امامت از نگاه مذاهب اسلامی - قاسم مسلمی /

تخمین زمان مطالعه: 35 دقیقه

امامت از نگاه مذاهب اسلامی - قاسم مسلمی________________________________________ ۱ ________________________________________معاونت امور روحانیون - مدیریت آموزشامامت از نگاه مذاهب اسلامیحجت الاسلام قاسم مسلمی________________________________________ ۴ ________________________________________مقدمه:


امامت از نگاه مذاهب اسلامی - قاسم مسلمی________________________________________ 1 ________________________________________معاونت امور روحانیون - مدیریت آموزشامامت از نگاه مذاهب اسلامیحجت الاسلام قاسم مسلمی________________________________________ 4 ________________________________________مقدمه:یکی از اصول مهم و اساسی از ابتداء خلقت آفرینش و هستی مسأله سرپرستی و هدایت و راهنمائی آن بوده بگونه‌ای که اهمیت و ارزش آنرا می‌توان در ایجاد اسباب و لوازم مورد نیاز آن مسیر جستجو کرد تا به جائی که ذره‌ای و لحظه‌ای قصور و کوتاهی از سوی آفریدگار حکیم بنظر نمی‌آید و بر این اساس آدمی که گل سرسبد آفرینش و هدف خلقت است مستثنی نبوده، بلکه بر اهمیت آن پافشاری و اصرار فراوانی هم صورت گرفته است اگر نگاهی اجمالی به آیات قرآن کریم داشته باشیم و خطابات آن مصحف ارزشمند را نظر کنیم براحتی در می‌یابیم که با وجود نعمتهای فراوان و بی‌حد و حصر که برای بشر به ارمغان آورده شده بر نام‌گذاری آنها و یادآوری آنان برای انسان کمتر تذکر و توجه داده شده است اما در خصوص سرنوشت او عاقبت و سعادت او آیات بی شماری نازل گردیده است بگونه ای که در لسان متفاوت و بیان سرنوشتها و سرگذشتهای ملتها و امم پیشین درصد و راهنمائی و انذار مسلمین خصوصاً امت قرآن و مومنین راستین دارد بگونه ای فراوان بر آن تکیه کرده و در زوایای مختلف آنرا تکرار می نماید تا بر ارزش و جایگاه واقعی آن تأکید نماید مسیری که از آن بعنوان رحمت و منت الهی یاد می کند و آنرا اساس و پایه حیات فردی و جمعی انسانها می داند و علت بعثت انبیاء و ارسال سفراء معرفی می کند و برای تکمیل این راه از حجت درونی و بیرونی فروگذار نمی کند.امرزوه هیچ انسان صاحب اندیشه و بصیرتی نیست که نداند حفظ و حراست و هدایت یک پدیده از ایجاد و خلق اولیه آن مهمتر است چرا که نگهداری و حراست از آن پیده و هدایت و راهنمائی آن است که معرّف جایگاه و ارزش و اهمیت آن دارد و لذاست که خداوند حکیم از همان لحظات نخستین آفرینش انسان، مساله هدایت و سرپرستی او را از سایر موجودات جدا نکرده بلکه سعادت و کمال او را هدف نهائی و________________________________________ 5 ________________________________________علت غایی از خلقت او بیان می دارد و تا زمانی که او سراسر عرصه بروزو ظهور دارد همچنان مساله هدایت و سرپرستی او را مورد تأکید قرار می دهد و حجت خویش که دلیل و راهنمائی الهی برای اوست همواره حاضر و در اختیار او قرار می دهد و از اینجاست که آدمی بر ارزش و اهمیت خلقت و هدف از وجود خویش را درک کرده و بر بهره مندی از هادیان و راهنمایان من قبل الله تأکید می کند و همواره تلاش و کوشش کرده تا به حجت و دلیل الهی خود را نزدیک کرده و از نورا و بهره مند گردد.رهبرانی که وصایت و امامت آن از سوی خداوند انکار ناپذیر و پنهان نبوده و نیست بطوری که شواهد و دلائل فراوانی بر وجود و ثبوت آنان در اطراف و اکناف عالم به کثرت و وفور بروز و ظهور داشته و در اختیار طالبین حقیقت قرار گرفته است، آیات و نشانه هائی که هر یک با لباس و رنگ طبیعی و واقعی ابراز وجود کرده و در منظر او هویدا و مشهود است.لذا در این مکتوب به گوشه ای از آن دلائل اشاره نموده و بر ارزش و جایگاه الهی و معنوی آن در قرآن و روایات اسلامی استناد می گردد و اقوال و نظریات مکاتب و مذاهب گوناگون کلامی دنیای اسلام تطور زده می شود به امید آنروزی که عزت و عظمت دنیای اسلام و اوضاع احوال مسلمین از زیر بار ذلت ها و حقارتها و تهدیدها رهایی یافته و امامت دنیای اسلام در اقصی نقاط عالم منتشر شده و در صفوف بهم فشرده و واحد در مقابل شیاطین و دشمنان با انسجام و اتحاد مثال زدنی به پیروزی و ظفر نائل گردند و در سایه سار امامت و سرپرستی الهی به انتظار بروز و ظهور آخرین ذخیره الهی و امید قرآن و حامی مظلومان و محرومان مامن و پناه بی کسان و فرمانروای انس و جان باشیم... ان شاء ا...________________________________________ 6 ________________________________________فلسفه امامت چیست:الف: دیدکاه شیعه:مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی در باب مساله امامت در پنج موضوع و هر یک با واژه‌ای خاص مطرح می‌نماید ما الامام- امام کیست- هل الامام: آیا امام در هر زمانی و مکانی حضور دارد- لم الامام- هدف از وجود امام چیست- کیف الامام- امام چه اوصافی دارد من الامام- راه شناخت و معرفت امام چیست؟ب: دیدگاه اهل سنت:1. قاضی عبدالجبار معتزلی:چه اموری را امام عهده دار آن است و رهبری آنرا بدوش می کشد؟اوصاف و ویژگی امام که از سایر مسلمین متمایز است چیست؟راه تعیین و انتخاب امام کدام است؟وظایف و شئون امامت چیست:الف: معتزله1. اقامه حدود الهی: امام انسانی است که وظیفه و شان او اجرای احکام و دستورات الهی و بیان حد و مرزها دین بعهده اوست حلال وحرام خدا را به مردم بگوید و نظر خداوند را برای مسلمین تبیین کند.ب: ماتریدیه:ابوحفص نسفی در کتاب العقاید النسفیه اموراتی را مطرح می‌کند.1. بیان احکام 2. اقامه حدود 3. محافظت از مرزها 4. تجهیز لشگر 5. گرفتن صدقات و رساندن آن براهلش 6. مقابله با مخالفین و مجرمین 7. اقامه نماز عیدین و جماعت 8. حل و فصل اختلافات و منازعات مردم 9. ارائه نظر و قضاوت در حقوق مردم 10. تقسیم غنائم و بیت المال مسلمین.________________________________________ 7 ________________________________________ج : اشاعره1. فرماندهی و سرپرستی پناه مسلمین 2. حفاظت از حدود ثغور و سر حدات اسلامی 3. مقابله با یاغیان و طاغیان و شورشیان 4. حمایت از ضعفاء و مظلومین و ستمدیدگان - اقامه حدود و کیفر مجرمان و تقسیم اموال و دارئیهای مسلمین.د: امامیه و فرقه های شیعه1. زییه و اسماعیله: هدف اصلی از امامت را تعلیم و معارف الهی به بشر بیت هدایه و راهنمائی مسلمین می دانند.2. دیدگاه امامیه:الف- حفظ نظام اجتماعی:علامه حلّی در این باره می گوید:حفاظت از نظم آفرینش و اجتماع هستی از اهداف و اغراض امامت است چرا که بشر موجودی اجتماعی و گروهی آفریده شده و طبعاً به تنهائی قادر به حل مشکلات و تأمین مایحتاج خویش نیست بلکه با مشارکت و همکاری و تعاون سایر مسلمین این امر محقق می گردد و در این مسیر کوتاهی و قصور پیش آمده از سوی عده ای که مخل به این نظم اجتماعی هستند به عهده امام است که باید با تخلف و کوتاهی آنان برخورد کرده و از هرج و مرج جلوگیری کند.ب: دعوت و دستور بر اجرای وظایف جمعی و گروهی مسلمیندر شریعت مبین اسلامی یک سلسله تکالیف و احکامی وجود دارد که به تنهائی قابل انجام نیست بلکه نیازمند حضور و همکاری عمومی مسلمین است که جهاد یکی از آنهاست لذا اینگونه تکالیف و وظایف نیازمند برنامه- نظم- ایده و مدیریت مشخص و کافی است که این خود تمرکز و دقت در حسن انجام وظایف را می طلبد________________________________________ 8 ________________________________________و وجود امام است که با مدیریت و شجاعت و لیاقت و حکایت می تواند این مهم را بر عهده گیرد.ج: اجرای عدالت اجتماعی:اگرمسلمین برابر و برادر هستند و هیچ تفاوت ظاهری اعم از رنگ و تیره و عشیره و مکان و زمان و آداب و رسوم بین آنها وجود ندارد و برتری و فضیلت انسان مگر براساس ایمان و تقواست و در اعمال صالح محقق می گردد در این میان وظیفه امام است که حقوق واجبه هر یک از مسلمین را از دارائیها و سرمایه های عمومی اعم از غنائم و غیره بطور یکسان و برابر در میان آنان قسمت نماید و حق هر کس را استیفاء نماید.د: دعوت به اخلاق و ارزشهای الهی و انسانی و پرهیز از ارتکاب به معاصیاز آنجائی که آفت و بلاء در هر محیط و جمعی بوجود می آید و آن اجتماع را براحتی آلوده و مضمحل می‌سازد و نیازمند به دفاع و مقابله با آن افت و بلیه توسط فرد آگاه و متخصص و آشنای با مقابله به آن آفت می باشد.در امت اسلامی هم، گناه و ارتکاب معاصی خود بلیه و آفت و فتنه ای را بهمراه خواهد آورد که براحتی اجتماع مسلمین را از هم گسسته و بنیان های اعتقادی را سست کرده و ارزشهای الهی را کم رنگ نموده و آهسته آهسته بدست فراموشی می سپارد و لذا امام و خلیفه مسلمین راهکار مقابله با آفت ها و فتنه ها و ترک معاصی را به خوبی می‌شناسد و با فراخوان عمومی و معرفی مظاهر گناه و فساد و معصیت جامعه را مصونیت می بخشد.هـ: حفظ و حراست از شریعت و مقابله با بدعتها و تهمتها و دفع شبهاتبر امام و خلیفه مسلمین فرض است که اساس شریعت و بنیان دین را از آمیخته شدن و خرافات و سستی ها و اصول پوچ و بی اساس نگهداری کرده و با بدعتها و________________________________________ 9 ________________________________________نوآوریها که اصل دین وشریعت را بی اساس می سازد مقابله کرده و هسته و پوسته شریعت را از آماج تهمتها و افتراءات است مصون بدارد و به دفع شبهات و ایرادات نسبت به آن بکوشد و از پدید آمده قراءتهای مختلفه و نحله های متعدد جلوگری نماید و امتس اسلامی را از خطرات فکری و اعتقادی حفظ و حراست نماید. و در یک جمله خود عمود شریعت و تکیه‌گاه امین و پناه محکم مسلمین باشد.ابتدا لازم است قبل از بیان اقوال و نظریات گروهها و فرقه‌های مسلمین حول مساله امامت و خلافت واژه امام و رهبر را از منظر لغت و اصطلاح بیان نمائیم.امامت در لغت به معنی رهبری و پیشوائی و جلوداری و امام را مقتدا و پیشوا می‌گویند خواه انسان باشد و خواه شی دیگر: و از آنجائی که امام جایگاهی است که در کارها به او اقتدا می شود و از او الگو و نمونه برداری می‌شود و در انجام کارها به او نظر و توجه می شود.»( 1 )امامت در اصطلاح:در مورد امامت اصطلاحی معنای گوناگونی وجود دارد اگرچه قابل اتفاق بر یک مساله کلی هستند.الف: امامت ریاست است عمومی در امور دین و دنیا بالاصالة و در دارتکلیف( 2 )مقصود از قید بالاصالة پرهیز از رهبری مسلمانی بر سایر مسلمان از جانب امام است نیابتاً و مقصود از دار تکلیف: سرای دنیاست، تا سرای آخرت را خارج سازد.ب: امامت ریاستی است در امور دین و دنیا بالاصالة( 3 )ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مقابیس اللغه- ج1، ص 28.2 . رسالة امامت: خواجه نصیرالدین طوسی.3 . قواعد المرام مبحث امامت، ابن میثم بحرانی.________________________________________ 10 ________________________________________ج : امامت ریاستی است در امور دین و دنیا برای شخصی از مسلمین به نیابت از پیامبر( 1 )د: امامت ریاست عمومی در امور دین و دنیا برای شخصی از اشخاص( 2 )ز: ریاستی عمومی در امور دین و دنیا به نیابت و جانشینی از پیامبر( 3 )مقصود از نیابت عن النبی (صلّی الله علیه وآله) اشاره به امامت پس از رسول خدا دارد.