علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

با توجه به اينكه از بهترين صفات خدا «رحمان» و «رحيم» است و به بندگان خود حتي كفار نظر لطف دارد، منظور از {Qوَأَنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَQ} (نحل/107) چيست؟


خداوند، بخشنده و مهربان بلكه مهربان ترين است. اين صفات از لطف و رحمت بي‌پايان خداوند نسبت به همه موجودات خبر مي‌دهد. صفت «رحمان» اشاره به رحمت عام خداوند دارد كه شامل مؤمن و كافر، نيكوكار و گنه‌كار مي‌شود و صفت «رحيم» اشاره به رحمت خاص خدا دارد كه ويژه مؤمنان است. رحمت حقيقي، رحمت خداوند است و اينكه پدر و مادر نسبت به فرزندان خود مهربانند و بسياري از مردم نسبت به دوستان و علاقمندان خود محبت دارند، همه اينها شعاع كمرنگي از رحمت پروردگار مي‌باشد. سؤال مطرح مي‌شود كه خداوند با آن رحمت واسعه و بي‌پايانش چگونه بندگان را به خاطر گناهان مجازات مي‌كند و نيز عده‌اي را هدايت نمي‌كند؟ جواب اين است كه رحمت خداوند هميشه با حكمت آميخته است و حكمت ايجاب مي‌كند كه خداوند گنه‌‌كاران را (جز در مواردي خاص) به مجازات برساند. چون خداوند همانطور كه رحيم است، حكيم است. يعني: كارهايش بر اساس حكمت مي‌باشد و كار عبث و بيهوده نمي‌كند. خداوند تا آنجا كه حكمت اقتضاء كند به بندگان رحم مي‌كند و آنها را مورد عطوفت و مهرباني قرار مي‌دهد ولي ممكن است حكمت اقتضاء كند كه عد‌ه‌اي را عذاب و تعدادي را هدايت نكند. چرا که رحمت خدا به خاطر رقت قلب و تأثرات مادي نيست بلکه در واقع به معني اعطاء نعمت است و آن در جايي است که شخص صلاحيت آن را داشته باشد. علاوه از اين هميشه اعمال و كردار انسان، نتايج و بازتاب خاصي دارد. عمل نيك، نتيجه‌اش روشن‌بيني، توفيق و هدايت بيشتر به سوي خدا و انجام اعمال بهتر است. قرآن مي‌فرمايد: «... اگر پرهيزكاري پيشه كنيد خداوند حس تشخيص حق از باطل را در شما قرار مي‌دهد و به شما روشن‌بيني عطا مي‌كند.» و اگر انسان دنبال زشتيها برود تاريكي و تيرگي قلبش افزون مي‌گردد و به سوي گناه بيشتر سوق داده مي‌شود و گاه تا سرحد انكار خداوند مي رسد. قرآن مي‌فرمايد : «در عاقبت، افرادي كه اعمال بد انجام مي‌دهند به اينجا منتهي مي‌شوند كه آيات خداوند را تكذيب مي‌كنند و مورد استهزاء قرار ميدهند.» بنابراين، انتخاب راه خوب يا بد در اختيار خود ماست. اين حقيقت را، وجدان هر انساني قبول دارد. هدايت و ضلالت يك امر اجباري نيست و بلكه هدايت خداوند به معني فراهم كردن وسايل سعادت و اضلال (گمراه كردن) به معني از بين بردن زمينه هاي مساعد است . و اين فراهم ساختن اسباب يا از بين بردن اسباب نتيجة اعمال خود انسانهاست. پس اگر خدا به كسي توفيق هدايت مي‌دهد و يا از كسي توفيق را سلب مي‌كند، نتيجة مستقيم اعمال خود آنهاست . اين حقيقت را در ضمن يك مثال ساده بيان مي‌كنيم : هنگامي كه انسان از كنار يك پرتگاه يا يك رودخانه خطرناك مي‌گذرد هر چه خود را به آن نزديك سازد جاي پاي او لغزنده‌تر و احتمال سقوطش بيشتر مي‌شود و هر مقدار خود را از آن دورتر سازد جاي پاي او محكمتر و مطمئن‌تر مي‌گردد. هدايت و ضلالت هم به اين صورت است . با توجه به توضيحات قبل آيه شريفه ان الله لايهدي القوم الکافرين خداوند قوم کافر را هدايت نمي کند.» معني روشني پيدا مي کند. و آن اين که: کفار به خاطر کفرشان و دوري از حقيقت و چشم پوشي از حقايق قابليت دريافت هدايت الهي را از دست داده اند. و هدايت الهي شامل آن ها نمي شود. همانند باراني که بر سر کسي که چتر بالاي سرش گرفته نمي بارد. در حقيقت آيه ياد شده ، بخش پاياني آيه است و در آغاز همين آيه و آيه پيش از آن علت عدم هدايت كافران آمده است . در اين دو آيه موضوع سخن كساني اند كه پس از پذيرش دين اسلام و هدايت الهي ، با انتخاب خود و بدون اكراه ديگران از دين اسلام روي گردانده و با ترجيح زندگي مادي دنيا بر آخرت ، دگر باره كافر گرديدند و مرتد شدند بسي روشن است كه آنان خود شايستگي هدايت را از خويش سلب كردند و خشم و غضب الهي را بر خود روا ساختند . از اين رو چنين افرادي شا يستگي برخورداري از رحمت واسعه الهي را از خود گرفتن وگر نه حضرت حق هيچ پذيرنده اي را از رحمت خود محروم نمي گرداند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image