اسلامیزم چیست؟ /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

پرسشگر محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز ، به منظور پاسخگویی به سوال شما لازم است چند نکته خدمت شما بیان شود :


پرسشگر محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز ، به منظور پاسخگویی به سوال شما لازم است چند نکته خدمت شما بیان شود : 1 – به طور کلی کلیه اصطلاحاتی که در علومی غیر از علوم طبیعی (مثل فیزیک) و نیز علوم دقیقه (مثل ریاضی) به کار می روند ، همچون علوم انسانی ، ابتدا باید توسط کسانی که آن اصطلاح را به کار می برند مورد تعریف قرار گیرد. چرا که اصطلاحات این علوم به گونه ای هستند که بر خلاف علوم اول و دوم ، معمولا تعریف پذیرفته شده ای از آن وجود نداشته و هر مکتب و اندیشه ای تعریف مد نظر خود را ارائه می کند. به گونه ای که در بیشتر موارد وجه جامعی میان تعاریف نمی توان یافت . به عنوان مثال واژه دین ، از سوی معتقدان ادیان توحیدی به گونه ای تفسیر می شود که تنها شامل ادیان توحیدی می شود . ولی در مقابل برخی نیز آن را به گونه ای تفسیر می کنند که شامل همه شبه ادیان غیر توحیدی همچون هندو و بودایی و بهائیت می شود و برخی دامنه تعریف را به اندازه ای وسیع می گیرند که حتی برخی گروه های معنویت گرایی که هیچ اعتقادی به دین ندارند و آیین های خود ساخته ای که صرفا به منظور رهایی از فشارهای روحی و روانی دوران مدرن ، تاسیس شده اند نیز در این تعریف می گنجند . بنابر این در تعریف اصطلاحات علوم انسانی و اجتماعی ابتدا باید نوعی توافق بر روی تعاریف وجود داشته باشد . 2 – یکی از موارد اختلافی در حوزه اصطلاح شناسی ، بحث بر سر این است که آیا اصطلاح اسلامیزم صحیح می باشد یا نه ؟ علت این امر نیز به این باز می گردد که پسوند «ایسم» ، پسوندی است که بر سر مکاتب فکری بشری وارد شده و در تعریف آن نیز به آن مکتب فکری پرداخته می شود . با توجه به این مطلب مخالفان اصطلاح «اسلامیزم» معتقدند که مکتب فکری ، یعنی مکتبی که از فکر و ذهنیت انسانی ریشه گرفته باشد و از آنجایی که اسلام مکتبی است که منبع آن نه فکر بشری بلکه وحی می باشد لذا نمی توان ، واژه ایسم را به دنبال آن آورد و از اسلامیزم سخن به میان آورد . از این منظر هدف طراحان اصطلاح اسلامیزم این است که اسلام را تا حد یک مکتب فکری در کنار سایر مکاتب فکری همچون مکاتب الحادی تنزل دهند و آموزه های آن را ساخته و پرداخته ذهن انسانهایی همچون سازندگان مکاتب فکری دیگر عنوان نمایند . لذا با توجه به چنین نگاهی اساسا اسلامیزم ، یک غلط می باشد که نباید آن را به کار برد . اما در مقابل عده ای دیگر معتقدند که طرح واژه اسلامیزم ، ایرادی ندارد که این گروه نیز به دو دسته تقسیم می شوند : برخی که واقعا اعتقاد دارند که اسلام یک مکتب فکری همچون سایر مکاتب بوده و با هدف تنزل آن به یک مکتب همچون سایر مکاتب بشری ، متعمدانه از اسلامیزم نام می برند . اما برخی دیگر وجود دارند که علیرغم عدم اعتقاد به همسانی اسلام با سایر مکاتب بشری ، معتقد به امکان طرح اسلامیزم هستند . از نظر این دسته ، ایسم ، پسوندی است که بر هر مکتب و اعتقادی بدون توجه به ریشه های آن اعم از الهی و بشری وارد شده و به شرح آن مکتب و اعتقاد می پردازد . بر این اساس ایسم به معنای طرفداری از یک مکتب