نمونه هایی از انواع هدایت گری حضرت مهدی علیه السلام  /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

نمونه هایی از انواع هدایت گری حضرت مهدی علیه السلام ۱. ارائه طریق علامه حلی


نمونه هایی از انواع هدایت گری حضرت مهدی علیه السلام 1. ارائه طریق علامه حلی در سفری که علامه حلی (ره) در کربلا داشت، در بیابان با عربی همراه می شود. شخص عرب مسئله را عالمانه مطرح می کند. علامه حلی (ره) متوجه می شود که با مردی عالم و با اطلاع بلکه بی نظیر مواجه است. لذا برخی مسائل و مشکلات علمی خود را از ایشان می پرسد و با کمال تعجب متوجه می شود که ایشان حلال مشکلات و معضلات و کلید معماهاست. علامه حلی که تا آن زمان از نظر علمی کسی را همانند خود ندیده بود متحیر شد و در یکی از مسائل، آن شخص عرب بر خلاف نظر علامه حلی فتوا داد. ایشان نپذیرفت و گفت: این فتوا به نظر من برخلاف اصل و قاعده است و دلیل و روایتی در این خصوص نداریم. آنجناب فرمود: دلیل این حکمی که گفتم، حدیثی است که شیخ طوسی در کتاب تهذیب آورده است. علامه حلی گفت: به یاد ندارم که شیخ طوسی چنین روایتی را نقل کرده باشد. آنجناب فرمود: آن نسخه از کتاب تهذیب که داری در فلان صفحه و فلان سطر حدیث را می توان پیدا کنی! علامه حلی که مات و مبهوت مقام علمی آن شخص عرب بود با خود می گفت: شاید این شخص مولای عزیزم حضرت بقیه الله الاعظم (ع) باشد. و در همین حال تازیانه ای که با آن حیوان خود را می راند از دستش افتاد. پس سئوال کرد: آیا ملاقات با صاحب الزمان در زمان غیبت امکان دارد یا نه؟ آن جناب چون این سوال را شنید، خم شد و تازیانه را برداشت و در دست علامه گذاشت و فرمود: چه طور امکان ندارد و حال آن که الان دست او در دست تو می باشد؟ علامه حلی بی اختیار خود را بر پاهای امام زمان (ع) انداخت تا پاهای مبارک حضرت (ع) را غرق بوسه سازد که از شدت شوق بیهوش شد. وقتی به هوش آمد کسی را ندید. بعدها که به خانه رفت در کتاب تهذیب خود آدرس همان روایتی را که حضرت مهدی (ع) به او فرموده بودند، پیدا کرد و در حاشیه کتاب نوشت: این همان حدیثی است که مولای من صاحب الامر (ع) مرا به آن خبر دادند. آقا سید محمد صاحب کتاب مفاتیج الاصول می گوید: من همان کتاب را که علامه حلی به خط خود این مطلب را نوشته بود مشاهده کرده ام. [1] 2. هدایت بحرالعلوم یمنی توسط امام زمان (ع) (ایصال الی المطلوب) علامه سید محمد حسن میرجهانی (ره) می فرمود: یکی از علمای زیدیه به نام سید بحرالعلوم یمنی، وجود حضرت ولی عصر (ع) را انکار می کرد و هر یک از علمای شیعه برای او دلیل می آوردند قانع نمی شد تا این که برای مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (ره) مرجع بزرگ نجف نامه نوشت و جواب قاطع و قانع کننده ای خواست. سید در جواب مرقوم فرمودند: به نجف اشرف بیایید تا جواب شما را به صورت حضوری بدهم! بحرالعلوم یمنی با فرزندش سید ابراهیم و چند تن از مریدان خود به نجف آمدند و به محضر سید ابوالحسن اصفهانی مشرف شدند و گفتند وعده ای که داده بودید اجابت کنید. ایان فرمودند: فردا شب به منزل ما بیایید. شب بعد، آنها به منزل سید آمدند و هنگامی که میهمان ها رفتند و شب از نیمه گذشته بود آیت الله اصفهانی (ره) به خادم خود مشهدی حسین فرمودند: به سید بگویید بیایند. شهدی سین می گوید: سید ابوالحسن به اتفاق سید و فرزندش رفتند ولی ما ندانستیم کجا رفتند! روز بعد که سید ابراهیم فرزند بحرالعلوم یمنی را ملاقات کردم از جریان شب گذشته پرسیدم. سید ابراهیم گفت: الحمدالله ما شیعه اثنی عشری شدیم! گفتم چگونه؟ گفت: برای این که آقای اصفهانی حضرت ولی عصر (ع) را به پدرم نشان داد. وقتی جریان را پرسیدم گفت: ما که از منزل بیرون آمدیم به سمت وادی السلام رفتیم و به مکانی که آن را مقام حضرت مهدی (ع) می نامیدند وارد شدیم. آقای اصفهانی از چاهی که آنجا بود آب کشید و تجدید وضو کرد، من و پدرم هم به کارهای او نگاه می کردیم و می خندیدیم! سید اصفهانی وارد مقام شد و چهار رکعت نماز مخصوص خواند و کلماتی گفت. ناگهان دیدیم آن فضای تاریک روشن شد طولی نکشید که صدای گریه های پدرم بلند شد و فریادی زد و بیهوش به روی زمین افتاد. نزدیک مقام حضرت (ع) شدم و دیدم آقای اصفهانی شانه های پدرم را مالش می دهد تا به هوش آمد. وقتی از آنجا برگشتیم پدرم گفت: فرزندم من حضرت ولی عصر (ع) حجه بن الحسن المهدی (ع) را حضوری زیارت کردم و با دیدن آن حضرت شیعه اثنی عشری شدم و من هم به تبعیت از پدرم شیعه شدم. [2] بعد از مراجعت بحرالعلوم یمنی به یمن 400 نفر از مریدان وی شیعه اثنی عشری شدند. این حکایت هدایت از نوع ایصال الی المطلوب است که توسط شخص امام (ع) صورت پذیرفت. 3. هدایت امام خمینی و پیروزی انقلاب روز 21 بهمن 1357 روزی بسیار حساس و سرنوشت ساز بود. سفیر آمریکا در تهران همراه با کارگزاران نظام رژیم شاه تصمیم به کودتای خونینی گرفته بودند و به همین منظور ساعت 4 بعدازظهر را به عنوان حکومت نظامی اعلام کردند. وقتی رژیم شاه حکومت نظامی اعلام می کرد کسی حق نداشت از خانه خارج شود و گرنه کشته می شد. بقایای رژیم شاه می خواستند با اعلام حکومت نظامی و خانه نشین کردن مردم، محل استقرار امام خمینی و دیگر یاران مؤثر در انقلاب را بمباران کرده و جمع زیادی از یاران اصلی انقلاب را به شهادت برسانند و به خیال خود کار انقلاب را یکسره کنند. در همان شرایط حساس از جانب حضرت امام خمینی (ره) پیامی صادر شد که در همان شرایط حساس از جانب حضرت امام خمینی (ره) پیامی صادر شد که در همان ساعت 4 بعدازظهر همه مردم به خیابان ها بریزند. آیت الله طالقانی به امام خمینی بیش از نیم ساعت بر سر این مسئله بحث می کند و می گوید: آقا شما ایران نبودید، این رژیم پلیدی است و به صغیر و کبیر رحم نمی کند. شما حکم خود را پس بگیرید و حکومت نظامی را قبول کنید و گرنه همه مردم کشته می شوند. ولی امام خمینی قبول نمی کردند و آیت الله طالقانی مرتب بر خواسته خود اصرار می کرد. تا این که امام خمینی با قاطعیت و جدیت فرمودند: آقای طالقانی اگر این حکم از طرف امام زمان (ع) صادر شده باشد چه می گویید؟ آیت الله طالقانی مبهوت شد و دیگر قادر به سخن گفتن نبود. آیت الله خزعلی فرمودند: در آن موقعیت حساس «21 بهمن 57» شخصی از جانب حضرت ولی عصر (ع) پیامبر برد مدرسه علوی خدمت امام و گفت: حضرت مهدی (ع) می فرمایند: در خانه نمانید اگر ماندید کشته می شوید! لذا امام خمینی خیلی محکم فرمودند: حکومت نظامی را بشکنید و به خیابان ها بریزید. فقط ندای ولی عصر (ع) بود که به فریاد ما رسید واقعاً ما در معرض کشته شدن بودیم. لذا 22 بهمن یوم الله است. [3] 4. الهام قلبی در مسجد جمکران سد حسن نصرالله رهبر مؤمن عربی نقل می کرد، در زمانی که حزب الله در فشار سختی از جانب اسرائیل بود و دچار مشکلات فراوانی بودیم خدمت مقام معظم رهبری مدظله العالی