ضرورت خودسازی /

تخمین زمان مطالعه: 15 دقیقه

دلیل اصلی ضرورت خودسازی برای انسان چیست؟


کامل آفریده شدن انسان به معنای فعلیت تام تمامی نیروها و استعدادهای درون او نیست. انسان از نظر استعداد و توانایی کامل است, ولی باید برای شکوفایی و بروز و ظهور این استعدادها تلاش فراوان انجام دهد. خدای متعال انسان را به گونه ای آفریده است که باید با آگاهی و اختیار خود در جهت شکوفایی نیروهای نهفته در خویش تلاش کند و سرنوشت خود را با دست خویش رقم بزند. ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم. خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد, تا اینکه خود ایشان بخواهند و برای آن تلاش کنند. با روشن شدن این موضوع, در ادامه در ضرورت خودسازی سخن خواهیم گفت.ضرورت خودسازی: نیاز ضروری انسان به خودسازی امری واضح است، ضرورت خودسازی در حقیقت ریشه در عظمت وجودی انسان و ضرورت دین دارد. اگر دین داشتن و رابطه با خداوند برای شکوفایی و رشد انسان ضرورت دارد, خودسازی که روش رسیدن به آن است نیز ضرورت خواهد داشت.در این راستا باید بدانیم ارزش واقعی هر انسانی از طریق قدرت و توانایی های معنوی او و قرب او به خداوند ارزیابی می شود، کسی که عقل و روح ناتوان و و دل بیمار و ضعیفی دارد، حتی اگر هیکل بسیار قوی و ورزیده ای داشته باشد، از ارزش انسانی واقعی برخوردار نیست.در مبحث انسان شناسی اسلامی, انسان به عنوان خلیفه خدا در زمین، صاحب روحی بزرگ و توانایی های بسیار گسترده به لحاظ روحی معرفی می شود. توانایی هایی که لازم است در طول عمر خویش، از طریق ترک خودپرستی و عبودیت خدای تعالی، شکوفا شوند و زمینه سعادت دنیا و آخرت او را فراهم نمایند.مهمترین عواملی که انسان را در زندگی به شدت می آزارد و دائما برای زدودن آن نقشه می کشد و تلاش می کند، دوری از خدا است که باعث احساس حقارت وکوچکی، ضعف و ناتوانی، نادانی و ناداری انسان می شود. تمام تلاش انسان در زندگی برای آن است که ضعف های خود را برطرف کند، بزرگ، قوی و توانا شود و به خدای متعال نزدیک گردد. انسان در حقیقت از اینکه نتواند توانایی های الهی نهفته در وجود خود را شکوفا نماید، رنج می برد و از اینکه موفق نشود به جایگاه حقیقی خود در آفرینش برسد، می ترسد. چون خلیفه خدا در زمین است، تحقیر را نمی پذیرد. انسان می خواهد بزرگ، توانا و قوی باشد، بنابراین بدترین چیزی که برایش به هیچ وجه قابل تحمل نیست، تحقیر است. انسان چون مظهر قدرت و اراده خدا است، دائم در پی موفقیت و پیروزی است و ناکامی و شکست را برنمی تابد. چون مظهر علم الهی است، از نادانی و ناآگاهی گریزان و متنفر است. می خواهد بداند و اگر نتواند به دانایی برسد، دچار سردرگمی خواهد شد.اگر افسرده می شود، به خاطر آن است که نمی داند خدای متعال از او راضی هست یا نه و هنگامی که احساس می کند خدا از او راضی نیست، از خودش رضایت ندارد. آزردگی و رنج انسان برای این است که با خداوند و اولیای او ارتباط و انس ندارد و انس به دنیا نیز ارضایش نمی کند.انسان چون مظهر اسم غنی پروردگار است، در پی بی نیازی است و احساس نیاز و فقر را دوست ندارد. چون خداوند نور آسمان و زمین است، انسان از نورانیت لذت می برد و از ظلمت و تاریکی معنوی می هراسد.