تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

چرا آن‌ موقع‌ كه‌ دشمنان‌ حضرت‌ فاطمه‌ زهرا (سلام الله علیها‌) را زدند، امام‌ علي‌ (علیه السلام‌) هيچ‌ حركتي‌ نشان‌ ندادند و دفاع‌ نكردند؟


بعد از تشكيل‌ سقيفة‌ بني‌ ساعده‌ و غصب‌ خلافت‌، موقعيت‌ امام‌ و فاطمة‌ زهرا (س‌) طوري‌ شد كه‌ اكثر مردم‌ در يك‌ طرف‌ و علي‌ (ع‌) و تعداد كمي‌ در طرف‌ مقابل‌ قرار گرفتند، به‌ طوري‌ ك‌ ه‌ علي‌ (ع‌) نمي‌توانست‌ به‌ مقابله‌ برخيزد. بنابراين‌ وظيفة‌ او صبر و سكوت‌ و فرو بردن‌ غصه‌هاي‌ فراوان‌ بود. همان‌ طور كه‌ حضرت‌ فرمود: "صبرت‌ و في‌ العين‌ قذي‌ و في‌ الحق‌ شجي‌؛ صبر كردم‌ در حالي‌ كه‌ خار در چشم‌ و استخوان‌ در گلو مرا آزار مي‌داد". وقتي‌ كه‌ فدك‌ را غضب‌ كردند، فاطمة‌ زهرا (س‌) به‌ مسجد آمد و خطبة‌ غرايي‌ ايراد كرد و با ابوبكر احتجاج‌ و مناظره‌ كرد. هنگامي‌ كه‌ به‌ خانه‌ برگشت‌، به‌ اميرالمؤمنين‌ (ع‌) فرمود‌ "اشتملت‌ شملة‌ الجنين‌ و قعدت‌ حجرة‌ الظنين‌...؛ چون‌ جنين‌ در رحم‌، پرده‌ نشين‌ شده‌اي‌ و چون‌ كودك‌ خانه‌ نشين‌ گشته‌اي‌! تو بودي‌ كه‌ (در جنگ‌ها) تي‌ از كمان‌ مي‌كشيدي‌ و دشن‌ را درهم‌ مي‌شكستي‌. اينك‌ پسر ابوقحافه‌ به‌ ستم‌ و ظلم‌ عطاي‌ پدرم‌ را كه‌ قوت‌ و معيشت‌ فرزندانم‌ بود، از من‌ ستانده‌ و به‌ دشمني‌ برخاسته‌ است‌". اميرالمؤمنين‌ (ع‌) فرمود: "ويل‌ و عذاب‌ بر دشمنان‌ تو است‌. در اين‌ مصيبت‌ صبر كن‌ و آتش‌ حزن‌ و اندوه‌ خويش‌ را با آب‌ صبر خاموش‌ كن‌. من‌ در امر خويش‌ و وظيفه‌ام‌ سستي‌ نكرده‌ام‌. آن‌ چه‌ مقدور بود انجام‌ دادم‌". شاهد ديگر بر وضعيت‌ بحراني‌ آن‌ دوران‌ اين‌ است‌ كه‌ وقتي‌ بنابر وصيت‌ حضرت‌ زهرا (س‌) بدن‌ حضرت‌ را شبانه‌ دفن‌ كردند، براي‌ مسلمان‌ها مخصوصاً آنان‌ كه‌ بر كرسي‌ رياست‌ تكيه‌ زده‌ بودند، شكست‌ بزرگي‌ محسوب‌ مي‌شد، زيرا پيامبرشان‌ يك‌ دختر بيشتر نداشت‌، ولي‌ او را ياري‌ نكردند و مظلومانه‌ و شبانه‌ دفن‌ شد. عمر و اطرافيانش‌ تصميم‌ گرفتند كه‌ قبرها را بشكافند و بدن‌ حضرت‌ زهرا را كشف‌ نمايند و تضييع‌ كنند و نماز بر آن‌ بگذارند، ولي‌ علي‌ (ع‌) در حالي‌ كه‌ لباس‌ زردي‌ پوشيده‌ و شمشير بر دست‌ گرفته‌ بود، بقيع‌ آمد و قسم‌ خورد اگر كسي‌ دست‌ به‌ قبرها بگذارد، تمامي‌ را مي‌كشد. همه‌ ترسيدند و برگشتند. سپس‌ رو به‌ عمر كرد و گفت‌: "يا ابن‌ السدداء! اما حقي‌ فقد تركته‌ مخافة‌ أن‌ يرتد ان‌ س‌ عن‌ دينهم‌ و أما قبر فاطمه‌ فواذي‌ نقسي‌ علي‌ بيده‌ لئن‌ رمت‌ و اصحابك‌ شيئاً من‌ ذلك‌ لا سقين‌ الارض‌ من‌ دعائكم‌؛ اي‌ فرزند زن‌ سياه‌ پوست‌! از حق‌ خود (رياست‌ و خلافت‌) گذشتم‌ و آن‌ را رها كردم‌، براي‌ اين‌ كه‌ مي‌ترسيدم‌ مردم‌ مسلمان‌ مرتد شوند و از دين‌شان‌ برگردند، اما قبر فاطمه‌، قسم‌ به‌ خدايي‌ كه‌ جانم‌ به‌ دست‌ او است‌ اگر تو و يارانت‌ دست‌ به‌ قبرها دراز كنيد، زمين‌ را از خونتان‌ سيراب‌ مي‌كنم‌. دست‌ از اين‌ كار بردار. سپس‌ ابوبكر، عمر را همراه‌ خود برد و غائله‌ خاموش‌ شد.eporsesh.com .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image