ملت و بهترين مردم تلقي خواهد بود و خود به خود، با تمام ملل سرناسازگاري و جنگ خواهد گذاشت و خواهان برتري، تسلط و سيطره بر تمام ملت ها مي باشد براي مثال، قوم يهود خود را «ملت برگزيده خدا!» مي دانند و مي گويند تمام ملت ها بايد به اين دين برگردند و در مقابل يهود خاضع و ذليل باشند. ممكن است گفته شود خداوند، با توجه به آيه ذيل، مسلمين را بهترين امت معرفي نموده است. آيا اين خود نوعي قوم گرايي و تعصب مذهبي نيست؟كُنتُم خَيرَ اُمَّة اُخرِجَت لِلنّاسِ تَأمُرونَ بِالمَعروفِ و تَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ وَ تُؤمِنونَ بِاللّهِ...؛[4] «شما بهترين امتي هستيد كه براي مردم پديدار شده ايد: به كار پسنديده فرمان مي دهيد، و از كار ناپسند باز مي داريد و به خدا ايمان داريد...».در جواب بايد گفت در ادامه آيه شريفه شبهه تعصب را نفي مي كند. برتري يك امت مشروط به تحقق سه امر است: امر به معروف و نهي از منكر و ايمان به خدا. يك امت با عمل به اين سه امر مهم مي تواند بهترين امت باشد در غير اين صورت، نه بهترين امت اند و نه به سود جامعه بشريت خواهند بود.3. مبارزه با استعمارتمايل بعضي از كشورها به گسترش سرزمين و تسلط بر ديگر سرزمين ها يكي از عوامل مهم ناامني و ايجاد بحران ها و نزاع هاي بين المللي مي باشد و حملات كشورهاي اروپايي تحت عنوان استعمار، به كشورهاي ضعيف، از بارزترين آن است. استعمار اروپايي با تسلط بر مناطق ديگر مثل آفريقا، آسيا و آمريكا لاتين، ثروت هنگفتي از طلا، نقره و نفت را به دست آوردند. زماني اين قاره ها از مناطق غني و دست نخورده محسوب مي شد و امروزه از فقر، جهل و محروميت به شدت رنج مي برند.اسلام با هر گونه جنگ كه با هدف «استعمار» و بهره­كشي از ديگر ملل باشد، مبارزه مي كند و آن را غير مشروع دانسته و از مصاديق آشكار ظلم و بغي و فساد روي زمين مي داند.اَلّذينَ يَنْقُضونَ عَهَد اللّهِ مِن بعد ميثاقِهِ و يَقطَعونَ ما اَمَرَ اللّهُ به اَن يوصَلَ و يُفسِدونَ فِي الاَرضِ اُولئِكَ هُمُ الخاسِرونَ؛[5] هماناني كه پيمان خدا را پس از بستن آن مي شكنند; و آنچه را خداوند به پيوستنش امر فرموده مي گسلند; و در زمين به فساد مي پردازند; آنانند كه زيانكارانند».4. احترام به پيمان ها و عهدها:يكي از عوامل مهم در ايجاد روابط دوستانه و مسالمت آميز ميان كشورها، وجود عهدنامه ها و پيمان هايي است كه دو يا چند كشور با رضايت خود منعقد ساخته اند. مهمترين سرمايه جامعه جهاني، اعتماد متقابل دولت ها و ملت ها به يكديگر است و اين اعتماد موجب مي شود دولت ها و ملت ها همانند رشته هاي زنجير به يكديگر پيوند داشته باشند. عهد و پيمان تأكيدي است بر حفظ اين همبستگي و اعتماد متقابل. از اين رو در آيات قرآن كريم و احاديث اسلامي، روي مسأله وفاي به تعهدات تأكيد فراواني شده است و شكستن آن از گناهان كبيره محسوب مي شود.