وقتی به دوری خود از خالق اش می اندیشد، دچار اضطراب می گردد. وقتی به وظیفه شناسی خود در مقابل فرمان های الهی، اعتماد ندارد، گرفتار استرس می شود. خودسازی برای درمان تمامی این دردها و نقص ها و رشد توانایی های انسان ضرورت قطعی خواهد داشت.هدف اصلی دین:هدف اصلی دین نزدیک ساختن انسان به خداوند است و خودسازی این هدف را تحقق می بخشد. شکوفایی توانایی ها، رشد شخصیت، تکامل و عظمت معنوی انسان، نزدیک شدن به خداوند در دنیا و نجات از هلاکت و رسیدن به حیات و سعادت جاودان در آخرت همه با تلاش خودسازانه انسان تحصیل می شود.هر انسان خردمندی که به خداوند و جهان آخرت اعتقاد دارد و رستگاری انسان را به درستی عقاید و نیکی اعمال و ملکات اخلاقی می داند، حکم می کند که تلاش برای رستگاری، یگانه کاری است که شایسته است انسان همه زندگی خود را وقف آن نماید. سعادت در دنیا و نجات از عذاب آخرت، جز با خودسازی و تسلط بر خویشتن امکان پذیر نیست. امام صادق(ع) می فرمایند: کسی که هنگام انگیزش و گریزش نفس و در حالت شهوت و خشم، مالک خود است و بر آن تسلط دارد، خداوند بدن او را بر آتش حرام می کند. من ملک نفسه اذا رغب و اذا رهب و اذا اشتهی و اذا غضب حرّم الله جسده علی النار. 1قرآن کریم در ضمن دو آیه بسیار کوتاه، به صورت خیلی صریح و روشن، به این حقیقت اشاره کرده است که رستگاری و زیان کاری، یا به تعبیری پیروزی و شکست انسان در زندگی دنیوی و اخروی، در گرو خودسازی و ترک آن است. قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها. به تحقیق رستگار شد آن کس که نفس را تزکیه کرد و زیان کار شد آن کس که آن را به تباهى کشید.2حقیقت، سرایى است آراسته هوا و هوس گرد برخاسته نبینى که هرجا که برخاست گرد نبیند نظر، گرچه بیناست مرد هیچ کاری در زندگی انسان با ارزش تر از خودسازی نیست. امام محمد باقر(ع) مى فرماید: هیچ برترى و فضیلتى همانند جهاد نیست و هیچ جهادى در قدر و منزلت با جهاد با نفس برابرى ندارد.3هدف انبیای الهی: بزرگ ترین هدف تمامی ادیان و پیامبران الهی، انسان سازی و گسترش اخلاق انسانی و خودسازى بوده است. بزرگترین مربی اخلاق و نمونه عالی فضایل و زیبایی ها و تجسم کامل اخلاق ربوبی، رسول گرامی اسلام(ص) هدف از بعثت و رسالت اش را به کمال رساندن مکارم و فضایل اخلاقی می داند: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. جز این نیست که من برای کامل کردن مکارم اخلاقی مبعوث شدم.4در اهمیت تزکیه و تهذیب نفس همین کافی است که خداوند بر بندگان مؤمنش منت نهاده و پیامبری با هدف تزکیه نفوس برای آنها فرستاده است: قرآن مجید مى فرماید: هو الذى بعثت فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه. او است خدایى که به میان مردم امّى [پیامبرى] از خودشان مبعوث داشت تا آیاتش را براى آن ها بخواند و ایشان را تزکیه کند و کتاب و حکمتشان بیاموزد. 5حضرت صادق (ع) در حدیثی نورانی می فرماید: «خداوند متعال پیامبرانش را با مکارم اخلاق بر دیگران امتیاز بخشید. پس هر کس خود را آراسته به فضایل اخلاق یافت، خداوند را بر این نعمت بزرگ شاکر باشد و هر کس خود را از آن بی بهره یافت به درگاه خدا تضرع و زاری کند و آن را از او بخواهد.» علیرغم بی توجهی هایی که در فرهنگ و مکتب های بشری نسبت به مسأله انسان سازی وجود دارد و غالبا از آموزش و پرورش، تنها به تعلیم و آموزش - آن هم در حوزه ای کاملا محدود – اکتفا می شود، در حوزه دین و به ویژه دین مقدس اسلام نه تنها مسأله اخلاق و سازندگی شخصیت معنوی فراموش نشده، بلکه از اولین و اساسی ترین مسائل به شمار می آید.