اصول گرایی و بنیادگرایی؟  /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

پرسشگر گرامی، در جواب سوال شما ارائه نکات ذیل ضروری است:


پرسشگر گرامی، در جواب سوال شما ارائه نکات ذیل ضروری است: الف) بنیاد‌گرایی : معنای واژه «بنیاد‌گرایی» (fundamentalism) متأثر از رقابت‌های ایدئولوژیک پروتستان‌های انجیلی و کاتولیک‌ها در دهة 20 است. در این زمان شاهد طرح ایدة رجوع به اصول اولیه دین مسیحیت، آن هم بی‌توجه به مقتضیات زمانی و مکانی هستیم که نوعی تصلب را تداعی می‌کرد (Said, 1987; Miller, 1993). متعاقب آن «بنیاد‌گرایی اسلامی» طراحی شد که هرگونه حرکت اسلامی را که با مظاهر جهان مدرن مخالف باشد و بازگشت به میراث اولیه راـ آن هم بدون هیچ‌گونه تغییر و تحولی در آن‌ـ تجویز می‌کند، شامل می‌شود. بنیادگرایی با این معنا، تصویری منفی از اسلام عرضه می‌دارد که بیشتر با «جمود» و «تصلب» همراه می‌شود (دکمجیان، 1377: 19ـ 29). ب) آیا اصول گرایی همان بنیادگرایی است؟ اصول‌گرایی را باید از واژه‌هایی دانست که به نادرست، همتا و معادل «بنیاد‌گرایی» قرار داده شده است (الموصللی، 2004؛ قرضاوی، 1381)؛ این در حالی است که به تعبیر «غنوشی»، رجعت به «اصول» امری مقبول نزد همة مسلمانان است و نباید آن را با «تحجر» و «تصلب» مندرج در بنیادگرایی یکسان پنداشت (غنوشی، 1377: 40 ـ 45). بدین ترتیب، «اصول‌گرایی» دلالت بر ضرورت مراجعه به اصول اولیه (نص و سیره) دارد و اینکه نمی‌توان بدون توجه به این مبانی، مسائل را تحلیل و احکام آن‌ها را به‌دست آورد. این تلقی ضرورتی با «تصلب» ندارد و می‌تواند کاملاً «به‌روز» و «کارآمد» باشد. لذا اصول‌گرایی منطبق با «بنیادگرایی» نیست و می‌توان بنیادگرایی را نوعی اصول‌گرایی (البته به شکل ناقص و غیرکارآمد) ارزیابی کرد. با این تفسیر مشخص می‌شود که «بنیاد‌گرایی» بیشتر با رادیکالسیم منطبق است و «اصول‌گرایی» را شامل نمی‌شود. این تحلیل با آنچه نویسندگانی همانند «سعید» اظهار داشته‌اند، متفاوت است؛ زیرا نزد ایشان بنیادگرایی پدیده‌ای عام و تهدیدی جدی به شمار می‌آید (و از آن به رادیکالیسم تعبیر می‌شود) که تمامی گروه‌های رادیکال موضوع آن هستند (Said, 1987). این رویکرد در جامعة غربی، اگرچه هواداران بیشتری یافته است، از دقت نظری و اعتبار علمی لازم برخوردار نیست و لازم است به منظور فهم هرچه بهتر «اصول‌گرایی»، مرزهای آن از «بنیادگرایی» برجسته گردد.[1] ج) با توجه به توضیحات ارائه شده، بنیادگرایی در اندیشه شیعه را باید به گروه هایی نسبت داد که معتقد باشند اصول و فروع دین را باید به طور مطلق و بدون هر گونه اجتهاد فردی و عقلانی، از عهد پیامبر و یا ائمه اطهار گرفت و هر نوع حرکتی به غیر از این بدعت بوده و ممنوع است. با توجه به اعتقاد تشیع بر لزوم اجتهاد، به راحتی نمی­توان گروهی را یافت که اعتقادی اینچنینی را داشته باشد ولی با کمی تساهل، انجمن حجتیه و همچنین برخی گروه های مدعی مکتب تفکیک و متحجرین را می­توان نوعی بنیادگرایی شیعی نسبت به نظام جمهوری اسلامی و پایه های فکری فلسفی آن معرفی نمود. توضیح اینکه افکار و اعتقادات انجمن حجتیه در زمینه اکتفاء نمودن به ظواهر آیات و روایات وکنار گذاشتن عقل و ادله عقلی به دیدگاه اخباریون نزدیک است و در زمینه خدا محوری محض در معرفت و قاصر دانستن نیروی عقلانی برای شناخت ومعرفت خداوند و مسدود دانستن باب عقل در این مساله و رای به زیادت صفات بر ذات الهی و کمرنگ انگاشتن اختیار انسان در افعالش و توجه بیش از حد به نقش خداوند به دیدگاه اشاعره نزدیک است هر چند تلاش شده تابه نحوی و با توجیهاتی از اشکالاتی که متوجه اشاعره شده خود را جدا نمایند و در زمینه نیابت ذات خداوند از صفات بدین معنا که خداوند فاقد اوصاف کمالی است در عین حال ذات او منشا صدور همان آثاری می گردد که از ذات متصف به صفات کمالی صادر می شود به دیدگاه معتزله شباهت دارد در یک جمله می توان گفت بیرون راندن ژرف اندیشی و کناره گیری از تفکر دقیق فلسفی و دقت عقلانی و در مقابل ترویج فکر اشعری و رستن بر شجره ظاهر گرایی بر آیندی از تفکر انجمن حجتیه است . برای اطلاع بیشتر به کتاب از مدرسه معارف تا انجمن حجتیه و مکتب تفکیک ,نقد و بررسی مبانی فکری مدرسه معارف خراسان , انجمن حجتیه و تفکیک گرایان , محمد رضا ارشادی نیا , قم: دفتر تبلیغات حوزه علمیه , 1386 مراجعه شود . ---------------------- [1] (نویسنده: اصغر افتخاری, منبع چاپی: فصلنامه رسانه . سال بیستم . شماره 3) لینک:http://farsi.khamenei.ir/others-article?id=12457 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image