وَ اَوْفوا بِعَهدِ اللّهِ اِذا عاهَدتُم و لا تَنقُضوا الأَيمانَ بَعدَ تَوكيدِها وَ قَد جَعَلتُمُ اللّهَ عَلَيكُم كَفيلا اِنَّ اللّهَ يَعلَمُ ما تَفعَلونَ؛[6] و چون با خدا پيمان بستيد، به پيمان خد وفا كنيد و سوگندهاي ]خود را[ پس از استوار كردن آن ها نشكنيد، با اين كه خدا را بر خود ضامن ]و گواه[ قرار داده ايد، زيرا خدا آنچه را انجام مي دهيد مي داند».5. پرهيز از جدال ديني مذموم:بدون ترديد جدال هاي ديني و نزاع هاي مذهبي بر اساس قواعد علمي يا اخلاقي نمي باشد و همين جدال ها يكي از اسباب جنگ ها بوده است. انسان وقتي به يك ديني ـ چه حق يا باطل ـ اعتقاد داشته باشد، طبيعي است از دشنام گويي ديگران نسبت به دينش ناراحت مي گردد. از اين رو اسلام به پيروان خود دستور مي دهد كه در گفت وگو با مخالفين ديني خود از حكمت، موعظه و جدال احسن، سود جويند و از الفاظ زشت و دشنام پرهيز نمايند.ولا تَسُبّوا الّذينَ يَدعونَ مِن دونِ اللّهِ فَيَسُبُّوا اللّهَ عَدُواً بِغَيرِ عِلم كَذلِكَ زَيّنّا لِکُلِّ اُمَّة عَمَلَهُم ثُمَّ اِلي رَبِّهِم مَرجِعُهُم فَيُنَبّئُهُم بِما كانوا يَعمَلونَ؛[7] «و آن هايي را كه جز خدا مي خوانند دشنام مي دهيد كه آنان از روي دشمني ]و[ ناداني، خدا را دشنام خواهند داد. اين گونه براي هر امتي كردارشان را آراستيم. آن گاه بازگشت آنان به سوي پروردگارشان خواهد بود و ايشان را از آنچه انجام مي دادند آگاه خواهد ساخت».اُدعُ اِلي سَبيلِ رَبّكَ بِالْحِكمَةِ وَ المُوعِظَةِ الحَسَنَةِ وَ جادِلهُم بِالَّتي هِي اَحسَنَ...؛[8] با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به ]شيوه اي[ كه نيكوتر است، مجادله نماي...».از اين آيات استفاده مي شود كه اقناع «عقل و فكر» به تنهايي كافي نيست بلکه بايد «عواطف و احساسات» نيز اقناع گردد كه آن نيمي از وجود انسان را تشكيل مي دهند. مباحثه علمي و ديني با اهل كتاب، با مشركين و بت پرستان تفاوت دارد. در آيه زير روش اختصاصي گفت وگو با اهل كتاب را بيان مي دارد:وَ لا تُجادِلوا اَهلَ الْكِتابِ اِلاّ بِالَّتي هِي اَحسَنُ اِلاَّ الَّذينَ ظَلَموا مِنهُم وَ قولوا آمَنّا بِالّذي اُنزِلَ اِلَيْنا وَ اُنزِلَ اِلَيكُم وَ اِلهُنا وَ اِلهُكُمْ واحِدٌ وَ نَحنُ لَهُ مُسلِمونَ؛[9] « و با اهل كتاب، جز به (شيوه اي) كه بهتر است، مجادله نكنيد ـ مگر (با) كساني از آنان كه ستم كرده اند ـ و بگويد: «به آنچه به سوي ما نازل شده و (آنچه) به سوي شما نازل گرديده، ايمان آورديم; و خداي ما و خداي شما يكي است و ما تسليم اوييم».6. گفتگوي مسالمت آميز پيروان اديان الهياسلام به عنوان آخرين رسالت آسماني پيام گفت و گو و همزيستي مسالمت آميز را براي جامعه بشري به ارمغان آورد كه در آن به مباني اخلاقي، اصول عدالت و اصول مشترك توجه زيادي شده است.