اخلاق /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

آيا در زبان عاميانه كه مي گوييم اول خدا بعد شما، اشكال دارد بعضي از روحانيون مي فرمايند اشكال دارد چون خدا و انسان را در يك سطح قرار مي دهيم آيا اين گونه است؟


پاسخ به اين سوال را بايستي از دو جنبه بررسي كرد و آن جهات هم بستگي به نيت و مقصد ما دارد: 1.‌ اگر قصد ما از بيان اين جمله اين باشد كه براي مخلوقات از نظر تأثير، استقلال و تفويض قائل شويم و چنين تصور كنيم كه انسان به تنهايي و بدون توجه به صانع و آفريننده جهان، خودش هر طور بخواهد تصميم مي گيرد و هر كاري اراده كند انجام مي دهد و لذا مي تواند مشكل ما را حل كند، اين تصوّر قطعاً‌ شرك است و حرام. زيرا براي موجودات و مخلوقات، استقلالي در مقابل ذات حق قائل شده ايم و به اين صورت گناه بزرگي را مرتكب شده ايم. 2.‌ اما اگر قصد و منظور ما اين باشد كه اي مردم، خدا شما را وسيله اي براي حل مشكل من قرار داد، تا مشكل و كار من بر دست و ياري شما حل گردد ايرادي ندارد؛‌ زيرا در واقع مخلوق را واسطه و وسيله كار خود قرار داده ايم و براي او استقلالي در برابر ذات حق تعالي قائل نشده ايم و «بديهي است مخلوق خدا فعل خداست و فعل خدا شأني از شئون اوست و... مخلوقات خدا تجلّيات و فياضيّت او هستند» با اين توجه ياري خواستن از مخلوقات در واقع كمك طلبيدن از خالق هستي است. اين همان توحيد افعالي است. «يعني مخلوقات الهي در كارهاي خودشان نيز بي نياز از خداي متعال نيستند و تأثيرهايي كه در يكديگر دارند به اذن خدا و در سايه نيرويي است كه خدا عطا فرموده است. در حقيقت تنها كسي كه مستقلاً و بدون نياز و احتياج به ديگري در همه جا و در همه چيز مي بخشد؛ همان ذات مقدّس الهي است». در پايان ذكر نكته اي از قرآن كريم نيز خالي از لطف نيست: در سوره يوسف ـ‌ عليه السلام ـ‌ كه داستان حضرت يوسف ـ عليه السلام ـ ذكر شده: حضرت بعد از آن كه دو رفيق زنداني خود را به حقيقت توحيد و خدا پرستي دعوت كرد رو به سوي آن ها كرد و چنين گفت: «دوستان زنداني من اما يكي از شما آزاد مي شود و ساقي شراب براي ارباب خود خواهد شد، اما نفر ديگر به دار آويخته مي شود و آن قدر مي ماند كه پرندگان آسمان از سر او مي خورند». «اما در اين هنگام كه احساس مي كرد اين دو به زودي‌ از او جدا خواهند شد براي اين كه روزنه اي به آزادي پيدا كند، و خود را از گناهي كه به او نسبت داده بودند تبرئه كند به يكي از دو رفيق زنداني كه مي دانست آزاد خواهد شد سفارش كرد كه نزد مالك خود (شاه) از من سخن بگو تا تحقيق كند و بي گناهي من ثابت گردد». به اين ترتيب حضرت يوسف ـ عليه السلام ـ‌ براي آزادي خويش دست به دامان مخلوقي مثل خودش زد و به همين دليل چند سالي به فراموشي سپرده شد و در زندان ماند. «البته اين گونه دست و پا كردن ها براي نجات از زندان و ساير مشكلات در مورد افراد عادي مسأله مهمّي نيست و از قبيل توسّل به اسباب طبيعي مي باشد ولي براي افراد نمونه و كساني كه در سطح ايمان عالي و توحيد قرار دارند، خالي از ايراد نمي تواند باشد، شايد به همين دليل است كه خداوند اين (ترك اولي) را بر يوسف نبخشيد و به خاطر آن چند سالي زنداني او ادامه يافت». در روايتي از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ‌ چنين مي خوانيم كه فرمودند:‌ «من از برادرم يوسف در شگفتم كه چگونه به مخلوق و نه بر خالق، پناه برد و ياري طلبيد». .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image