تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
با سلام و تشکر از پرسش شما ولایت امام علی علیه السلام منصبی الهی بود که مولی (ع) ذره ای در حفظ آن کوتاهی نکرد؛ آری تنها در آن جا که دید امر دائر است بین حفظ اساس اسلام و جلوگیری از بازگشت تازه مسلمانان به کفر و بین مبارزه برای بدست گرفتن حکومت اسلام، او حفظ اسلام را برگزید و مظلومانه تیرهای بلا را به جان خود و اهلبیت پاکش پذیرا گشت. اساسی ترین فلسفه سکوت آن حضرت آن گونه که از سخنان مولی استفاده میشود «حفظ اساس دین» است. در برخی ازسخنان مولی این نکته نیز مطرح است که حضرت راز سکوت خویش را نداشتن یاران وفادار و فداکار بیان میکند؛ یعنی در شرایطی که یار وفادار برای گرفتن حق حکومت اندک بوده است، سکوت تنها راه حفظ دین تلقی می شود. مولی علی (ع) به این باور رسید که ادامه روش اعتراض آمیز نه تنها تاثیر آنی خود را ندارد بلکه سبب سوء استفاده دشمنان زخم خورده اسلام میشود. البته مولی علی (ع) در آغاز تلاش شایسته خویش را در جهت تحقق برترین معروف یعنی «تحقق حکومت حق» به کار برد و آن گاهکه از یافتن نتیجه مایوس شد بر اساس مصالح اسلام دست از روش اعتراض آمیز خویش کشید. و این روش الهام بخش این نکته است که انسان باید در حد توان خود در جهت تحقق معروف تلاش کند تا حد یاس! و فایده دیگری که این رفتار مولی داشت آن بودکه جلوی تحریف تاریخ را گرفت وگرنه بیتردید سکوت مولی را علامت رضا گرفته و میگفتند آنچه واقع شده مطابق خواست حضرت بوده است! لذا مولی در آغاز تلاش گسترده مقدس خویش را جهت بازگرداندن امامت در جایگاه شایسته خود به کار برد هم او واردصحنه شد و هم همسر فداکارش حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها و هم برخی از دوستان وفادار و فداکار حضرت! در این رابطه مولی علی (ع) هم کار سیاسی داشت و هم تلاش تشکیلاتی! و البته در تمام این ها مولی کاملا مراقب بود که دشمنان اسلام که درصدد یافتن فرصت برای ضربه زدن به اسلاماند از وضعیت پیش آمده بهره نبرند! اولین برخورد مولی در این رابطه برخورد پرخاشگرانه حضرت با ابوبکر در همان روز غصب خلافت بود. مسعودی مینویسد: در روز بیعت سقیفه مولی به ابوبکر فرمود: «افسدت علینا امورنا و لمتستشر و لمترع لنا حقا فقال ابوبکر بلی ولکنی خشیت الفتنه؛ کار ما را تباه کردی و با ما مشورت نکردی و حق ما را رعایت ننمودی ابوبکر گفت: آری ولکن از بروز فتنه ترسیدم!» ناگفته روشن است که سخن ابوبکر بهانهای بیش نیست، واقعیت آن است که اگر با مولی بیعت میشد «فتنه زدایی» صورتمیگرفت؛ زیرا این علی بود که «فتنه شناس» بود و بهترین شیوه را برای دفع آن داشت این بهانه همان است که بعدها عمر به ابن عباس گفت که درست است ما هم علی را لایقترین برای خلافت دانسته و میدانیم لیکن از آن جا که علی (ع) در جنگ ها بستگان کافر برخی از اینان را کشته، ترسیدم در صورت به خلافت رسیدن او، آنها فتنه به پاکنند!! دومین تلاش مولی کوشش برای فراهم آوردن نیرو جهت برخورد با جریان انحراف بود. به گفته مورخان امام علی (ع) شبها به همراه حضرت صدیقه طاهره به خانه مهاجر وانصار میرفت و آنان را به یاری میطلبید لیکن آنان با عذرهای غیرموجهی همانند آن که کار تمام شده و بیعت با ابیبکر صورت پذیرفته و اگر مولی زودتر از ما بیعت میخواست ما حضرت را برمیگزیدیم! شانه از انجام وظیفه امام حق خالی کردند و جز اندکی وفادار، کسی در کنار آن حضرت نبود. بدیهی است در این شرائط با این یاران اندک کاری از پیش نمیرود و قیام در این شرایط جز کشته شدن همین اندک، بدون آن که تاثیر مناسب خویش را داشته باشد، پیامد دیگری نخواهد داشت و این حقیقتی است که مولی در سخنان خود بیان فرموده است: «... فنظرت فاذا لیس لی معین الا اهل بیتی فضننت بهم عن الموت...؛ نگریستم و دیدم مرا یاری نیست و جز کسانم مددکاری نیست دریغ آمدم که آنان دست به یاریم گشایند مبادا که به کام مرگ درآیند...». نیز فرمود: «... فنظرت فاذا لیس لی رافد و لا ذاب و لامساعد الا اهل بیتی فضننت بهم عن المنیه...