عدالت خداوند و عدالت خواهی ما /

تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه

سلام. خشته نباشید.مدتیه دارم تلاش میکنم دنیارو همونطور که هست قبول کنم، پر درد، رنج، بی عدالتی، دشمنی، فساد، خودخواهی و هزاران زشتی دیگه که گاهی بین این زشتیا اتفاقای خوبم میفته ولی‌کلیتیش غم انگیزه، همه این ظلم ها و بی عدالتی هارو میبینم میخوام به خدا گله کنم که چرا اینطوریه چرا دنیا باید پر از ظلم و بی عدالتی باشه بعد یاد متنها و جواب هایی که درباره عدالت خدا تو همین سایت خوندم میفتم که خدا متناسب با هرکس بهش نعمت و رزق میده و به برخی بیشتر و به بعضیا کمتر و این بی عدالتی نیست تا حدی قابل قبوله ولی زندگی این روزا خیلی سخت شده انسانهایی که قدرت دارن و اکثرشون هم متناسب با قدرتشون الحق و الانصاف تو ظلم و جور و فساد هم کم نمیزارن، تو این شرایط به این فکر میکنم ما که زندگیمون و پیشرفتمون و ارامشمون و درامدمون همش زیر سایه تصمیمات چند نفر ادم قدرتمنده و این روزاهم مردم فقیرتر از هرزمان ذیگه ای شدن، پس خدا تو این شرایط چرا هیچ کاری برا برطرف کردن این ظلم نمیکنه، میدونم قرار نیست معجزه بشه ولی خب مردم تا کی قراره این همه ظلم رو تحمل کنن چه تو کشور خودمون و چه تو کشورای دیگه فرقی نمیکنه هرچقدر هم فقر بیشتر میشه مردم کمتر یاد خدا میفتن چون برحسب طبیعت به فکر اینن که شرمنده خانوادشون نباشن و هروز از رسیدن به تکاملشون دور میشن، حالا ادما با این وضعیت با چه انگیزه ای به زندگی ادامه بدن وقتی امیدی برا پیشرفت ندارن ، الان سوالم اینه تو اوج این همه مشکل خدا کجاست چرا مارو نمیبینه اگه میبینه که میدونمم میبینه چرا کاری نمیکنه چرا ظلم و جور تموم نمیشه، و این روزا مردم با چه انگیزه ای به زندگی ادامه بدن، هرگوشه از دنیارو میبینی ظلم هست شاید بعضی جاها کمتر از اینجا که پول فزار به اون کشورارو هم نداریم حبس شدیم در این دنیا، سوال اصلی چیکار کنیم امیدوار تر باشیم و بتونیم به زندگی ادامه بدیم به خصوص وقتی میبینیم هیچی دست خودمون نیست و زندگیمون بر دایره تصمیمات ادمایی میگذره که از ما قدرتمندترن چه الان رو در نظر بگیریم چه زمان جنگهای جهانی و هزاران ظلم دیگر واقعا اگه دنیا اینقد زشت و بد و پر از بی عدالتی بود خدا برای چی مارو اینجا افرید واقعا چرا؟


1. واقعیت این است که خداوند ما را در بهشت آفرید. این خود ما هستیم که با رفتارمان دنیا را به جهنم تبدیل می کنیم.این مسأله همه ما ها است. آیا شما تا حالا هیچ گناهی نکرده اید؟ با اولین گناه شما همینجا بودید که الان هستید. مسؤول این وضعیت خود ما هستیم، نه خدا.خدا ما را از اول مختار آفرید، این خودمانیم که می خواهیم توی این دنیا باشیم.زشتی و گناه و جنگ و دورویی و دروغ و کشتار و تحقیر و فساد و... را ما با انتخاب هایمان در این دنیا آورده ایم و جایی که می توانست بهشت باشد را به این دنیایی که می شناسید تبدیل کرده ایم. مشکل خود ماییم. مگر جنگل های شمال بهشتی نبودند. ببینید با زباله و قصابی آنها ما چه به روز آن آورده ایم. آلودگی هوا کار خود ماست. بهشت را هم به ما بدهند، آن را تبدیل به جهنمی هولناک می کنیم. مگر با این دنیا نکردیم. بعد خودخواهانه آن را به گردن خدا می اندازیم. تاوان آن را هم همه ما، با هم می پردازیم.