ضرورت خودشناسی  /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

ضرورت خودشناسی چیست؟


اولین گام در راه خودسازی و تهذیب نفس، خودشناسی است. تا انسان از شناخت صفات و ملکات خود غافل باشد نمی تواند به اصلاح خود بپردازد. آشنایی با صفات و استعدادها و علاقه ها و گرایش های خودآگاه و ناخودآگاه زمینه ساز قدم برداشتن در جاده سازندگی روحی و معنوی است.چگونه امکان دارد انسان به تعالی معنوی و کمال نفسانی برسد و عیب های درونی خود را اصلاح کند و زشتی های باطنی را از چهره زیبای جان بزداید در حالی که شناخت درستی از خود ندارد؟آیا بیمار تا متوجه بیماری خود نگردد در پی طبیب و درمان بر می آید؟آیا مسافری که گمگشته کوه و بیابان است بدون آگاهی از گمراهی خود، از دلیل و راهنما نشان می گیرد؟آیا انسان بی خبر از هجوم و شبیخون دشمن، هرگز در صدد دفاع از خود بر می آید؟بدون شک پاسخ همه این پرسش ها منفی است, همان گونه آن کس که خود را نشناسد و از کاستی ها و عیب ها و آلودگی ها و نیز از سرمایه ها و نیروها و استعدادهای خود آگاه نباشد، به دنبال تهذیب نفس و بهره گیری از انفاس مسیحایی طبیبان روحانی نخواهد رفت.رابطه میان خودشناسی و تهذیب نفس را از چند جهت می توان مورد بررسی قرار داد:انسان با شناخت خود، مقام وجایگاه واقعی اش را در جهان آفرینش در می یابد و به کرامت و عظمت نفس خود پی می برد و خود را پرتوی از عالم ملکوت و نفحه ای از نفحات ربانی می یابد و پی می برد که این گوهر گرانبها را نباید به بهای ناچیز فروخت و به آسانی چوب حراج بر آن زد. تنها کسانی خود را آلوده رذایل نفسانی می کنند و گوهر پاک روح انسانی را به فساد و آلودگی می کشند که از عظمت آن بی خبرند. امیر مؤمنان (علیه السلام) قدر و قیمت این گوهر ارزنده را چنین بیان می کند: «إنَّهُ لَیسَ لِأنفُسِهِم ثَمَنٌ إلّا الجَنَّة, فَلَا تَتَّبِعُوهَا إلَّا بِهَا[1]؛ جان های شما بهایی جز بهشت ندارد، پس آن را به کمتر از بهشت نفروشید.»[1] . دشتی، محمد، ترجمه نهج البلاغه، حکمت 456. انسان با شناخت خویشتن به خطرات خواهش های افسار گسیخته و نامعقول نفس و ناسازگاری و تضاد آن با سعادت خویش پی می برد و برای رویارویی با آن آماده می شود. اگر چنین شناختی نباشد هجوم بی امان تمایلات سرکش انسان را غافلگیر کرده و توان مقابله و چاره اندیشی را از انسان سلب می کند و ضربات سنگینی از این ناحیه بر روح و شخصیت انسان وارد می شود.شناخت نفس راه پی بردن به استعدادهای گوناگونی است که برای پیمودن راه پرفراز و نشیب پیشرفت و تعالی و کمال در وجود انسان قرار داده شده است. پس از این آگاهی انسان تشویق و ترغیب می شود که برای پرورش و شکوفایی این استعدادها بکوشد؛ گنج های گران بهای درونش را استخراج کند و گوهر خود را هویدا سازد. آن کس که با خویش بیگانه و ناآشنا است همچون ثروتمندی است که در گوشه گوشه خانه اش، گنج های باارزشی نهان است ولی چون از آن بی خبر است ممکن است از گرسنگی و تهی دستی بمیرد، در حالی که در زیر پایش گوهرهای نفیسی است که نه تنها جان او بلکه جان هزاران نفر دیگر را نجات می دهد.هر یک از رذایل اخلاقی و نفسانی، ریشه یا ریشه هایی در عمق جان انسان دارد؛ با خودشناسی این ریشه ها شناخته می شود و درمان این امراض روحی امکان پذیر و آسان می گردد و به این ترتیب زمینه و بستر مناسبی برای تهذیب نفس فراهم می گردد.از همه مهم تر این که خودشناسی بهترین و کوتاه ترین راه خداشناسی است و شناخت خداوند و آشنایی با صفات جلال و جمال حق، قوی ترین عامل برای زدودن زشتی ها و پستی ها از صحنه جان و آراسته شدن به کمالات نفسانی و اخلاق الهی است.[1] انسان در اثر چنین شناختی احساس شرافت و کرامت می کند و به قداست و ارزش وجودی خود پی می برد و زیبایی های اخلاقی و فضیلت ها در نزدش معنا می یابد. در این صورت است که از یأس و ناامیدی و پوچ پنداری و بیهودگی و روزمرگی می رهد و تصویری زیبا و دلچسب و جهت دار از زندگی در روح و ذهنش نقش می بندد.به دلیل اهمیت فراوان خودشناسی، در آثار و منابع اسلامی، بر آن تأکید ویژه ای شده است، با این که قرآن کریم همه عالم هستی را سراسر نشانه ها و آیات الهی می داند و همه حوادث و پدیده های آن را راه شناخت پرودگار عالمیان می شمارد؛ ولی توجه ویژه ای به خودشناسی دارد و برای[1] . ر.