خوشحالیم بار دیگر شما مخاطب ما هستید امیدواریم راهنمای خوبی در رابطه با این موضوع برای شما باشیم.با توجه به مطرح شدن چند موضوع در سوال شما سعی می نماییم جواب را در قالب چند نکته خودمتتان بیان داریم.

خوشحالیم بار دیگر شما مخاطب ما هستید امیدواریم راهنمای خوبی در رابطه با این موضوع برای شما باشیم.با توجه به مطرح شدن چند موضوع در سوال شما سعی می نماییم جواب را در قالب چند نکته خودمتتان بیان داریم. نکته1- همانطور که می دانید در بین ارتباطات انسانی، نیاز به ارتباط با جنس مخالف هم در مقطعی از زندگی انسان مطرح می شود و این زمانی است که پسر و دختر تصمیم می گیرند تا همسر آینده را انتخاب کنند.البته باید توجه داشت که نیروی پیوندجویی دو جنس مخالف، دل دادگی های پسرانه و دلبری های دخترانه و دل بستگی های طرفین، در قشر جوان وجود دارد و همین ارتباط ها و علاقه ها منشأ تشکیل خانواده و بقای نسل و ادامه حیات می گردند. نکته2- توجه دارید که ازدواج و انتخاب شریک برای زندگی مسأله ای نیست که با افکار و رفتارهای ناشی از احساسات زودگذر پایه ریزی شود. باید برای آن برنامه ریزی دقیق و حساب شده ای داشت و بدون محاسبه و دوراندیشی اقدام کردن جز پشیمانی و حسرت چیز دیگری به دنبال ندارد.سوال شما نشان از این درایت و دوراندیشی در این موضوع می باشد. نکته3- انتخاب همسر باید بر اساس ملاک ها و معیارهای صحیح و عقل پسند باشد. کسی که می خواهد ازدواج کند ابتدا باید ببیند آمادگی و موقعیت آن را دارد یا نه، سپس در مورد ویژگی های همسر آینده اش فکر کند و معیارهای اصلی را کشف کند؛ در مرحله سوم باید بکوشد تا افرادی را در نظر بگیرد که بهترین و بیشترین معیار همسر خوب را دارا هستند. این سه مرحله از اصول اساسی ازدواج است و باید رعایت شود. اگر می بینیم هر روز آمار طلاق در بین زوج های جوان بالاتر می رود به خاطر این است که اصول فوق رعایت نمی شود و بلکه ازدواج بر پایه احساسات زودگذر جوانی بنا می شود. معلوم است که اگر چنین چیزی پایه زندگی شد با سرد شدن آن زندگی نیز سرد می شود. آیا اکثر کسانی که در زندگی به بن بست می رسند و به ناچار از یکدیگر جدا می شوند از ابتدا با هم سرد بودند؟ اگر درباره زندگی آنها مطالعه کنید خواهید دید که زندگی را با چه عشق سوزانی شروع کردند ولی چون زندگی شان غیر از عشق، پایه و هدف دیگری نداشت، سرد و خاموش شد. زیرا عشق و دوستی اگر قبل از شناخت متقابل بیاید چشم اندیشه را کور می کند و جلوی تصمیم صحیح را می گیرد. شما فرمودید از ابتدای ورود ، به یکی از دختران که حجاب مناسبی داشت احساس خاصی پیدا کردم.حال سوال اینست چرا این حس بوجود آمد؟آیا علاقه بعد از آن ادامه و توجه به همان حس است یا اینکه او دارای معیارهای مورد نظر شما می باشد؟اگر علاقه شما به ایشان ادامه همان حس اولیه است که مانند دیگر رابطه های خارج از عرف و شرع می باشد و سرانجامی جز پشیمانی و حسرت ثمره ای دیگر ندارد.اما اگر بر اساس معیار و ملاک می باشد سوال دیگر ما اینست که با کدامین ملاکها و چگونه او را ارزیابی نمودید؟آیا صرف ظاهر او علاقمند به ایشان شدید؟ آیا می شود از یک رفتار و گفتار کسی پی به بودن ویژگیهای اعتقادی،روانی ،خانوادگی،شخصیت و... برد؟ نکته 4- اما اگر تا حدودی ایشان را مناسب خود می دانید بهترین کار این است که موضوع را با خانواده مطرح نمایید و مطمئن باشید مسیری غیر از این نمی تواند شما را به مقصود برساند.با وضعیتی که از دختر بیان نمودید رفتن راهی غیر از آنچه عرف جامعه می پسندد شما را بجای اینکه به او نزدیک نماید از او دور می کند.اگر واقعا خانواده مشغول موضوعات دیگری هستند این هم می تواند بعنوان یک موضوع مطرح باشد.حداقل موضوع را با فردی درخانواده که احساس صمیمیت بیشتری با او می کنید مطرح نماید تا زمینه ارتباط بیشتر و پیگیری موضوع را برایتان انجام دهد.در این زمینه لازم نیست حتما از او خواستگاری نمایید می توانید موضوع را از طریق مادر و یا خواهرتان به او برسانید و قدم در این مسیر بگذارید و مطمئن باشید اگر به خداوند متعال توکل کنیم و تمام امور زندگى خود را به او واگذار کنیم، خداوند به بهترین وجه و شکل به آن رسیدگى خواهد کرد زیرا او خیر و صلاح بندگانش را بهتر از ما مى داند. خداوند در سوره بقره آیه 216 مى فرماید: «... و عسى ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسى ان تحبوا شیئا و هو شرٌ لکم و الله یعلم و انتم لا تعلمون» .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه