انتخاب دین / عقاید / مباحثی از کلام جدید / ضرورت دین /

تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه

1- چرا یک انسانی که به یگانگی خدا اعتقاد و ایمان دارد، باید دینی را انتخاب کند. یعنی اساسا انتخاب دین به چه معنا می باشد؟ 2- با توجه به جواب سوال بالا فرض را بر این می گذاریم که باید دین انتخاب نمائیم. بین ادیان چه تفاوتی وجود دارد. به غیر از رسول و کتاب آسمانی، که آنها هم از جانب یک خدا هستند، همگی مردم را به ستایش و ایمان به خداوند بزرگ و یگانه دعوت نموده اند. چه فرقی بین زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان ومسلمانان چه در این جهان وچه در جهان جاوید وجود دارد؟ 3- با توجه به جواب سوال بالا فرض را بر این می گذاریم که، تفاوتهایی در برخورداری از رحمت خداوند در هر 2 جهان وجود دارد. آیا این عدالت خداوند را زیر سوال نمی برد؟ 4-با توجه به جواب سوال بالا فرض را بر این می گذاریم که،عدالت زیر سوال نمی رود، وتفاوتهایی وجود دارد، که یک انسان باید این شرایط را در نظر بگیرد وبعد دین خود را انتخاب نماید، حال تئوری هر دین با واقعیتهای موجود آن در جامعه متفاوت است، اساس انتخاب را باید تئوری ها بگذاریم یا واقعیات؟ منظور از واقعیات، امت واهل آن دین است


جواب سوال 4-باسلام به شما دوست گرامی، در ابتدا باید اشاره کنیم که واقعیات یک جامعه در تمامی موارد بر خلاف بایدهای دینی نیستند بلکه در برخی از موارد اینگونه است.با توجه به آیات و روایات در می یابیم که دین فقط برای زندگی فردی و شخصی نیامده است بلکه شامل دنیا و مسائل اجتماعی هم می شود و تمامی احکام الهی بر اساس مصلحة انسان است و بر اساس حکمة بالغه الهی است: (لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ) [1] ارسال انبیاء برای آن است که مردم با پیروی از کتاب الهی قیام به قسط کنند و با عمل به تعالیم الهی از عدالت اجتماعی بهره مند شوند. بدین ترتیب از جمله اهداف انبیا بسط قسط و عدل در جامعه است. مرحوم علامه طباطبایی در این باره می فرماید: حقیقت دین، تعدیل اجتماع انسان در سیر حیاتی آن است و به تبع، تعدیل حیاتی یک فرد را هم در بردارد. فرمانروایی و ولایت انبیاء از دیگر محورهایی است که می‏توان به عنوان دلیلی برای رسالت اجتماعی دین شمرد. حکومت داری و به عهده داشتن مُلک عظیم توسط پیامبران طبعا نمی‏تواند ناشی از یک دینی باشد که دعوت به تعبد فردی و درونی می‏کند. از این رو، فرمانروایی و ولایت اجتماعی انبیاء حاکی از این است که اساسا انبیاء خود حرکت تکاملی جامعه توحیدی و آهنگ رشد جامعه ایمانی را مدیریت و سرپرستی می‏کردند. قرآن در مورد فرمانروایی حضرت ابراهیم می‏فرماید: «... فَقَدْ آتَینا آلَ ابراهیم الکتابَ و الحکمة واتَیناهُمْ مُلْکا عظیما.»[2] در مورد حضرت داود می‏فرماید: «یا داوُد انّا جَعَلْناکَ خَلیفَةً فیِ الارضِ فَاحْکُمْ بَینَ النّاسِ بالحقّ و لا تَتَبِّع الهَوَی فَیضِلُّکَ عَنْ سَبیلِ اللّه‏»[3]   بنابراین از اسلام در تمامی موارد اجتماعی حکم مربوطه را بیان فرموده است و اگر در موردی جامعه با حکم راستین اسلام مغایرت داشت باید جامعه را اصلاح کرد و با آموزه های دینی مطابقت داد، برای آگاهی بیشتر می توانید به لینک های زیر مراجعه کنید: دین پژوهی:دین و دنیا قلمرو دین از منظر دین‏شناسان غربی و اسلامی / قست سوم   .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image