ما نسل آخرالزمان هستیم و متعلق به عصر خاتمیت و بلوغ بشریت. این خود ما هستیم که باید به دنبال تحقق قسط باشیم. قرآن می گوید:لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ اَلْکِتابَ وَ اَلْمِیزانَ لِیَقُومَ اَلنّاسُ بِالْقِسْطِ... (حدید/25) ما پیامبران خویش را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب و معیار فرود آوردیم تا مردم عدل و قسط را بپادارند...مردم باید خودشان عدل و قسط را بپا دارند. ما در این دنیا هرکاری دلمان بخواهد انجام می دهیم و حالا خدا باید بیاید و درستش کند.تعریف قسط: این کلمه از آن جهت که در بردارنده مفهوم «اعتدال و حفظ از انحراف و افراط و تفریط» است با عدل هم معنی می باشد اما یکی از تفاوت هایش با عدل آن است که «قسط» جنبه تطبیق مفهوم عدالت و اجراء آن در مصادیق و مواردش را داراست و وقتی «عدل» بخواهد تحقق و بروز داشته باشد از آن به «قسط» تعبیر می گردد. تفاوت های مفهومی و مصداقی عدل و قسط: اولا: قسط، اجراء و تحقق عدل است و پیامدش نیز تطبیق عدل بر موارد و جایگاه های خارجی اش می باشد. ثانیا: قسط، عدلی است که ظهور یافته و محسوس گشته و از همین روست که ترازو کردن اشیاء را قسط می گویند چون عدل و تعادل را به صورت آشکارا نمایش می دهد. (معجم الفروق اللغویه، ابی هلال عسکری، ص 428)و اینها برعهده ما است.ماییم که دوست داریم اشتباه بکنیم و خداوند تقاصش را پس بدهد. با برنامه ریزی غلط، شرکت در ساختار فاسد اجتماعی، پارتی بازی، رشوه، دروغ و سکوت بزدلانه و همدستی با خطاکار و... دنیایمان را جهنم می کنیم و بعد طلبکار خدا می شویم.چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید!ببینید قرآن در باره بنی اسراییل با توبیخ چه می گوید: «قالُوا یا مُوسی إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فیها فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّکَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ» (مائده/ 24)(گفتند: ای موسی تا آن مردم در آن سرزمین هستند ماابدا داخل آن نخواهیم شد ،پس تو خودت با پروردگارت بروید و با آنان جنگ کنید، ماهمینجا نشسته ایم )،آنها جهالت و جسارت را به جایی رساندند که گفتند: تو باخدایت بروید و بجنگید، ما همین جا می نشینیم و این سخن گویای عقاید باطل آنها درباره مقام الوهیت است که شبیه عقاید بت پرستان است و خدا را متأثر و منفعل می دانسته اند، کما اینکه به موسی (ع ) گفتند: تو نیز برای ما خدایی درست کن ،همانطور که بت پرستان دارندو این اعتقاد به جسمانیت خدا و شباهت او به انسانها همواره در بین یهود بوده، امروز نیز بر این اعتقادات باطل هستند.در جایی دیگر می فرماید: «وَ مَا أَصَابَکُمْ‌ مِنْ‌ مُصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ‌ أَیْدِیکُمْ‌ وَ یَعْفُو عَنْ‌ کَثِیرٍ» (شوری/ 30)اگر شما را مصیبتى رسد، به خاطر کارهایى است که کرده اید و خدا بسیارى از گناهان را عفو مى کند.واقعیت این است که:۱ - تمامى گرفتارى ها و مشکلات زندگى آدمیان، نتیجه عملکرد و دستاورد خود آنان است. (و ما أصبکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم)۲ - خلقت الهى، خلقتى نیکو و بایسته و فاقد شرور و بدى ها است. (و من ءایته خلق السموت و الأرض... و ما أصبکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم)۳ - تأثیر گناه، در گرفتار آمدن انسان ها به مصیبت ها بازتاب عملکرد خود انسان هااست.