رسیدیم و از گرفتاری ها و مشکلات خودمان برایشان گفتیم. معظم له فرمودند: بعضی وقت ها در اداره امور کشور حل برخی مسائل برای من دشوار می شود و هیچ راهی پیدا نمی شود، به دوستان و اعوان و انصار می گویم آماده شوید به جمکران برویم. در مسجد مقدس جمکران بعد از راز و نیاز با آقا امام زمان (ع) احساس می کنم همانجا دستی از غیب مرا راهنمایی کرد و در آنجا به تصمیمی می رسم و همان را عملی می کنم و مشکل به این صورت حل می شود. سید حسن نصرالله می فرمود: مقام معظم رهبری مدظله العالی با بیان این مطلب ما را متوجه امام زمان (ع) نمود. [4] مسول امور فرهنگی سابق مسجد مقدس جمکران برای ما نقل می کرد: گاهی اوقات که مقام معظم رهبی مدظله العالی به مسجد جمکران تشریف می آورند هنگام راز و نیاز به قدری گریه می کنند که اطرافیان نگران حال ایشان می شوند. محراب جمکران دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو سپندوار زکف داده ام عنان بی تو ز تلخ کامی دوران نشد دلم فارغ ز جام عشق لبی تر نکرد جان بی تو چو آسمان مه آلوده ام ز دل تنگی پر است سینه ام از اندوه گران بی تو نسیم صبح نمی آورد ترانه عشق سر بهار ندارند بلبلان بی تو لب از حکایت شب های تار می بندم اگر امان دهدم چشم خون فشان بی تو چو شمع کشته ندارم شراره ای به زبان نمی زند سخنم آتشی به جان بی تو زبیدلی و خموشی چو نقش تصویرم نمی گشایم از بی خودی زبان بی تو گزارش غم دل را مگر کنم چو امین جدا زخلق به محراب جمکران بی تو «حضرت آیت الله سید علی خامنه ای مدظله العالی» 5. رؤیای صادقه و توجه به ولی فقیه زمان مرحوم آیت الله گلپایگانی (ره) می فرمودند: در زمان کشف حجاب هر کدام از علما برای مبارزه با این عمل ننگین رضا شاه نظری داشتند و من بسیار ناراحت بودم که در این شرایط وظیفه ما چیست؟ راهی ندیدم جز توسل به ساحت مقدس حضرت ولی عصر (ع) از آن حضرت استمداد نموده و عرض کردم: یابن الحسن وظیفه مرا معین کنید. همان شب در عالم رؤیا تابلوی بسیار بزرگی را دیدم که با خط درشت و خوانا بر روی آن نوشته شده بود: «فاذا ظهر علیکم الفتن فعلیکم بشیخ عبدالکریم» [5] از خواب بیدار شدم و خدمت مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی که در آن زمان مرجع یگانه بودند رسیده و خوابم را گفتم و ایشان فرمودند: باید کمر همت را بست تا از هر راه ممکن اقدام نماییم. [6] دلیل رؤیای صادقه مرحوم آیت الله گلپایگانی (ره) روایت معروف «فاما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا» می باشد که حضرت مهدی (ع) در توقیع شریف خویش به اسحاق بن یعقوب ارسال داشتند. [7] -------------------------------------------------------------------------------- [1] برکات حضرت ولی عصر (ع)، ص 132؛ میر مهر، ص 286 [2] میر مهر، ص 385، به نقل از شیفتگان حضرت مهدی (ع)، ج 1، ص 122 [3] مهدویت صلح کل، ص 43. سخنرانی آیت الله خزعلی، در مرکز تخصصی تفسیر، آن شخصی که از جانب حضرت مهدی (ع) پیام را خدمت امام خمینی برد مرحوم لطیفی نسب بوده است [4] تلاشگر پنهان، ص 56 به نقل از آب، آیینه، آفتاب، ص 11 [5] هنگامی که فتنه ها به شما روی آورد بر شما باد مراجعه به شیخ عبدالکریم [6] شیفتگان حضرت مهدی (ع) ج 1 ص 129 [7] بحارالانوار، ج 53، ص 181: هرگاه حوادث مهمی برای شما واقع شد به راویان احادیث ما مراجعه کنید .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image