معنای " فساد " در قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

وَ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ (۲۵)۲۵- و آنها که عهد الهى را پس از محکم کردن مى شکنند، و پیوندهایى را که خدا دستور برقرارى آن را داده قطع مى کنند: و در روى زمین فساد مى نمایند، لعنت براى آنهاست و بدى (و مجازات) سراى آخرت! در قسمتى از آیات مورد بحث، بخشى از صفات اصلى مفسدان و آنها که عقل و اندیشه واقعى خود را از دست داده اند بیان مى دارد، و مى گوید: و آنها که عهد الهى را بعد از محکم کردن مى شکنند، و پیوندهایى را که خدا ف


وَ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ (25)25- و آنها که عهد الهى را پس از محکم کردن مى شکنند، و پیوندهایى را که خدا دستور برقرارى آن را داده قطع مى کنند: و در روى زمین فساد مى نمایند، لعنت براى آنهاست و بدى (و مجازات) سراى آخرت! در قسمتى از آیات مورد بحث، بخشى از صفات اصلى مفسدان و آنها که عقل و اندیشه واقعى خود را از دست داده اند بیان مى دارد، و مى گوید: و آنها که عهد الهى را بعد از محکم کردن مى شکنند، و پیوندهایى را که خدا فرمان به برقرارى آن داده، قطع مى کنند، و در روى زمین افساد مى نمایند، لعنت و مجازات سراى دیگر از آنهاست (وَ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ) . و در حقیقت تمام مفاسد عقیدتى و علمى آنها در سه جمله فوق، خلاصه شده است:1- شکستن پیمانهاى الهى که شامل پیمانهاى فطرى، و پیمانهاى عقلى، و پیمانهاى تشریعى مى شوند.2- قطع رابطه ها: رابطه با خدا، رابطه با رهبران الهى، رابطه با خلق، و رابطه با خویشتن 3- آخرین قسمت که ثمره دو قسمت قبل است، فساد در روى زمین است.فساد که نقطه مقابل صلاح است، به هر گونه تخریب و ویرانگرى گفته مى شود، و به گفته راغب در مفردات، الفساد خروج الشی ء عن الاعتدال قلیلا کان او کثیرا، و یضاده الصلاح، و یستعمل ذلک فى النفس و البدن و الاشیاء الخارجة عن الاستقامة: فساد هر گونه خارج شدن اشیا از حالت اعتدال است، کم باشد یا زیاد، و نقطه مقابل آن صلاح است و این در جان و بدن و اشیایى که از حد اعتدال خارج مى شوند، تصور مى شود.بنا بر این تمام نابسامانی هایى که در کارها ایجاد مى گردد، و همه افراط و تفریطها در کل مسائل فردى و اجتماعى، مصداق فساد است در قرآن مجید نیز در بسیارى از موارد فساد و صلاح در برابر یکدیگر قرار گرفته اند. در سوره شعراء آیه 152 مى خوانیم : الَّذِینَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَ لا یُصْلِحُونَ: آنها که در زمین فساد مى کنند و اصلاح نمى کنند.در سوره بقره آیه 220 مى فرماید: وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ: خداوند مفسدان را از مصلحان مى شناسد.و در سوره اعراف آیه 142 مى خوانیم: وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ: اصلاح کن و راه مفسدان را پیروى مکن.در بعضى از موارد ایمان و عمل صالح را در برابر فساد قرار داده است، أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الأَرْضِ: آیا آنها را که ایمان و عمل صالح بجا آوردند همانند مفسدان فى الارض قرار دهیم (سوره ص آیه 27).از سوى دیگر در بسیارى از آیات قرآن، فساد با کلمه فى الارض، همراه ذکر شده که نشان مى دهد، نظر به جنبه هاى اجتماعى مساله است. این تعبیر در بیست و چند مورد از قرآن به چشم مى خورد.و از سوى سوم فساد و افساد در آیات مختلف قرآن مجید با گناهان دیگرى که شاید غالبا جنبه مصداق دارد ذکر شده که بعضى از این گناهان فوق العاده بزرگ و بعضى از آن کوچکتر است ؛ مثلا :گاهى همردیف با جنگ با خدا و پیامبر آمده است مانند إِنَّما جَزاءُ الَّذِینَ یُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً (مائده- 33).و گاهى همردیف با هلاک کردن حرث و نسل (انسان ها و زراعت ها) وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ (بقره- 205).