تضمین کننده رستگاری انسان:وجود آیات متعدد در خصوص خودسازى دلیل محکمى بر ضرورت خودسازى است. در آیه تزکیه که در ابتدای سخن بدان اشاره شد، آمده است: قد افلح من زکیها. یعنی رستگاری و شکوفایی انسان در گرو خودسازی است. و قد خاب من دسیها. "دس" به معنای مدفون سازی است. این آیه شریفه می خواهد بگوید: اگر کسی به خودسازی اقدام نکند، مانند این است که استعدادهای فراوان انسانی خود را در زیر هواهای نفسانی خود مدفون و پنهان ساخته است، چنین کسی حتما زیان کار خواهد بود. 6خودفراموشی برآیند فراموشی یاد خدا است و کسی که در این مسیر قرار ندارد، دچار فسق و انحراف عملی از دین خواهد بود. قرآن کریم در مورد نتیجه ترک خودسازی می فرماید: ولا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم اولئک هم الفاسقون و مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند، و خدا نیز آن ها را به خود فراموشی گرفتار کرده . آنها همانا فاسقان اند.7قرآن کریم با بیانی آشکار به انسان نهیب می زند که، به خودتان بپردازید و به فریاد خودتان برسید: یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم لا یضرکم من ضل اذا اهتدیتم الی الله مرجعکم جمیعا فینبئکم بما کنتم تعملون ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید ، مراقب خود باشید ، اگر شما در مسیر کمال و خداوند قرار بگیرید، گمراهی کسانی که گمراه شده اند و در این مسیر حرکت نمی کنند ، به شما زیانی نمی رساند . بازگشت همه شما به سوی خداست؛ و شما را از آن چه عمل می کردید ، آگاه می کند .8چیزی که خدای متعال از بنده خود می خواهد و در آخرت وسیله نجات انسان خواهد شد، قلب سلیم است و سالم سازی قلب از مراحل مهم خودسازی است. یوم لا ینفع مال ولا بنون الا من اتى الله بقلب سلیم روز جزا آن روزى است که مال و فرزندان سودى نمى بخشد و تنها آن کس که با سلامت روانى به نزد خدا آمده باشد این امر به حال او فایده خواهد داشت.9تحقق انسانیت: بدون خودسازی اصل انسانیت انسان با چالش روبرو است، زیرا ویژگی اصلی انسان که او را از سایر حیوانات ممتاز می سازد، ویژگی اختیار و آزادی است و این ویژگی در عرصه خودسازی و تهذیب نفس تحقق می یابد.خودسازی باعث می شود که انسان در درون خود به تعادل برسد، قوای نفسانی خود را تعدیل کند و خویش تن را از بندها، دلبستگی ها و اسارت دشمنان گوناگون داخلی و خارجی برهاند و و به اختیار و آزادی برسد و مالک خود شود. انسان تا از خود گذر نکند, به حق نمی رسد. از خود بگذر به حق رسیدی. این از خود گذشتن که سخت ترین گردنه های کمال و سعادت انسان است, در آستانه خودسازی تحقق می یابد. بدون خودسازی به طور حتم شهوت و غضب بر انسان مستولی می شود و او را به وادی خطرناک نفسانیت, حیوانیت و اسارت تن سوق خواهد داد و از سعادت قرب به خداوند دور خواهد نمود. رشد و شکوفایی شخصیت: مهمترین نیاز انسان در زندگی که هدف زندگی نیز به حساب می