عموم علمای اهل سنت از آن جهت که امامت را خلافت ظاهری بر مردم می دانند که تنها حکم کننده به ظاهر شریعت و مجری احکام ظاهر دین است و لذا برای هر فردی و شخصی حتی نیابتاً هم قائل هستند، اما شیعه معتقد به معنای خاصی برای امامت است که این دو خصوصیت ذکر شده از آثار آن است شیعه معتقد است که امام خلیفه کلیه او امر الهی است که از آن جمله ولایت تشریع و خلافت ظاهری است امام انسان کاملی است که قرب تام به خدا پیدا کرده و به درجه عصمت رسیده و به جهت ارتباط خاص و ویژه با منبع فیض به تمام مصالح و مفاسد اجتماعی آگاهی دارد و لذا حجت خداوند بر اهل زمین است امام کسی که حافظ شریعت از تحریف و تزویر است و در یک کلمه او واسطه فیض بین تکوین و تشریع است و چنین شخصی می تواند ریاست عمومی بر دین و دنیا داشته باشد.در نتیجه اگر در بعضی تعاریف شیعه، مشابهت با تعاریف علمای اهل سنت به چشم می خورد تعریف جامع و کلی شیعه نیست بلکه به شئون امامت اشاره دارد که نوعی مماشات در تعاریف اهل سنت باشد تا همان معنائی را که علمای عامه آنرا قبول دارند برای امامت ثابت کنند والا در این مقامات معنوی امامت بچشم نمی خورد و اینــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . باب حادی عشر، علامه حلی.2 . شرح مواقف قاضی عضدالدین ایجی، ج8، ص 345.3 . شرح مقاصد، ج5، ص 234.________________________________________ 11 ________________________________________شبهه که بعضاً مطرح می گردد که معنای امامت را شیعه از متصوّفه اخذ کرده بی‌اساس و بی بنیان است چرا که به قول علامه طباطبائی: این معنا برای امامت از زمانی مطرح بوده که اثر و نشانی از تصوف مطرح نبوده، پس امام همان انسان کامل و به تعبیر دیگر حجت زمان است که در هر دوره ای و زمانی وجود دارد که حامل معنویت کلی انسانیت است که به مقام ولایت خدا رسیده و مظهر اجلی و اتم جمیع صفات جمال و جلال الهی است که از شئون آن، دو مقام مرجعیت دینی و سیاسی مسلمین است»( 1 )و لذا برای مدعای خود به ادله ای تمسک کرده که در ذیل به گوشه ای از آنها اشاره می گردد.الف: دیدگاه قرآن1. امامت عهد الهی:وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ( 2 )به یاد آر هنگامی که خداوند ابراهیم (علیه السلام) را به اموری چند آزمایش کرد و او همه را بجا آورد و خداوند به او فرمود من تو را به پیشوائی برگزیدم ابراهیم عرض کرد. این پیشوائی را به فرزندان من نیز عطا خواهی کرد؟! فرمود: عهد من هرگز به سمتکاران نخواهد رسید.2. جعل منصب امامت به امر خداوند است نه انسانها و شورا و انتصاب خلیفه قبلیقرآن از زبان حضرت موسی (علیه السلام) نقل می کند:ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تفسیر المیزان، ج2، ص124.2 . سوره بقره، آیه 124.________________________________________ 12 ________________________________________قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی هَارُونَ أَخِی( 1 )موسی عرض کرد پروردگارا: پس شرح صدرم عطا فرما و کار مرا آسان گردان و عقده زبانم را بگشا تا مردم سخنم را فهم کنند و از اهلبیت من یکی را وزیر و معاون من فرما برادرم و هارون را...»وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَکَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ( 2 )آنان را به جهت آن که صبر پیشه کردند پیشوای مردم قرار دادیم تا خلق را به امر ما هدایت کنند»از مجموع این دو آیه و آیات نظیر استفاده می شود که انتخاب امام الهی و با حسب شرایط و ویژگیهائی خاص ومهم است و معنای خاصی را قائل است که در تعاریف علمای عامه مطرح نشده است.3. اطاعت مطلق و بی چون چرا از امام بدلیل ولایت کلی الهییَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً( 3 )ای اهل ایمان از خداوند و رسولش و صاحبان امر که از میان خودتان هست اطاعت و پیروی کنید.- فخر رازی از مفسرین بزرگ الهی سنت در ذیل آیه فوق می گوید: صاحبان امر غیر از معصومین کسانی دیگر نمی توانند باشند. زیرا امر به اطاعت مطلق از غیر معصوم محال است.(4)ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . سوره طه- آیه 25-30.2 . سوره سجده، آیه 24.3 . سوره نساء، آیه 59.4 . تفسر فخر رازی.________________________________________ 13 ________________________________________4 . امامت روح تمام رسالت و دستورات الهی:یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ( 1 )ای پیامبر آنچه از سوی خدا بر تو نازل شده به خلق برسان که اگر نرسانی تبلیغ رسالت وادای وظیفه نکرده ای و خداوند تو را از آزار مردم نگه خواهد داشت.به انفاق علمای شیعه و مطابق نظر جمع کثیری از علمای عامه این آیه در روز غدیر در شان و جایگاه امامت امیرالمومنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) نازل شد و رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) بعد از نزول آیه ولایت حضرت امیر را به مردم ابلاغ نمود و با کمی دقت در الفاظ و عبارات آیه به خوبی فهمیده می شود که معنای خاصی برای امامت مد نظر دارد که پیامبر (صلّی الله علیه وآله) را وادار و مجبور به ابلاغ آن برای مسلمین دارد بگونه ای که ارزش و اهمیت آن از زحمات و رسالت 23 ساله پیامبر (صلّی الله علیه وآله) هم قیمتی‌تر و پر بهاءتر است، براستی مقصود قرآن از این تکلیف و درخواست از رسول خدا چیزی غیر از اهمیت دادن به مقام ولایت و امامت و وصایت حضرت امیر دارد؟!...5. هدایت همه موجودات بدست امام و به اذن خداوندوَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَکَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ( 2 )و از آنان امامان و پیشوایان قرا دادیم که بر فرمان ما (مردم را) هدایت می کردند چون شکیبائی نموده و به آیات ما یقین داشتند.وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ نَافِلَةً وَکُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِینَ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاء الزَّکَاةِ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ( 3 )ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . سوره مائده، آیه 67.2 . سوره سجده، آیه 24.3 . سوره انبیاء آیه 72، 73________________________________________ 14 ________________________________________ما اسحاق و یعقوب را بر او بخشیدیم و همه آنان را مردانی صالح قرار دادیم و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می کنند و بر آنها انجام کارهای نیک را وحی کردیم...با دقت نظر در این دو آیه براحتی فهمیده می شود که پس از امتحان و صبر جستن در هنگام بلاها، مقام امامت و هدایت به انبیاء عنایی شده و این امامت و هدایت موجودات بدست امام باطنی به و تکوینی است چرا که انبیاء قبل از درک مقام امامت و هدایت دارای مقام تشریح بجهت نبوّت بودند.مبحث تعیین و انتخاب امامت بعد از رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) از میان روایتالف: سال سوم بعثت: دعوت خویشاوندانبه شهادت تاریخ و احادیث معتبر اسلامی پیامبر خدا (صلّی الله علیه وآله) ولی امر و فرمانروای مسلمین را بعد از خود در گردهمائی کوچک در نزد اقوام نزدیک خود به پذیرش اسلام مشخص و معرفی نمود.طبری این رویداد را از قول امیرالمومنین علی بن ابی طالب در کتاب تاریخ خود اینگونه آورده است: هنگامی که آیه «انذر عشیر تک الاقربین» بر رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) نازل شد، آن حضرت مرا طلبید و فرمود یا علی: خداوند مرا فرمان داده است که به نزدیکانم اخطار دهم و آنان را از گمراهی بترسانم. دیدم که امری توان فرساست چرا که در این مورد لب بگشایم حرکتی ناروا از ایشان خواهم دید که مایل دیدن آن نیستم پس خاموش شدم تا اینکه جبرئیل دوباره بر من فرود آمد و گفت ای محمد اگر فرمان نبری خداوند تو را عذاب خواهد کرد، اکنون خوراکی از ران گوسفند تهیه کن و قدحی دوغ برای ما آماده نما و فرزندان عبدالمطلب را دعوت کن تا با ایشان سخن گویم و فرمان خدا را به ایشان ابلاغ نمایم.________________________________________ 15 ________________________________________من فرمان بردم و امر رسول خدا را انجام دادم و فرزندان عبدالمطلب را که تعدادشان به چهل نفر می رسید که در میانشان ابوطالب- حمزه- عباس و ابولهب نیز بودند به « مجلس دعوت کردم چون غذایشان را خوردند و رفع تشنگی نمودند در این وقت رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) آماده سخن گفتن شدند اما ابولهب نگذاشتند و پیشدستی کرده و گفت: رفقیتان بد جوری شمار را سحر کرده است و از صحبت او مجلس بر هم پاشید و قبل از آنکه رسول خدا سخنی بگوئید همگی منزل را ترک کردند .رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) به من فرمود یا علی! این مرد بر من پیشی گرفت و مجلس را بر هم زد و آنان پراکنده شدند اما بار دیگر همان را که ساخته بودی مهیا کن و فردا به ناهار دعوتشان کن و من نیز مطابق امر حضرت عمل کردم فردا رسول خدا پس از صرف غذا، آغاز به سخن کرد و فرمود:ای فرزندان عبدالمطلب به خدا قسم من در همه عرب جوانی را سراغ ندارم که بهتر از آنچه من برای شما آوردم برا بستگانش آورده باشد. من خیر دنیا و سرای دیگر را برای شما آورده ام و خداوند مرا فرمان داده است تا شما را برای دستیابی به این همه خیر به سوی او بخوانم. اکنون کدامیک از شما مرا در پیشبرد چنین امر مهمی یاری خواهد کرد تا برادر و وصی و جانشین من در میان شما باشد؟هیچ یک از آنها به پیشنهاد رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) پاسخ مثبتی نداده و همگی از آن سرباز زدند.من که از نظر سنی از همه کوچک تر بودم با چشمانی نمناک گفتم من ای رسول خدا تو را در این امر مهم یاور مددکار خواهم بود.آنگاه رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) گردنم بگرفت و روی به همه حاضران کرد و فرمود:ان هذا اخی و وصیی و خلیفتی فیکم، فاسمعوا له و اطیعوا________________________________________ 16 ________________________________________این برادر و وصی من و خلیفه و جانشین من در میان شما خواهد بود، گوش به فرمانش دارید ومطیع او امرش باشید.حاضران در حالی که سخت می خندیدند از جای برخاستند و به هنگام خروج از خانه، روی به ابوطالب کردند و گفتند، به تو دستور می دهد که گوش به فرمان پسرت دهی و فرمانش را ببری.(1)دوم: غزوه تبوکطبق نقل بخاری در کتاب صحیح، باب مناقب علی بن ابی طالب آمده که رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) به علی (علیه السلام) فرمود:انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لیس نبی بعدی( 2 )تو مرا به منزله هارون برادر موسی هستی، با این تفات که پس از من دیگر پیامبری نخواهد بود، چون جنگ تبوک پیش آمد رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) به علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمود: یا باید من در مدینه بمانم یا تو بمانی!! و چون علی (علیه السلام) را به جانشین خود برگزید، خود به منظور پیکار با مشرکان بیرون شد.