و زمانى در کنار قطع پیوندهایى که خدا به آن فرمان داده است مانند الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ (بقره- 27).و گاه در کنار برترى جویى و سرکشى قرار گرفته تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً: این سراى آخرت است، که آن را براى کسانى قرار مى دهیم که اراده برترى جویى در زمین و فساد ندارند (قصص- 83).گاه فرعون را مفسد مى شمارد، و به هنگام توبه کردن در حال غرق شدنش در نیل مى گوید: آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ: هم اکنون ایمان مى آورى در حالى که قبلا گناه کردى و از مفسدان بودى (یونس- 91).و نیز این کلمه (فساد فى الارض) گاه در مورد سرقت به کار رفته، همان گونه که در داستان برادران یوسف مى خوانیم که پس از اتهامشان به سرقت گفتند:تَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ ما جِئْنا لِنُفْسِدَ فِی الْأَرْضِ وَ ما کُنَّا سارِقِینَ: به خدا سوگند شما مى دانید ما نیامده ایم که در زمین مصر فساد کنیم و ما هرگز سارق نبوده ایم (یوسف- 73).و گاه در مورد همردیف کم فروشى بیان شده همان گونه که در داستان شعیب مى خوانیم : وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ: کم فروشى نکنید و حق مردم را کم نگذارید و در زمین فساد نکنید (هود- 85).و بالآخره گاهى به معنى به هم ریختن نظام عالم هستى و جهان آفرینش آمده است : لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا: اگر در زمین و آسمان غیر از خداوند یگانه اللَّه، خدایان دیگرى بودند فاسد مى شدند (انبیاء- 22).از مجموع این آیات که در سوره هاى مختلف قرآن آمده به خوبى استفاده مى شود که فساد به طور کلى، یا فساد فى الارض یک معنى بسیار وسیع دارد که بزرگترین جنایات همچون جنایات فرعون و سایر جباران، و کارهاى کمتر از آن را و حتى گناهان همچون کم فروشى و تقلب در معامله را شامل مى شود، و البته با توجه به مفهوم وسیع فساد که هر گونه خروج از حد اعتدال را شامل مى شود، این وسعت کاملا قابل درک است.و با توجه به این که مجازات ها باید با میزان جرم، مطابقت داشته باشد روشن مى شود که هر گروهى از این مفسدان باید یک نوع مجازات شوند و مجازات همه یک نواخت نیست.حتى در آیه 33 سوره مائده که مفسد فى الارض با محارب با خدا و پیامبر همراه ذکر شده، چهار نوع، مجازات مى بینیم که حتما حاکم شرع باید در هر مورد مجازاتى را که با مقدار جنایت متناسب است برگزیند (کشتن- بدار آویختن- قطع ایدى و ارجل- و تبعید) فقهاى ما در بحث محارب و مفسد فى الارض شرائط و حدود این مجازاتها را در کتب فقهى مشروحا بیان کرده اند .و نیز براى ریشه کن کردن این گونه مفاسد، در هر مورد باید به وسیله اى متشبث شد، گاهى نخستین مرحله امر به معروف و نهى از منکر، یعنى نصیحت و اندرز و تذکرات، کافى است، ولى زمانى هم فرا مى رسد که باید به آخرین درجه شدت عمل یعنى جنگ متوسل شد.ضمنا تعبیر به فساد فى الارض ما را به یک واقعیت در زندگى اجتماعى انسا نها رهنمون مى شود و آن این که مفاسد اجتماعى، معمولا موضعى نخواهند بود و در یک منطقه نمى توان آنها را محصور ساخت، بلکه در سطح اجتماع و در روى زمین گسترش پیدا مى کنند و از یک گروه به گروه دیگر سرایت خواهد کرد.این نکته نیز از آیات قرآن به خوبى استفاده مى شود که یکى از اهداف بزرگ بعثت پیامبران پایان دادن به هر گونه فساد در ارض (به معنى وسیعش) بوده است آن چنان که از قول شعیب پیامبر بزرگ الهى مى خوانیم: إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ او در برابر فساد آن قوم سرکش مى گوید تنها هدف من این است که تا آنجا که در قدرت دارم به مبارزه با فساد بر خیزم و اصلاح کنم (هود- 88). تفسیر نمونه، ج 10، ص: 199 (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100105695) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image