تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

رشد مفاهيم دينى و ارزش هاى مذهبى در نوجوانان و جوانان چگونه است؟


رشد دينى و مذهبى، در واقع تابعى از رشد شناختى و عاطفى و اجتماعى است؛ براى ايجاد رشد دينى، از داده هاى گرايش هاى مختلف روان شناسى استفاده مى شود. اساساً خانواده باورهاى مذهبى را به كودكان، نوجوانان و جوانان انتقال مى دهد و مدرسه و اماكن مذهبى نيز نقش ثانوى خود را در اين انتقال ايفا مى كنند. باورهاى مذهبى، هم در تفكر فرد درباره ى هستى، هم در احساسات و عواطف او نسبت به خود و ديگران، و هم در رفتار و برخورد با مسائلى كه با آنها روبه روست، تأثير مسلّمى دارد.[1] در مطالعاتى كه در مورد رابطه ى ميان مذهبى بودن مادر و پدر ـ بر اساس دو عاملِ نگرش مادر و پدر نسبت به اهميت مذهب، و شركت آنان در تكاليف مذهبى ـ و مذهبى شدن فرزندان صورت گرفت[2] اين نتيجه به دست آمد كه نقش مادر در مذهبى شدن دختر و نقش پدر در مذهبى شدن پسر بيش تر است و در صورتى كه مادر و پدر در عقايد و اعمال مذهبى با يكديگر اتفاِ داشته باشند، اين تأثير هم بر دختران و هم بر پسران، بيش تر خواهد بود؛ هم چنين وقتى كه اتفاِ نظر مذهبى بين پدر و مادر وجود نداشته باشد، تأثير پدر بر تربيت مذهبى فرزندان بيش تر است. اوزارك[3] (1986) نشان داده است كه شركت والدين در مراسم مذهبى، باعث انتقال باورهاى مذهبى به نوجوانان مى شود؛ ثبات و استمرار عقايد والدين ، نقشى بسيار اساسى در اين باورها دارد. نقش خانواده نسبت به فرزندان نبايد تنها، كنترل يا حمايت باشد؛ بلكه حمايت و كنترل در كنار يكديگر ، مفيدترين راه است؛ همين طور وجود تعارض بين والدين و فرزندان، مانع انتقال ارزش هاى دينى به فرزندان نوجوان مى شود. تقريباً در همه ى كشورها، نوجوانان و جوانان عموماً به مذهب علاقه نشان مى دهند؛ كوشش هاى والدين و ساير بزرگسالان و مؤسسات دولتى و غير دولتى، در اين خصوص نقش قابل توجهى دارد. تحقيقات نشان مى دهد كه مردم نوعاً دين خود را تغيير نمى دهند؛ اگر تغييرى در عقايد پايه اى افراد پيش آيد، عموماً در دوره ى نوجوانى و اوايل جوانى است. در تمام اديان الهى، دوره ى نوجوانى به عنوان دوره ى آغاز عمل به آداب و شعاير دينى و دوره ى آموزش عملىِ دين دارى به حساب مى آيد. در اين دوره، عبادت مستمر در خانه و مسجد و كنشت و كليسا و ساير اماكن مذهبى به نوجوانان تكليف مى شود؛ و آنان نيز اگر در خانواده هاى مذهبى رشد يافته، و حرمت نهادن به اصول و بنيادهاى دينى را آموخته باشند، با علاقه مندى، به دين روى مى آورند و هويت مذهبى خود را شكل مى دهند. افراد در دوره ى نوجوانى، هم از نظر احساس نياز به پرستشِ كمالِ مطلق و هم از بابت تفكر انتزاعى، براى روى آوردن به دين و فهم مفاهيم پيچيده ى دينى، آمادگى هاى مقدماتى احساسى و ذهنى را به دست مى آورند؛ و خانواده و مدرسه و مراكز دينى، فرصت مناسبى در اختيار دارند كه باور و رفتار دينى را به آنان بياموزند. آمادگى هاى انگيزشى و احساسى و عقلانى دينى از درون فرد جوانه مى زند و محيط تربيتى بيرونى اگر جاذبه هاى مناسب و روش هاى درستى را به كار گيرد، مى تواند ايمان مذهبى نوجوان را تقويت كند و عشق به عالى ترين تكيه گاه روح انسان ، يعنى خداوند را در دل و جان او بنشاند. باورهاى مذهبى نوجوانان، منعكس كننده ى سطح رشد شناختى آنان نيز هست. اين باورها، در فاصله ى سنى 12 تا 18 سالگى، از حالت خشك و لفظى خود خارج مى شود و جنبه ى انتزاعى پرقدرتى به خود مى گيرد؛ مثلا مفهوم خداوند، كه در سال هاى قبل از نوجوانى به صورت پدرى توانا و دانا و مهربان بود، در دوره ى نوجوانى به صورت برترين وجود مجرد و بى همتا در ذهن و دل نوجوان جاى مى گيرد. آنچه از تحقيقات برمى آيد اين است كه عامل بى اعتقادى گروهى از نوجوانان و جوانان به مذهب، عمل كردهاى نادرست متوليان رسمى مذهب و برخى نگرش ها و دستورالعمل هايى است كه به اصل باورهاى دينى لطمه مى زند . ماسن (1990) و واكر (1995) نشان مى دهند كه بسيارى از نوجوانان و جوانان آمريكايى معتقدند كه عمل كردهاى كليسا براى فهم وضعيت و نيازهاى آنان در مسائل مختلف ، از جمله نيازهاى جنسى آنان ، تناسبى با واقعيت هاى زندگى نوجوانان و جوانان ندارد.[4] پی نوشتها: [1]. ر.ك: حسن لطف آبادى، «روان شناسى رشد اخلاقى»، فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش 29، ص 76. [2]. همان، ص 78. [3]. ozarok. [4]. ر.ك: لطف آبادى، روان شناسى رشد اخلاِ...، ص 42ـ44.منبع: جوانان و تهاجم فرهنگى، محمد كاويانى، مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه علميه (1382). .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image