۴ - بلاها و مصائب اجتماعى، بازتاب گناهان جمعى مردمان است. (و ما أصبکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم) خطاب جمع «ما أصابکم»، مى تواند ناظر به حیثیت جمعى انسان هاباشد.۵ – ظلم و گناه، داراى آثار تکوینى در نظام زندگى انسان ها است. (و ما أصبکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم و یعفواْ عن کثیر)۶ - عفو خداوند، نسبت به بسیارى از گناهان و خطاهاى انسان ها (و یعفواْ عن کثیر)۷ - عفو الهى نسبت به بسیارى از گناهان، مانع بروز مصیبت هاى بیشتر و ویرانگر براى جامعه و مردم (و ما أصبکم... و یعفواْ عن کثیر) از ارتباط صدر و ذیل آیه شریفه، استفاده مى شود که بخشودگى بسیارى از گناهان، موجب مى شود که بازتاب آن دامنگیر انسان نشود.۸ - مصائب و بلاهاى جوامع بشرى، تنها بازتاب و نتیجه بخشى از گناهان و خطاهاى مردم است. (و ما أصبکم... و یعفواْ عن کثیر) از یادکرد «یعفواْ عن کثیر» در پایان آیه، این مطلب به دست مى آید که انسان گرفتار تمامى نتایج و آثار عملکرد خویش نیست; چه این که بسیارى از گناهان مورد عفو خداوند قرار مى گیرد.۹ - «هشام بن سالم عن أبى عبداللّه(ع) قال: أما انّه لیس من عرق یضرب و لا نکبة و لا صداع و لا مرض إلاّ بذنب و ذلک قول اللّه عزّوجلّ فى کتابه «و ماأصابکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم و یعفواْ عن کثیر» قال: ثمّ قال ما یعفو اللّه أکثر مما یؤاخذ به;[ کافى، ج ۲، ص ۲۶۹، ح ۳; نورالثقلین، ج ۴، ص ۵۸۱- ، ح ۹۶] هشام بن سالم از امام صادق(ع) روایت نموده که فرمود: هیچ رگى نمى زند و هیچ گرفتارى و سردرد و مرضى عارض نمى شود مگر این که اثر گناهى است که انجام گرفته، و این است سخن خداى عزّوجلّ در کتاب خودش «و ما أصابکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم و یعفواْ عن کثیر» سپس امام فرمود: آنچه را خدا عفو مى کند بیشتر از آن است که مورد مؤاخذه قرار مى دهد».2. خالق این همه انسان یکی است، و این خالق، انسان را مختار و خلاق آفریده است. این اختیار و اراده آزاد انسان است که به او اجازه می دهد سرنوشت خودش را خودش انتخاب کند، سعادتمندیش را و یا شقاوتش را.قرآن کریم انسان را موجودی دارای قدرت انتخاب و اختیار دانسته و سعادت (خوشبختی) و شقاوت (بدبختی)‌انسان را بر پایة اراده و خواست انسان و به دست خود او می‌داند.سعادت و شقاوت در درون ذات انسان نیست و خداوند از آغاز کسی را بدبخت یا خوشبخت خلق نکرده است؛ زیرا ذاتی بودن سعادت و شقاوت به معنای مجبور بودن او در اعمال ورفتار است. روشن است که عوامل مختلف وراثتی، محیطی، تربیتی وامثال آن در سعادت و شقاوت انسان مؤثر است، ولی ارادة انسان همة آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و نقش اصلی در سعادت و شقاوت را به عهده دارد.قرآن کریم در موارد فراوان به نقش اختیار و ارادة انسان در ساختن آیندة خویش اشاره می‌نماید، که می‌توان آنها را به چند دسته تقسیم نمود.الف) آیاتی که انسان را انتخاب‌گر می‌داند:• انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً، ما راه را به انسان نشان دادیم، خواه شاکر [و پذیرا] باشد یا ناسپاس(انسان/3).• و نفس و ما سویها * فالهمها فجورها و تقویها، و قسم به جان آدمی و آن‌کس که آن را منظم آفرید *پس از آن خیر و شرش را به او الهام کرد(شمس/7و8).• و قل الحق من ربکم فمن شاء‌ فلیؤمن و من شاء فلیکفر...