؛... پس نگریستم و دیدم نه مرا یاری است نه مدافعی و مددکاری جز کسانم که دریغ آمدم به کام مرگشان برانم...». و در سخنی دیگر فرمود: «لو وجدت اربعین ذوی عزم منهم لناهضت القوم...؛اگر چهل تن که دارای عزماستوار باشند از میان ایشان بیابم با این گروه به نبرد برمیخیزم». و این تحرکات مولی طبق نقلی تا شش ماه ادامه یافت و اینها در شرایطی بود که مولی این اقدامات را وظیفه میدید و ضرری برای اساس اسلام نداشت. سخنان امام در زمینه نداشتن یاران وفادار و فداکار مربوط به این دوره است. بعد از این دوره شرایط تغییر یافت و مولی به این باور رسید که نه تنها اقدامات حضرت مؤثر نیست بلکه بیم آن میرود که دشمنان از آب گل آلود استفادهکرده ماهی بگیرند!! اینجا بود که حضرت دست از این اقدامات نیز کشید و در حقیقت آتش بس یک طرفه از ناحیه مولی انجام گرفت. خود مولی در این زمینه چنین میفرماید: «... فامسکت یدی حتی راءیت راجعه الناس قد رجعت عن الاسلام یدعون الی محق دین محمد صلی الله علیه و آله فخشیت ان لمانصر الاسلام و اهله ان اری فیه ثلما او هدما تکون المصیبه به علی اعظم من فوت ولایتکم...؛... پس دست خود باز کشیدم تا آن که دیدم گروهی در دین خود نماندند و از اسلام روی برگرداندند و مردم را به نابود ساختن دین محمد (ص) خواندند پس ترسیدم که اگر اسلام و مسلمانان را یارینکنم رخنهای در آن بینم یا ویرانیی، که مصیبت آن بر من سختتر از محروم ماندن از خلافت است و از دستشدن حکومتشما...». در این سخن مولی علی(ع) دقیقا شرایط را ترسیم کرده و زیربنای سکوت خویش رادفاع از اساس اسلام بیان میکند. در چنین شرایطی از گوشه کنار کشور اسلامی اخباری میرسید که برخی از قبائل تازه مسلمان سر به شورش برآورده و پرچم ارتداد را برافراشتند و عملا در برابر اساساسلام ایستادهاند و علاوه بر ارتداد، فتنه ظهور مدعیان نبوت همانند مسیلمه و سجاح و طلیحه مشکل دیگر آن روز جهان اسلام بود که بدون تردید اگر مولی هم چنان به مخالفت خود ادامه میداد، این اساس اسلام بود که ضربه میدید، و برای امام علی، به هیچ وجه این امر قابل پذیرش نبود. در همین بحبوحه شخصی به مولی گفت: اگر شما همچنان به این رویه (اعتراض) ادامه دهی هیچ کس به جنگ با دشمنان اسلام نمیرود! حضرت نیز وقتی شرائط را چنان دید، دست از اعتراض کشید و نشاط فوقالعادهای برای نبرد با دشمنان مکتب در بین مسلمین پدید آمد. امام علی(ع) در سخنی شرایط آن دوره را چنین ترسیم میکند: «لما توفی رسول الله (ص) ارتدت العرب و اشراءیت الیهودیه و النصرانیه و نجم النفاق و صار المسلمون کالغنم المطیره فی اللیله الشاتیه؛ هنگامی که پیامبر وفات یافت عرب جاهلی بازگشت خود را شروع کرد و یهود و نصاری سر برداشتند و منافقان آشکار گشتند و وارد صحنه شدند و مسلمانان هم چون رمه بیچوپانی بودند که در یک شب سرد و بارانی زمستان در بیابان گرفتار شدهاند.» اینجاست که مولی حفظ اسلام را در حفظ وحدت امت اسلامی و کنار گذاشتن اعتراض میداند و اگر بخواهیمفلسفه سکوت مولی را در یک جمله خلاصه کنیم باید بگوییم حضرت برای حفظ اساس دین شیوه نرمش را برگزید آن چنان که به همان انگیزه در پی یارانی وفادار بود تا با همراهی آنان از اسلام ناب محمدی (ص) پاسداری کند اما افسوس!!!... ... ارزش این رفتار شکوهمندانه مولی علی (ع) اگر از جهاد مقدس مولی برتر نباشد یقینا کمتر نیست! این سیره درس آموز برای همه پیروان مولی است که همه باید فدایی دین باشیم و برای ما مصالح اساس اسلام در اولویت اول قرار داشته باشد و حتی در مواردی که حق را صد در صد در جانب خود میدانیم ولی اگر ببینیم که تلاش دراین زمینه ضربه به اساس اسلام میزند باید از این کار دست کشید و تنها به هدف والای اعتلای اسلام و مکتب اندیشید چنین باد انشاءالله. این جواب اقتباسی بود از مقاله: امام علی(ع) و بیست و پنجسال سکوت [1] از دانشنامه سایت حوزه نت نمودار امام علی علیه السلام نمایه: امام علی علیه السلام در دوران صبر و سکوت .
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.