ادیان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

فرق انتخاب مرجع تقلید در مذهب شیعه و سنی در چيست؟


تقليد و مرجعيت نزد شيعه هر مسلمان مکلّفي اگر مجتهد نباشد ـ يعني نتواند خودش احکام شرعي را از کتاب و سنّت به دست آورد ـ بايد از يکي از مراجع جامع الشرائط در زمينه علم، عدالت، پرهيزگاري، زهد و تقوا پيروي کند. چنان که خداي متعال مي فرمايد: ...فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّکرِ إِن کنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ؛ «اگر نمي دانيد از آنان که به ياد دارند، بپرسيد». وقتي اين مسأله را بررسي کنيم مي بينيم که شيعه اماميه، همراه با حوادث، پيش رفته اند. و سلسله مرجعيت، در ميان آنها هرگز قطع نشده است. و اين وضع از زمان پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ تا به امروز ادامه داشته است. شيعه، در زمان حضور امامان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ از آنان پیروی کرده و بعد از غیبت امام معصوم تقليد از فقيه جامع الشرائط، را واجب می داند. و به همین دلیل يک رشته فقيهان مجتهد از آن زمان تا به امروز، پديد آمده اند و اين رشته، قطع نشده، و در هر روزگاري در ميان امّت، يک يا چند مرجع شيعه بوده است که مردم از آنها تقليد مي کرده اند. و رسائل عمليه اي داشته اند که در آنها احکام به دست آمده از کتاب و سنت را آورده اند. به دلیل این‌که باب اجتهاد در شیعه مسدود نشده است اجتهاد در مسائل نو ظهور که در قرن اخیر، به سبب پيشرفت علم و تکنولوژي پيش آمده، مانند پيوند قلب، و اعضاي ديگر بدن يک انسان به انسان ديگر. يا باروري مصنوعي، يا معاملات بانکي و مانند آنها وجود دارد. شيعه در هر روزگاري از فقيه زنده اي تقليد مي کند که خود با مشکلات مردم آشناست و مسائل آنها را از نزديک مي بيند و آنها از او مي پرسند و او جواب مي دهد. به اين ترتيب، شيعه در هر زماني بر دو منبع اصلي شريعت اسلامي يعني کتاب و سنت و نصوص بر جاي مانده از امامان عترت، پافشاري کرده، و علماي آنها از قياس و نظريات شخصي، بي نياز شده اند، زيرا شيعه، سنّت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را گردآوري و حفظ کرده از زمان علي بن ابي طالب که صحيفه جامعه را داشت. و در آن همه مسائل مورد نياز مردم تا روز قيامت را نوشته بود، و امامان از فرزندان او يکي پس از ديگري آن را به ارث مي برده اند. با اين بحث کوتاه در مسأله تقليد شرعي و مرجعيت ديني، براي ما روشن شد که شيعه اماميه اهل قرآن و سنت نبوي هستند که مستقيما از علي (دروازه شهر علم پيامبر) و آن عالم ربّاني و رهبر دوم امّت پس از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نقل شده است، همو که در قرآن، جان پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ناميده شده است. هر کس به اين شهر درآيد و از راه دروازه آن وارد شود، بر چشمه زلالي مي رسد و پيمانه اش لبريز مي گردد و دردهايش درمان مي شود، و دستگيره استواري را به دست مي آورد که جدا شدني نيست؛ زيرا خداي متعال مي فرمايد: ...وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا... ؛ « به خانه ها از درهاي آن وارد شويد». و هر کس بخواهد از راهي غير در وارد شود، دزد ناميده مي شود، و نمي تواند به خانه در آيد. و سنت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را نمي داند و خدا او را بخاطر نافرمانيش کيفر مي دهد. تقليد و مرجعيت نزد اهل سنت و جماعت هر گاه مسأله تقليد و مرجعيت را نزد «اهل سنت و جماعت» بررسي مي‌کنيم، سرگردان مي شويم که چگونه مي توان، اينان را به پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ پيوند داد. همه ما مي دانيم که «اهل سنت و جماعت» در تقليد به امامان چهار مذهب، يعني ابو حنيفه، مالک، شافعي و احمد حنبل مراجعه مي کنند، که هيچ يک پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را نديده و با او هم نشين نبوده اند. اهل سنت و جماعت در اجتهاد را بر روي علماي خويش بسته اند و تنها تقليد از اين امامان مرده را اجازه مي دهند. بنابراین آنان تقلید از انسان مرده اي جایز می دانند. از اشکالاتي که بر مرجعيت و تقليد اهل سنت وارد است اين است که چگونه يک مسلمان خردمند، در اين زمان از کسي پيروي مي کند که از مسائل جديد اين روزگار، چيزي نمي داند، و اگر از او چيزي بپرسد نمي تواند پاسخ دهد؟ به يقين امام مالک و ابو حنيفه و ديگران در روز قيامت از «اهل سنت و جماعت» بيزاري مي جويند و مي گويند: پروردگارا ما را به کار اينان که ما آنها را نديده ايم، و آنها هم ما را نديده اند، مؤاخذه مفرما. و ما هرگز به آنها نگفته ايم که تقليد از ما واجب است. اشکال ديگر اين است که در قرآن يا سنت پيامبر دستوري و پيماني يا دليلي براي پيروي از چهار مذهب وجود ندارد. بلکه هم در قرآن و هم در سنت، دستور صريح به پيروي از عترت پاک و دور نشدن از آنها آمده است. نتيجه اين مي شود که اهل سنت از مراجعي تقليد مي کنند که در قرن دوم هجري مي زيسته اند و تقليد از مرجع زنده را جايز نمي دانند اما انتخاب مرجع در مذهب تشيع تا زماني که امامان معصوم زنده بودند و حضور داشتند از آنان پيروي مي کردند و پس از آنان از فقهاي واجد الشرايط و اعلم در طول تاريخ پيروي کرده اند و تقليد از مرجع مرده را به صورت ابتدائی جايز نمي داند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image