پس از عزیمت پیامبر خدا (صلّی الله علیه وآله) کسی گفت: رسول خدا علی را به سبب کاری ناخوشایند که از او سر زده در مدینه باقی گذاشته این سخن به گوش علی رسید خود را به رسول خدا رسانید. از حضرت سئوال کرد که شنیده ام که شایع کرده اند که شما بسبب خطائی که از من سر زده، آزرده خاطر شده و مرا در مدینه به جا گذاشته‌ای!!!؟رسول خدا تبسمّی کرده فرمود:ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تاریخ طبری، ج1، ص 1171- طبع اروپا.2 . صحیح بخاری باب مناقب علی بن ابی طالب ج2، حدیث 200.________________________________________ 17 ________________________________________یا علی نمی خواهی تو مرا به منزله هارون برای موسی باشی. با این تفاوت که تو پیامبر خاتم نیستی علی (علیه السلام) پاسخ گفت: دوست دارم ای رسول خدا و پیامبر خاتم فرمود: مقام و منزلت تو آن چنان است.(1)مقصود از کلمه منی آنست که هارون در امر تبلیغ احکام الهی، یار و همکار موسی بوده، علی (علیه السلام) هم به موجب حدیث منزلت برای پیغمبر به منزله هارون برای موسی است که همان یاری و همکاری با رسول خدا در امر تبلیغ دین و احکام الهی است، و رسول خدا در روز عرفه مقصود از کلمه (منی) را در حجة الوداع آشکارا بیان فرمودعلی منی و انا من علی، لا یودنی عنی الا انا او علیعلی از من است و من از علی و وظیفه مرا بجز خودم یا علی، کس دیگر نمی تواند انجام دهد!!!( 2 )پس منظور از الفاظ منی در احادیث متعدد به روشنی بیان می دارد که علی (علیه السلام) در مقام تبلیغ احکام الهی به مکلفین به منزله پیامبر خاتم است.پس بطور کلی در احادیث رسول خدا که در شأن علی (علیه السلام) کلمه منی آمده به روشنی معلوم می گردد. در روایت بریده که از امام علی (علیه السلام) به رسول خدا شکایت می کند پیامبر به او فرمود: لا تقع فی علی فانه منی. و یا روایت عمران بن حصین که رسول خدا به او فرمود: ان علیاً منیدر تمامی این روایات، منظور رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) این بود که بفهماند وظیفه علی و امامان از نسل او در برابر رسول خدا در امر تبلیغ، همانند وظیفه شخص پیامبر خاتم است و لذا آنان همگی از پیامبرند و پیامبر خدا هم از ایشان، تنها تفاوت ایشان با رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) در اخذ وحی و احکام الهی مستقیماً و بی واسطه برای رسولــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 .طبقات ابن سعد، ج3، ص 15.2 . سنن ابن ماجه المقدمه، باب فضائل صحابه، ص 92، ج1.________________________________________ 18 ________________________________________خدا (صلّی الله علیه وآله) ، اما برای اهل بیت بواسطه رسول خدا می باشد که نسبت به امام علی (علیه السلام) به طور خاص بهره مند ساخته و ائمه طاهرین یکی پس از دیگری از یکدیگر به ارث می برند.از ابوطفیل روایت شده که گفت: من در یکی از سخنرانیهای علی (علیه السلام) حضور داشتم که می گفت هر چه می خواهید از من بپرسید که به خدا قسم اگر از آ نچه تا به روز قیامت اتفاق خواهد افتاد از من بپرسید به آن پاسخ می دهم و شما را از آن با خبر خواهم کرد از قرآن از من بپرسید که به خدا سوگند آیه‌ای نیست مگر اینکه می دانم در شب نازل شده یا در روز در بیابان فرود آمده در کوه....(1)بنا به روایت جابر بن عبدالله:رسول خدا در حق علی (علیه السلام) فرمود:من شهر علم هستم و علی دروازه آن است هر کس که بخواهد به این شهر وارد شود باید از دروازه آن داخل شود.(2)در جنگ حدیبیه بود که دیدم رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) دست علی را در دست گرفته و فرمود:این مرد سرور آزادگان و کُشنده تبهکاران است یاری کننده او پیروز است و خوار کننده اش خوار و بی مقدار است...من شهر دانشم و علی دروازه آن هر کس بخواهد که به این شهر در آید، باید که از دروازه آن وارد شود.3ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تفسیر طبری، ج26، ص 116.2 . المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص 126.3 . تاریخ بغدادی خطیب، ج2، ص 377.________________________________________ 19 ________________________________________حدیث سوم: روایات غدیر خم:روز 18 ذی الحجة سال دهم هجرت به هنگام بازگشت پیغمبر (صلّی الله علیه وآله) از حجة الوداع در محل غدیر خم منزلگاهی به نام جعفه که محل جدا شدن راههای مدینه و مصر و شام از یکدیگر بود این آیه نازل گردید.یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ ( 1 )پیامبر پس از نزول این آیه اصحاب و یاران و همراهان خویش را جمع کرده و پس از ادای نماز ظهر به خطبه برخاست و مردم را پند و موعظه کرد و آنگاه فرمود:«نزدیک است که مرا بخوانند و من هم اجابت کنم. و من و شما هر دو در پیشگاه خداوند مسئولیم.آنگاه رسول خدا پرسید آیا به یکتائی خدا و رسالت من گواهی نمی دهید؟ آیا به راستی جهنم و بهشت گواهی نمی دهید؟مردم بانگ زدند آری به همه اینها گواهی می دهیم. رسول خدا فرمود بار خدایا گواه باش. آنگاه سوال کرد آیا صدایم را می شنوید؟ جواب دادند: آری. پس فرمود: ای مردم من پیشا پیش شما می روم و شما در کنار حوض کوثر بر من وارد می شوید. حوضی که پهنای آن به اندازه فاصله بُصری تا صفاء می باشد و به تعداد ستارگان آسمان برگرداگرد آن جامهای نقره نهاده شده و من در آن هنگام از دو چیز گرانبها که در میان شما به امانت بر جای نهاده ام خواهم پرسید. پس دقت کنید که پس از من با آن دو چگونه رفتار خواهید کرد!ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . سوره مائده، آیه 67.________________________________________ 20 ________________________________________در این میان یکی از میان جمعیت سئوال کرد ای رسول خدا: آن دو چیز گرانبها کدام هستند؟! رسول خدا فرمود یکی کتاب خداست که از طرفی در دست خدا و از سوئی در دست شماست آن را نیکو نگه دارید و دستوراتش را بکار بندید و آنرا به چیزی عوض نکنید که گمراه شوید و دیگری عترت و اهل بیت من است و این دو از یکیدگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند من اینرا از خدا خواسته ام از اینها پیشی نگیرید که هلاک می شوید و از این ها واپس نمایند که هلاک خواهید شد چیزی به آنها نیاموزید که آنها از شما آگاه ترند.و پس از گرفتن اقرار و اعتراف از مومنان و مسلمین بر اولی بودن و اقوم بودن بر آنها، دست علی (علیه السلام) را گرفت و بلند کرد و فرمود ای مردم: خداوند مولی و سرور من است و من مولی و سرور شما هستم پس هر که من مولی او می باشم این علی مولای او خواهد بود و سپس دست به دعا برداشته و فرمود: بار خدایا دوست بدارد دوستدار او را و دشمنش را دشمن بدار، یاری کننده او را یاری کن و خوار کننده او را خوار گردان و خدایا گواه باش( 1 )راوی می گوید هنوز این دو نفر از هم جدا نشده بودند که این آیه بر پیغمبر (صلّی الله علیه وآله) نازل شد.حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَالْدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّیَةُ وَالنَّطِیحَةُ وَمَا أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَکَّیْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ وَأَن تَسْ تَقْسِمُواْ بِالأَزْلاَمِ ذَلِکُمْ فِسْقٌ الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ( 2 )«امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین جاودان شما پذیرفتم»ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مسند احمد حنبل، ج1، ص 118- تاریخ ابن کثیر دمشقی، ج5، ص 210.2 . مائده، آیه 3.________________________________________ 21 ________________________________________آن گاه رسول خدا فرمود: الله اکبر بر اکمال دین و اتمام نعمت و خوشنودی خداوند به رسالت من و ولایت علی (علیه السلام) ( 1 )پس از انجام این مراسم بود که عده ای از صحابه خدمت علی بن ابی طالب رسیدند و به او تبریک گفته و بیعت کردند2 و رسول خدا عمامه سیاه رنگ خویش که سحاب نام داشت و آنرا در روزهای مخصوص بر سر می بست، بر سر علی بن ابی طالب قرار داد( 3 )اکنون روایاتی که امامت عموم اهل بیت را اثبات می کند.اول: حدیث ثقلیندر صحیح مسلم و دهها کتب معتبر دیگر اهل سنت همچون مسند احمد و مستدرک صحیحین روایت کرده اند:زیدین ارقم می‌گوید در روزی که مردم در محل خم جمع بودند در سال حجة الوداع هنگام بازگشت در کنار آبگیری، پیامبر فرمودند:من دو چیز گرانبها در میان شما به میراث می گذارم، کتاب خدا که در آن هدایت و نور می باشد آن را رها نکنید و بدان چنگ زنید و اهل بیت و خاندان من و شما را در مورد اهل بیتم یادآور می شوم و سه مرتبه فرمود4 خداوند شاهد باشاین روایت به صورتهای مختلف و با لسان متفاوت و به وسیله افراد متعدد ذکر گردیده که تماماً بر محوریت اهل بیت تأکید دارند.دوم: روایاتی که در آن عدد امامان تعیین شده استــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج3، ص 114.2 . الاصابه، ج2، ص 274.3 . کنز العمال، متقی هندی، ج20، ص 45.4 . صحیح مسلم، ج7، ص 122، المستدرک، ج3، ص 1009.________________________________________ 22 ________________________________________الف: مسلم در صحیح خود از جابر بن سمره روایت کرده ه گفت:شنیدم که رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) می فرمود: «این دین همیشه تا قیام قیامت و تا هنگامی که دوازده نفر خلیفه بر سر شما باشند استوار و برپاست و این خلقاء همگی از قریش اند»( 1 )ب: رسول خدا فرمود: کار این امت همیشه به سامان است و پیوسته بر دشمنانشان پیروزند تاآنگاه که دوازده نفر خلیفه که همگی از قریش اند، در گذرند پس از آن فساد و خرابی یا فتنه و آشوب خواهد بود.(2)ج: از قول انس بن مالک روایت کرده اند که رسول خدا فرمودند:این دین تا دوازده نفر از قریش بیایند به هیچ روزی نابود نگردد، و چون از دنیا بروند، زمین نیز اهل خود را فرو می برد.(3)د: امام علی (علیه السلام) در سخن خود مقصود از قریش را در این روایات بیان کرده و می فرماید:همه امامان از قریش اند و در این تیره از هاشم (اهل بیت) جایگزین شده اند ولایت بر غیر آنان روا نیست و والیان جز اینان شایسته ولایت نباشند و نیز فرمودند:خداوندا! آری زمین هرگز از قیام کننده به حق، برای خدا خالی نخواهد بود و این امام یا پیروز است و نمایان یا خائف است و پنهان تا حجتهای خداوند و نشانه های روشن الهی نابود گردند.(4)سوم: روایاتی که در آنها اسامی دوازه نفر آورده شده است:الف: از عبدالله بن عباس از رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) که فرمود:ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . صحیح مسلم، ج3، ص 1453.2 . تارخی ابن کثیر مشقی، ج6، ص 249.3 . کنز العمال، ج13، ص 27.4 . نهج البلاغه، خطبه 142.