ک: آیت الله مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، چاپ اول، 1377، ج 1، ص 322. نفس انسان حساب خاصی باز کرده است: «وَ فِی أَنْفُسِکُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ[1]؛ در خودتان نیز آیاتی است، آیا نمی نگرید؟»نظر به نقش محوری خودشناسی و شناخت آیات درونی در شناخت خداوند است که قرآن مجید، فراموش کردن خداوند را مستلزم فراموش کردن و از یاد بردن نفس می داند و این را عقوبت و جزای غفلت از خدا می داند: «وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ[1]؛ مانند آنانی نباشید که خداوند را از یاد بردند، خدا هم خودشان را از یادشان برد.»در روایات معصومین(علیهم السلام) نیز تعبیرات جالبی و شگفتی در این زمینه وجود دارد:پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) خودشناسی را راه خدا شناسی دانسته اند: «مَن عَرَفَ نَفسَه فَقَد عَرَفَ رَبَّه».«مَعرفة النَّفسِ أنفَعُ المَعَارف[1]؛ خودشناسی سودمندتین شناخت هاست.»«غَایة المَعرفَة إنَّ یَعرف المَرء نَفسَة[1]؛ نهایت معرفت این است که انسان خود را بشناسد.»«کُلَّما زَادَ علم الرَجُل عِنَایتة بِنَفسه وَ بَذل فِی رِیاضَتِها و صَلاحهَا جَهده[1]؛(همان-1) هر چه بر آگاهی انسان افزوده شود، توجه و اهتمامش به خود بیشتر می شود و در راه تربیت و سازندگی خود بیشتر می کوشد.»«عَجَبتُ لِمَن نیشد ضَالَّتَه و قَد أَضَلَّ نَفسَه فَلا یَطلَبُها[1]؛ در شگفتم از کسی که گمشده اش را می جوید ولی خود را گم کرده و آن را نمی جوید.»احادیث فراوان دیگری در این باره که همگی از امیرمؤمنان(علیه السلام) نقل شده در کتاب ارزشمند «غرر الحکم و درر الکلم»توسط مرحوم «آمدی» جمع آوری شده است.[1][1] . ذاریات، آیه 21.[1] . حشر، آیه 19.[1] . محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1362، ج 6، بخش معرفت نفس، ص 139؛ و علامه طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، مؤسسه الأعلمی، بیروت: ج 6، ص 170، ذیل آیه 105 سوره مائده.[1] . همان.[1] . همان.[1] . همان.[1] . ر.ک: به سوی خودسازی، ص 25. خلاصه:خودشناسی به معنای خودشناسی شناسنامه ای نیست بلکه بدین معناست که انسان تمام واقعی خود را در جهان آفرینش دریابد و بفهمد که پرتوی از عالم ربوبی است. موجودی ملکوتی است که آگاه و مختار و آزاد آفریده شده تا به سوی کمال نامتناهی سیر کند و با افرینش ویژه اش مسئولیت پرورش و ساختن خویش را بر عهده گرفته است. در سایه چنین شناختی زمینه رشد و تعالی و تذهیب انسان فراهم می گردد. تلاش و کوشش بی وقفه پیامبران الهی(علیهم السلام) این بوده که فطرت انسان ورا بیدا سازند تا به گوهر وجود خویش پی ببرند و وابستگی و ارتباط خود با خداوند را دریابند و همه چیزشان را در راه تحصیل مقام رضا و قرب به پرودرگار صرف نمایند. پیامبران(ع) آمدند تا انسان ها را در طریق شناخت و توجه به فضائل و مکارم و به کار بستن آنها برای نیل به مدارج کمال و قرب به حق، راهنمایی و یاری کنند. امیرمؤمنان(ع) که خود پیشتاز میدان خودسازی و بندگی است در حدیثی نفیس و گهربار می فرماید: «مَن کَرمَت عَلَیه نَفسَه هَانَت عَلَیه شَهوَاتَة[1]؛ هر کس نفس خویش را گرامی بدارد، خواهش های او در نظرش پست و بی مقدار خواهد شد.»[1]در حقیقت «خودسازی» و «خودشناسی» آن چنان به هم وابسته و در هم تنیده اند که می توان گفت دو روی یک سکه اند. «خودسازی» چیزی جز تلاش برای تعالی هر چه بیشتر در جهت «قرب الی الله» و «قرب الی الله» نیز پیوسته با «معرفت الله» قرین و همراه است. به راستی مگر می توان بدون «شناخت مقصد» در جهت نزدیکی و رسیدن به آن تلاش کرد؟[1] [1] . نهج البلاغه.[1] . ر.ک: آیت الله امینی، ابراهیم، خودسازی، ص 27.[1] . به سوی خودسازی، ص 11.برای آگاهی بیشتر در این زمینه ر . ک : 1- انسان و ایمان شهید مطهری 2- انسان در قرآن شهید مطهری 3- خودشناسی برای خودسازی محمد تقی مصباح یزدی 4- جامع السعادات مولی مهدی نراقی 5- محاسبه النفس سید بن طاووس .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image