قُل يا اَهلَ الْكِتابِ تَعالَوا الي كَلِمَة سَواء بَينَنا و بَينَكُم اَلاّ نَعبُدَ اِلاَّ اللّهَ وَ لا نُشرِكَ بِهِ شَيئاً وَ لايَتّخِذَ بَعضُنا بَعضاً اَرباباً مِن دونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوا فَقولوا اشهَدوا بِأَنّا مُسلِمونَ؛[10] «بگو: اي اهل كتاب، بياييد بر سر سخني كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه: جز خدا را نپرستيم و چيزي را شريك او نگردانيم، و بعضي از ما بعضي ديگر را به جاي خدا به خدايي نگيرد.» پس اگر (از اين پيشنهاد) اعراض كردند، بگوييد: شاهد باشيد كه ما مسلمانيم (نه شما)».قرآن كريم، گروهي از مسيحيان و يهوديان را ياد مي كند كه در گفت و گو با ديگران راه تمسخر و تكفير را در پيش گرفته اند: و قالَتِ اليَهودُ لَيسَتِ النَّصاري عَلي شيء و قالَت النَّصاري لَيسَتِ اليَهودُ عَلي شيء. هُم يَتلونَ الْكتابَ كَذلِكَ قالَ الَّذينَ لايَعلَمون مِثلَ قَوْلِهِم فَاللّهُ يَحْكُمُ بَينَهُم يَومَ الِقيامَةِ فيما كانوا فيهِ يَختَلِفونَ؛[11] «و يهوديان گفتند: "ترسايان برحق نيستند" و ترسايان گفتند: «يهوديان بر حق نيستند» با آنكه آنان كتاب (آسماني) را مي خوانند. افراد نادان نيز (سخني) همانند گفته ايشان گفتند. پس خداوند، روز رستاخيز در آنچه با هم اختلاف مي كردند، ميان آنان داوري خواهد كرد».چنانچه پيروان اديان از بُغض، عداوت و تكفير يكديگر دست بردارند و به اصول و اهداف مشترك توجه نمايند وحدت و همزيستي مسالمت آميز امري دور از دسترس نخواهد بود.7. تربيت صحيح جوامع بشريتربيت صحيح فرد و اجتماع، همان گونه كه نظم و تعصبات را از بين مي برد، سبب هم دلي، وحدت و اُخوّت بشري نيز مي گردد. از اين رو، اسلام پيوسته به تقوا و خشيت الهي توصيه مي نمايد تا از اين طريق، انسان ها از فساد و شر فاصله گرفته و به خوبي ها و خيرات نزديك گرداند. تمسك به اخلاق حسنه، صفات حميده مثل وفاي به عهد، فرو نشاندن خشم، احسان، راستگويي و امانت داري و پرهيز از خيانت، دروغ گويي، تكبر و حسد موجب اصلاح فرد و جامعه مي گردد. چنانچه تمام جوامع بشري به اين صفات پسنديده آراسته گردد، امنيت، صلح و همزيستي مسالمت آميز به ارمغان مي آيد.پی نوشتها:[1]. اسراء/70.[2]. حجرات/13.[3]. ر.ك: ياسر ابوشبانة، النظام الدولي بين الواقع الحالي و التصور الاسلامي، مصر، دارلسّلام، 1998م، ص602؛ در رابطه با دسيسه جنگ ميان اوس و خزرج، مراجعه كنيد به ترجمه و تفسير سوره آل عمران/100ـ101.[4]. آل­عمران/110.[5]. بقره/27.[6]. نحل/91.[7]. انعام/108.[8]. نحل/125.[9]. عنكبوت/46.[10]. آل­عمران/64.[11]. بقره/113.منبع: اندیشه قم .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image