آید، رشد شخصیت است که در سایه خودسازی بدست می آید. زندگی انسان آکنده از حرکت های گوناگون است، ولی حرکت او درجهت خودسازی و رشد شخصیت خود، مهمترین و ثمر بخش ترین حرکتی است که در طول عمر خود انجام می دهد. پیمودن مسیر رشد و عظمت و آشکار شدن توانایی ها و استعدادهای انسان در گرو حرکت جامع و همه جانبه ای به نام خودسازی است؛ بنابراین اگر کسى بخواهد شخصیت متعالى داشته باشد، باید به خودسازى روى آورد و بدون آن آدمی موجودی عقب افتاده و توسعه نیافته قلمداد می شود.پرورش عقل: عقل کانون مدیریت و فرماندهی کشور وجود انسان است. اگر کانون عقل به تسخیر احساس و امیال نفسانی درآید، دست و پاى انسان را مى بندد. در چنین شرایطی قدرت عقل فرومی کاهد و دیگر قادر به مدیریت زندگی انسان نخواهد بود، از این رو براى جلوگیرى از این امر، خودسازى ضرورى است. على(ع) فرموده: طوبی لمن عصی فرعون هواه و اطاع موسی تقواه و عقله. خوشا به حال آن کس که با فرعون هواى نفس خود مبارزه کند و موساى عقل و تقواى خود را اطاعت کند. 10 یکی از مهمترین عرصه های خودسازی عرصه شناخت، حرکت های فکری و محاسبات عقلانی است که باید در انسان تقویت شود، وگرنه تمام زندگی اش با چالش روبرو می شود و توان رشد را از دست می دهد، زیرا تمامی حرکت های سازنده انسان تحت تاثیر شناخت و عقلانیت او قرار دارد و این عرصه، نسبت به سایر عرصه های سازنده، نقش زیر بنایی دارد.زمینه اصلاح جامعه: یکی از ابعاد مهم انسان بعد اجتماعی او است و این بعد از وجود او باید در عرصه جامعه ای رشد کند که صلاحیت پرورش انسان های بزرگ را داشته باشد. برای این منظور جامعه انسانی به اصلاح نیاز دارد و اصلاح جامعه کار انسان های رشید، متعالی و توانمند است. این فرایند بدون خودسازى ممکن نیست. حضرت امام خمینى(ره) در ضرورت خودسازى مى فرماید: ما تا خودمان را اصلاح نکنیم، نمى توانیم کشورمان را اصلاح کنیم. از ویژگی های بارز مکتب اسلام این است که در آن به سازندگی فردی و تهذیب جان توجه ویژه ای شده است و هرگز به بهانه برخی اصلاحات و رفرم های اجتماعی و یا کوشش در جهت تحقق جامعه ایده آل، فرد به حال خود رها نمی شود و پرورش و سازندگی روح و جان او به باد فراموشی سپرده نمی شود، زیرا:اولا؛ در بینش اسلامی، هم تأکید و پافشاری بر روی کمال و سعادت فردی انسان وجود دارد و هم به جنبه های اجتماعی و نقش او در اصلاح و پیشبرد اهداف جامعه اشاره شده است, ولی فردیت فرد هرگز فدای هیچ امر دیگری نشده است. در آموزه های دینی اصالت با جنبه های فردی انسان است و امور دیگری که مورد توجه و نظر تعالیم اسلامی قرار می گیرد همه به گونه ای در ساختن شخصیت انسان و رسیدن او به هدف نهایی خلقت، منشأ اثر است.ثانیا؛ با فرض این که اصلاح نظام اجتماعی خود هدف باشد، ولی باز بنیان هر گونه موفقیت و پیشرفتی در این زمینه در صورت فقدان سازندگی فردی و برخودار نبودن افراد جامعه از فضایل و مکارم اخلاقی، سخت متزلزل و در معرض فرو ریختن قرار می گیرد. هر گونه اصلاح اجتماعی وقتی شالوده ای محکم و ثمری شیرین دارد که بر سنگ بنای تهذیب و سازندگی فردی استوار باشد و آحاد اجتماع در پرتو آموزش و تربیت درست و اصولی، از نظام فکری و اخلاقی صحیحی پیروی نمایند و به مراحلی از کمال انسانی و اخلاق الهی راه یافته باشند.