خاص اعم از مکتب الهی یا بشری می باشد. بنابر این با توجه به نکته اول و دوم و وجود اختلاف در این زمینه می توان به نوعی توافق بر سر به کار بستن یا به کار نبستن این اصطلاح رسید و هر کجا بحثی از این اصطلاح شد ابتدا باید مراد خود از این اصطلاح و نیز مبنای خود را در باره صحت و سقم آن بیان نموده و آنگاه به بحث از آن پرداخته شود که در اینجا ما نیز نظر معتقدان به اصطلاح اسلامیزم ، که در عین حال آن را مکتبی الهی می دانند ، تقویت می کنیم . 3 – با توجه به این نکات گفته می شود ایسم (ism): در لغت به معنای اصالت، اصول و رویه(فرهنگ انگلیسی ـ فارسی حییم، ‌نشر فرهنگ معاصر، ص 328.) است و در اصطلاح این پسوند به معنای طرفداری از یک مکتب است، به پیروان یک مکتب خاص این عنوان اطلاق می‌شود. به عنوان نمونه لیبرال به معنای آزاداندیش، آزادی خواه است. لیبرالیسم به طرفداران این مکتب گفته می‌شود که عمده‌ترین هدفشان فراهم آوردن آزادی هر چه بیشتر برای فرد است. پلورال به معنای گرایش به کثرت است. پلورالیسم به معنای پیروان کثرت گرایی در حوزه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اخلاقی، معرفتی و دینی است. بر این اساس ، اسلامیزم عبارت است از دو واژه اسلام و ایسم که واژه نخست اشاره به دین اسلام دارد و پیوند آن با پسوند ایسم ، به معنای طرفداران مکتب اسلام می باشد که مهم ترین هدفشان ، دخالت دادن دین در عرصه های عمومی زندگی بشری و مقابله با جریان سکولاریسم که معتقد به لزوم حذف دین از نقش آفرینی در عرصه های زندگی بشری است می باشد . شایان ذکر است نخستین بار این واژه در سال 1696 به شکل « Islamismus » و سپس در سال 1721 به شکل « Islamism» کاربرد داشته است .(دائره المعارف انگلیسی آکسفورد به نقل از سایت دائره المعارف مدلایبرری ، http://medlibrary.org/medwiki/Islamic_radical#cite_note-OED-20 ) 4 - اسلام گرایی در قرن بیست میلادی ، با نام هایی همچون اخوان المسلمین مصر ، سید قطب ، و سرانجام انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی ره گره خورده است و در واقع می توان گفت پس از 1400 سال برای نخستین بار امام خمینی ره، توانست اسلام را به صورت عملی به تمام عرصه های فردی و اجتماعی جامعه باز گرداند و از آن به عنوان یک الهام بخش برای پیروزی انقلاب و نیز تشکیل نظام جمهوری اسلامی استفاده نماید . با این حال از دهه 80 میلادی و به دنبال توفیقات اسلام گرایان مسلمان در ایران و سایر کشورهای اسلامی متاثر از ایران همچون لبنان ، غربی ها به ارائه بدیل کاریکاتوری از جریان اسلام گرایی پرداختند که امروزه مشهور به اسلام طالبانی شده است و شاخص آن نیز القاعده و سلفی های همسو با آنان می باشند ؛ جریانی که پتانسیل قوی ای برای ارائه چهره خشن از اسلام در دنیا و ضد تبلیغ نسبت به دین اسلام دارد و اعمال و رفتارش هیچ نسبتی با اسلام ندارد . با این حال این الگو همواره به عنوان الگوی اسلامی به جهانیان معرفی شده و برای پیشبرد پروژه «اسلام هراسی» از آن استفاده های فراوانی صورت می گیرد . بنابر این حتی در صورت استفاده از واژه اسلامیزم یا ایدئولوژی اسلامی ، ابتدا باید منظور از اسلام را مشخص ساخته و مصادیق آن را نیز معرفی کرد تا مانع از سوء برداشت ها شود . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image