________________________________________ 23 ________________________________________انا سید النببین و علی بن ابی طالب سید الوصیین و ان اوصیایی بعدی اثنا عشر، اولهم علی بن ابی طالب و آخرهم المهدی( 1 )من آقای پیامبران و علی بن ابی طالب آقای اوصیاست. همانا اوصیای من پس از من دوازه نفرند اولینشان علی بن ابی طالب و آخرینش مهدی است.ب: شنیدم از رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) می فرمود: (به نقل امام الحرمین جوینی)انا و علی و الحسن و الحسین و تسعة من ولد الحسین مطهرون معصومون( 2 )من و علی و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین پاکیزگان و معصومانیم.ج: نقل احمد بن حنبل و حاکم نیشابوریشبی نزد عبدالله بن مسعود نشسته بودیم و قرآن به ما می آموخت که مردی پرسید ای ابا عبدالرحمان آیا از رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) پرسیدید چه تعداد از این امت به خلافت می‌رسند؟ عبدالله گفت: ما این موضوع را از رسول خدا می پرسیدم و آن حضرت فرمودند: «آنان دوازده نفرند: به تعداد نقبای بنی اسرائیل»( 3 )از خلاصه و فشرده احادیث گذشته بدست می آید که تعداد امامان در این امت دوازده نفر پی در پی هستند و پس از دوازدهمین امام، عمر دنیا پایان می گیرد.مگر نه اینکه ائمه بعد رسول خدا دوازده نفر و نام یک یک آنان در حدیث رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) بیان گردیده است:همانا خلفای من و اوصیایم و حجتهای خدا بر مردم پس از من دوازده نفرند، اولینشان برادرم و آخرینشان فرزندم خواهد بود» گفته شد. ای رسول خدا برادر شماوــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . فوائد المسطین، نسخه خطی، کتابخانه مرکزی، تهران، شماره حدیث 1164.2 . همان.3 . مسند احمد، ج1، ص 398- مستدرک حاکم، ج4، ص 501- تاریخ ابن کثیر، ج6، ص 248.________________________________________ 24 ________________________________________فرزند شما کیست؟ فرمودند برادرم علی بن ابی طالب و فرزندم مهدی است کسی که زمین را پر از عدل و داد می کند همان گونه که از ظلم و ستم انباشته شده است.قسم به آن که مرا بشارتگر و بیم دهنده بر حق فرستاد، اگر از دنیا باقی نماند مگر یک روز خداوند این روز را آنقدر طولانی کند تا فرزندم مهدی در آن ظهور کند و روح خدا عیسی بن مریم فرود آید و در پس او نماز گذارد و زمین از نور پروردگارش روشن گردد و فرمانروائیش مشرق و مغرب را فرا گیرد.»1ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . همان مدرک قبلی.________________________________________ 25 ________________________________________نتیجه گیری و خلاصه مطالب و نکته پایانی:با نگاهی به احادیث و روایات وارده در باب امامت و وصایت علی بن ابی طالب و تورق تاریخ در خواهیم یافت که رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) نسبت به معرفی و ابلاغ ولایت علی بن ابی طالب پس از خود تدابیری را اندیشه بود.الف:رشد و تربیت حضرت امیر:رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) از همان ابتدای طفولیت، او را در دامان خویش و در مرکز نزول وحی وارد نمود و تحت تکفل خویش قرار داد بگونه‌ای که حضرت امیر در نهج البلاغه از زبان خویش اینگونه بیان می کند.«آن گاه که کودک بودم مرا در کنارش می نهاد و در سینه خود جایم داد و در بستر خود می خوابانید بگونه ای که آغوش با محبت او تنم را سایش می داد، بوی خوش او بر مشامم می رسید، با دهان خویش لقمه را می جوید و در دهانم می گذارد و به من لطف و محبت می کرد از من دروغی نشنید و خطایی ندید. من در پی او بودم در سفر و حضر چون بچه شتری که در پی مادر بود هر روز خلق نیکو و پسندیده خویش نشانه ای برپا می داشت و مرا بر پیروی از آن دعوت می کرد، هر سال در حراء خلوت می کرد و من او را می دیدم و جز من کسی او را نمی دید، هنگامی که وحی نازل می گردید، صدای ناله شیطان را می شنیدم، گفتم این صدا چیست فرمود این شیطان است و از این که کسی او را نپرستد نومید و نگران است. همانا تنها تو می شنوی آنچه که من می شنوم و می بینی آن چه را که من می بینم جزء آن که تو پیامبر نیستی اما وزیری و براه خیر می روی»( 1 )ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نهج البلاغه.________________________________________ 26 ________________________________________2. پیامبر اکرم( هنگام هجرت به مدینه علی (علیه السلام) را در بستر خویش خوابانید و امانات مردم را به او سپرد که به اهلش بازگرداند و به همراه سایر اقوام و همسران به مدینه هجرت کند.3. در دوران جوانی بود که او را به دامادی خویش برگزید و بهترین زنان عالم، یعنی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را به ازدواج او درآورد و این در هنگامی بود که او از نظر مالی در مضیقه شدید بود اما سایرین از صحابه که به خواستگاری بانو رفته بودند متموّل و ثروتمند بودند اما رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) آنان را به صراحت رد کرد و پاسخ منفی به آنان داد( 1 )4. در غالب نبردها ید پرچم سپاه اسلام را بدو می سپرد( 2 )5. رسول خدا در حجة الوداع او را در هدی و قربانی خویش شریک کرد (رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) )6. وقتی ویژه از سحر که از لحظات خاص و ارزشمند رسول خدا بود که به احدی واگذار نمی کرد برای امیرالمومنین در نظر گرفت.7. هنگام نزول آیه «و امرا هلک بالصلاة» بدر خانه علی (علیه السلام) می رفت و او را خطاب می کرد چرا که از اهل او بود.8. در جنگ خیبر زمانی که سایر صحابه و مردان جنگی نتوانستند رشادت و قدرت نمائی کرده و فتح باب کنند، رسول خدا فرمود فردا پرچم را بدست کسی می سپارم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند و پرچم را بدست کسی جزء علی نسپرد و برای پیروزی و ظفرمندی او دعا کرد.ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . الخصائص.2 . الاصاب فی تمیز الصحاب، ج2، ص 30.________________________________________ 27 ________________________________________9. قراءت سوره براءت و آیه براءت را در منی پس از اینکه ابتدا ابوبکر را مشخص کرده بود از او گرفت به علی سپرد تا این وظیفه الهی را به انجام برساند که در پاسخ اعتراض ابوبکر فرمود. جبرئیل بر من نازل شد و سلام خدا را بمن رساند و فرمود ای محمد خودت یا کسی که از توست باید این پیام را به مشرکان برساند.10. درب خانه تمام اصحابی که به مسجد باز می شد بدستور خداوند مسدود کرد الا درب خانه علی (علیه السلام) را. (11. حتی اعتراف نزدیکان پیامبر (صلّی الله علیه وآله) از جمله عایشه بر وجاهت و مقام ارزشمند علی (علیه السلام) نزد رسول خدا آخرین لحظات بیماری که در خواست احظار حبیبش را کرد و عایشه ابتدا ابوبکر و سپس عمر را خبر داد و رسول خدا هر دو را رد کرد و اعتنائی نکرد تا جائی که وقتی علی به محضر رسول خدا وارد شد از شدت خوشحالی سیمای حضرت بشاش و با طروات گردید و بگرمی علی را پذیرفت و با او محرمانه سخن گفت.اما براستی مگر دلایل برتری امام علی (علیه السلام) بر سایر صحابه که اظهر من الشمس بود، برای آنان کافی نبود که سراغ سقیفه و شورا رفته و فردی را به خلافت مسلمین برگزیدند، مگر آیات و روایات که دلیل بر فضل علی بود ملاحظه نکرده بودند.قُلْ هَلْ مِن شُرَکَآئِکُم مَّن یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ قُلِ اللّهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ أَفَمَن یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ یَهِدِّیَ إِلاَّ أَن یُهْدَی فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ( 1 )آیا آنکه خلق را به راه حق رهبری می کند سزاوار پیروی است یا آن که نمی کند مگر که خود هدایت شود؟ پس شما را چه شده که اینگونه قضاوت می کنید؟!مگر نه اینست که مطابق روایت احمد حنبل از رسول خدا که فرمود:ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . یونس، آیه 35.________________________________________ 28 ________________________________________هر کسی شخصی را به جماعتی بگمارد در حالی که یقین دارد در میان آن جمع افضل از آنها وجود دارد قطعاً به خدا و رسول و مومنان خیانت کرده( 1 )برای ما همین بس که مولودی که در کعبه متولد شده و در منزل وحی تربیت شده و تحت تعلیم قرآن کریم رشد یافته، جوانمردی که بر سنگ و چوبی سجده نکرده و همسری چون فاطمه (سلام الله علیها) سیده زنان عالم را دارد و فرزندان چون حسنین که سرور جوانان اهل بهشت است، همو که اولین تصدیق کننده مقام نبوت رسول خدا و اولین نمازگزار بهمراه رسول خدا و اولین مجاهد در راه خدا برادر و صاحب حوض ولوای پیامبر خداست او که در انسانیت و شجاعت و رشادت و علم و دانش و فضل و ایمان و عمل و افضلیت بعد رسول خدا همتا ندارد و خداوند را سپاس بی پایان که پیروی او را به ما عطا کرد و محبت او و فرزندانش را در دل ما قرار داد و ان شاء الله از ره‌پویان و شفاعت شدگان حضرتش قرار مان بدهد.آمین یا رب العالمیندوم ربیع الاول هزار و چهارصد و سی هجری قمریدهم اسفند ماه هزار و سیصد و هشتاد و هفت شمسیــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مسند احمد بن حنبل، ج1، ص 165.________________________________________ 29 ________________________________________منابع:قرآن کریمنهج البلاغه، مرحوم سید رضیاصول کافی، ثقة الاسلام کلینیالاعتقادات، مرحوم شیخ صدوقالشافی فی الامة، سید مرتضیالامامی، مرحوم شیخ صدوقیاوائل المقالات، مرحوم شیخ مفیدالاقتصاد فی الاعتقاد، ابوحامد غزالیاحیاء العلوم، ابو حامد غزالیالمواقف، قاضی عضد الدین ایجی،المیزان، علامه طباطبائی (رحمه الله)المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوریالمغتی، قاضی عبدالجبار معتزلیالسیره فی التاریخ، ابن هشام انصاریالهیات فی الشفاء، بو علی سینا (رحمه الله)المسند، احمد بن حنبلالصحیح، مسلم بن حجاج نیشابوریالصحیح، محمد بن اسماعیل بخاریالکشاف فی القرآن، احمد زمخشریدلائل الصدق، محمد حسن مظفرالفرق بین الفرق، خطیب بغدادیالمقالات الاسلامیین، ابوالحسن اشعریالملل و النحل، علی شهرستانیالتفسیر فی القرآن، فخر رازیتلخیص المحصل، خواجة نصیر الدین طوسیتمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، قاضی ابوبکر باقلانیالعقایده النسفیه، ابوحفص نفسیتجرید الاعتقاد، خواجة نصیر الدین طوسیفرق و مذاهب کلامی، علی ربانی گلپایگانیگوهر مراد، عبدالرزاق لاهیجیشرح باب حادی عشر، علامه حلیشرح المقاصد، سعد الدین تفتازانیفرق الشیعه، علی نو بختی________________________________________ 30 ________________________________________فهرست آیاتبقره، 124طه، 25-30سجده، 24نساء، 59مائده، 67سجده، 24انبیاء، 72-73مائده، 67مائده،3یونس، 3 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image