، بگو: این حق است از سوی پروردگارتان هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد [و پذیرا شود]‌و هرکس می‌خواهد کافر گردد(کهف/29).یعنی ما راه را به انسان نشان دادیم تا او طبق اختیار خود انتخاب کند، راه خیر یا راه شر را؟ب) آیاتی که کیفر مجرمان را گوشزد می‌نماید:این آیات خود بهترین گواه بر این است که انسان، خود سعادت و شقاوت را رقم می‌زند، چرا که مجازات انسان مجبور و بی اراده خلاف عقل و حکمت و عدالت الهی است. برخی از این آیات عبارتند از:• و ما ظلمناهم ولکن ظلموا انفسهم...، ما به آنها ستم نکردیم، بلکه آنان خودشان بر خویشتن ستم کردند...(هود/101).• و وجدوا ما عملوا حاضراً و لا یظلم ربک احداً، و گنهکاران هرآنچه انجام دادند همه را حاضر و آماده می‌بینند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمی‌کند(کهف/49).ج) آیاتی که پاداش نیکان را یادآور می‌شود:این آیات نیز خود دلیل دیگری بر اختیار انسان در ساختن آیندة خویش است• ... و نودوا أن تلکم الجنة اورثتموها بما کنتم تعملون، به بهشتیان ندا داده می‌شود که این بهشت را در برابر اعمالی که انجام می‌دادید به ارث بردید(اعراف/43).د) آیاتی که هدف از وجود پیامبران و کتابهای آسمانی را نجات انسان از گمراهی و شقاوت می‌داند:• ما نرسل المرسلین الا مبشرین و منذرین، ما پیامبران راجز به عنوان بشارت دهنده و انذار کننده نمی‌فرستیم(کهف/56).• و لقد ارسلنا من قبلک رسلاً الی قومهم فجاؤهم بالبینات، پیش از تو پیامبرانی را به سوی قومشان فرستادیم، آنها با دلایل روشن به سراغ قوم خود رفتند(روم/47).• و ما ارسلناک إلا کافة للناس بشیراً و نذیرا، ما تو را جز برای همة مردم نفرستادیم، تا [آنها را به پاداشهای الهی] بشارت دهی و [از عذاب او] بترسانی(سباء/28).ه‍) آیاتی که انسان را در گرو اعمال خودش می‌داند:• کل امرء بما کسب رهین، هرکس درگرو اعمال خویش است(طور/21).• فمن یعمل من الصالحات و هو مؤمن فلاکفران لسعیه و انا له لکاتبون، پس هرکس کارهای شایسته انجام دهد در حالی که ایمان داشته باشد کوشش او ناسپاسی نخواهد شد؛ و ما تمام اعمال او را [برای پاداش] می‌نویسیم.• ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس، فساد در خشکی و دریا به‌خاطر کارهایی که مردم انجام داده‌اند آشکار شده است(روم/41).در منطق قرآن اساس سعادت و شقاوت انسان تصمیم و ارادة او و کارهایی است که انجام می‌دهد. انسان با قدرت اراده و اختیار می‌تواند نارسائی‌های خانوادگی و فرهنگ و محیط و حتی وراثت و شرائط روحی و جسمی طوری برخورد نماید که موانع راه خوشبختی او نگردند؛ زیرا عوامل مذکور هیچ‌گاه سلب اراده و اختیار از انسان نمی‌کنند.البته کسی که گرفتار نارسائیهای مذکور باشد به سعادت و خوشبختی دورتر است و برای رسیدن به سعادت تلاش بیشتری لازم دارد. و به همین دلیل، اجر و پاداش او نزد خدا بیشتر از کسی است که گرفتار این موانع نیست.بنابراین اصل حاکم و مسلم در اعتقادات شیعی بر مختار بودن و مسئول بودن انسان در قبال سعادت و شقاوت خویشتن است. همین مختار بودن است که انسان را انسان ساخته است و به او فرصت می دهد سعادت و شقاوت خویش را خود آنگونه که می خواهد انتخاب کند. و در حقیقت خدا می خواهد که ما کارها را با اختیار خودمان انجام دهیم.3. آنچه در دنیای اطراف ما می گذر حاصل انتخاب ها و اعمال و سکوت های ماست. ما هر آنچه در خانه و شهر و منطقه و دنیا کاشته ایم، درو می کنیم و نباید اشتباهات خودمان را به گردن خدا بیندازیم.