بنابراین، در مکتب دین هم آغاز امر سازندگی از فرد شروع می شود و هم در پایان به فرد ختم می گردد. بر اساس تعالیم قرآنی، روز حساب نیز هر کس به تنهایی در پیشگاه عدل الهی حاضر شده و از اعمال و کردارش در دنیا مورد بازخواست قرار می گیرد : وکلهم آتیه یوم القیامه فردا. هر کسی در قیامت به تنهایی محشور می گردد. 11 دشمن زدایی: ما در کشور وجود خود با دو دشمن خارجی و داخلی مواجه هستیم. شیطان و هوای نفس. دشمنانی که صحنه جان انسان را قلمرو تاخت و تاز خود ساخته اند و در پی آن هستند که آدمی را مقهور خود سازند و او را به بند کشند. پیروزی انسان در این نبرد بسیار سخت که از آن به جهاد اکبر تعبیر کرده اند، بستگی به خودسازی دارد. امام صادق(ع) فرمودند: واجعل نفسک عدوا تجاهده. نفست را چون دشمنی شمار که با آن جنگ می کنی. 12 نفس، دشمن ترین دشمنان است، پس باید هوشیار و آماده در برابرش ایستاد: همچنین آن حضرت(ع) فرمود: اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک. بزرگترین دشمن تو نفس تو است که در میان دو پهلویت قرار دارد، 13 زیرا همنشین و عامل شیطان و دشمن خانگی ما است. مهمترین گام خودسازی همین دشمن زدایی و مجاهده با نفسانیت و منیت درونی و مبارزه با شیطان و وسوسه های او است.راه خدایی شدن انسان: قرآن کریم می فرماید: و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین حنفاء 14. مردم هیچ ماموریتى ندارند جز این که دستورهاى دین را مخلصانه براى خدا انجام دهند; یعنى فهمشان و عملشان و روابط شان همه براى خدا باشد و محصول چنین عبادت خالصانه ای لقاى خداوند و بهشت است. خلاصه پیام این آیه شریفه آن است که ما جز عبادت خدای متعال و قرب به او کاری در این دنیا نداریم. چه قدر این آیه زیبا تکلیف انسان را روشن می کند. دلیل آن هم این است که ما مخلوق و مظهر خداوند هستیم و مظهر خدا کاری جز شناخت خدا و کسب رضایت خدا و ارتباط با خدا و قرب به خداوند ندارد. البته کمال و سعادت او هم در رابطه با خداوند است و انسان از همین طریق به همه چیز می رسد. حتی ارتباط با خود و ارتباط با طبیعت و جامعه نیز در همین راستا، یعنی در راستای ارتباط با خدا و پرستش او توجیه می شود؛ بنابراین هدف نهایی انسان رسیدن به «قرب الى اللّه» عبودیت و «بندگى» است: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ. 15 و وصول به این جایگاه بدون خودسازی و داشتن برنامه امکان پذیر و موفقیت آمیز نیست. در نهایت می توان گفت: هدف زندگی انسان چیزی جز خداگونه شدن از طریق خداشناسی و خداپرستی نیست و این هدف در سایه خودسازی محقق می شود.------------------پانوشت:1- وسائل الشیعة، ج 11، ص 123.2- سوره الشمس، آیات 10 - 9.3- گفتار فلسفى, اخلاق از نظر همزیستى, ج2, ص162.4- کنز العمال، حدیث 52175 (جلد3، صفحه 16.5- سوره جمعه، آیه 2.6- سوره الشمس، آیات 10 - 9.7- حشر، 19.8- مائده، آیه 1059- شعراء:89.10- عیون الحکم و المواعظ، ص 31411- سوره مریم، آیه 9512- وسائل الشیعة، ج 11، ص 123.13- بحار الانوار، کتاب الایمان و الکفر، باب مراتب النفس عدم الاعتماد علیها، حدیث 1.14- سوره بینه، آیه 515- ذاریات, 56 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image