اعراب در مبارزه با اسرائیل کوتاهی کرده اند و اینک به عنوان غده سرطانی هستی منطقه را به تاراج و جنگ و داعش و... می برد. مردم عراق سالها صدام را تحمل کردند و بخش بزرگی از آنان حامی او بودند، امروز با عراقی ویرانه و پر مشکل روبروییم و....در سوریه، عربستان، و... هرچه کاشته اند، امروز یا فردا درو می کنند. خودمان دنیایمان را جهنم کرده ایم، پس چرا نباید در این آتشی که به پا کرده ایم، بسوزیم؟خدا ما را از اول مختار آفرید، این خودمانیم که می خواهیم در درون چنین دنیایی باشیم.خدا می خواهد ما با اختیار خودمان در دنیایی واقعی زندگی کنیم. مهم نیست که ما کی و کجا به دنیا آمده ایم، بلکه مهم این است که هرجا هستیم، چگونه زندگی می کنیم. ما حاصل انتخاب های خودمان هستیم. آینده را نیز با رفتارهای امروزمان رغم می زنیم. آنچه انسان را از سایر موجودات ممتاز مى سازد اختیار و آزادى او در انتخاب راه زندگى و طرح هاى مختلف و کارهاى شایسته و ناپسند است. بـدیهى است اگر انسان مجبور باشد فقط از یک راه برود تکاملى براى او تصور نمى شود همانطور که زندگى زنبور عسل تکاملى ندارد. این حقیقت را مى توان با یک مثال ساده روشن ساخت. فـرض کـنـید تصمیم گرفته شده است بیمارستانى براى مستمندان ساخته شود براى جمع آورى هـزیـنه آن ممکن است به دو صورت اقدام گردد، نخست اینکه به زور از تمام ثروتمندان پولهایى دریافت دارند و صورت دوم آنکه خود مردم با میل و رغبت در این کار خیر شرکت کنند. مـسـلـما در هر دو صورت بیمارستان ساخته خواهد شد ولى با این تفاوت که درصورت اول چون کـمـک هـاى پـرداخـت شـده اجـبارى بوده است هیچگونه فضیلت و ارزش انسانى براى پرداخت کـنـندگان ایجاد نمى کند، ولى در صورت دوم چون با آزادى و اختیار انجام گرفته است صفات عالى انسانى که مقیاس شخصیت و ارزش اوست جلوه نموده و در آنان پرورش مى یابد. این موضوع اختصاص به این مورد ندارد بلکه در تمام موارد ارزش روحى و فضیلت انسانى هر کس تنها در صورتى بالا مى رود که از روى اختیار و آزادى دست به کار نیک بزند. از اینروست که خداوند همه را آزاد گذارده تا هر کسى از نیروى خدادادش استفاده کند و پرورش یابد. بـنـابـرایـن جا ندارد که بگوییم چرا خدا ستمکاران را نابود نمى سازد ؟ زیرا اگراینطور بود تکامل اختیارى معنا نداشت , بلکه همه مجبور بودند به راه حق بروند و نتوانند گناه و ظلم بنمایند. اضـافـه بـر این جلوگیرى از ظلم و ستم به دست خود ماست اگر در برابر ستمکاران بپا خیزیم و استقامت کنیم مى‌توانیم به ظلم و ستم آنها خاتمه دهیم و محیطى مسالمت آمیز بسازیم که همه در آن آسوده خاطر باشند. چـه بـسـیـار ملتهایى که زیر یوغ استعمار و ظلم و ستم بسر مى برند ولى در اثراستقامت و به کار بستن نیروى خود توانستند بر آنها چیره شوند. این ما هستیم که در برابر ظلم و ستم ساکت مى نشینیم و در راه پایان دادن آن نمى اندیشیم. ایـن وظـیـفه ایست که خدا به عهده اجتماع گذارده است تا در راه برطرف کردن ظلم بکوشند و ستم دیدگان را یارى کنند و حقوق آنها را از ستمکاران بگیرند. البته اگر دسته اى به سهم خود کوشش کردند ولى در این صحنه پیروز نشدند خداوند انتقام آنها را از ستمکاران مى گیرد و در برابر ناراحتیهایى که دیده اند پاداش بزرگى خواهند داشت. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image