تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
در پاسخ به سوال مورد نظر لازم است به دو نکته اشاره نماييم : الف – انسان برای ايمان آوردن و انجام اعمال نيک محدوديت دارد و در فرصت خاصی که به او داده شده بايد اقدام نمايد . قرآن کريم به اين حقيقت تصريح می کند که : «آن روز كه چنين آيات (در آستانه مرگ يا رستاخيز و پايان جهان، ) صورت پذيرد، ايمان آوردن افراد بىايمان و آن ها كه عمل نيكى انجام ندادهاند، پذيرفته نخواهد شد» و درهاى توبه به روى آنان بسته مىشود، زيرا توبه و ايمان در آن هنگام، صورت اجبارى و اضطرارى به خود مىگيرد، و ارزش ايمان و توبه اختيارى را نخواهد داشت يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً. روزى كه پارهاى از نشانههاى پروردگارت [پديد] آيد، كسى كه قبلاً ايمان نياورده يا خيرى در ايمان آوردن خود به دست نياورده، ايمان آوردنش سود نمىبخشد. جمله أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً به اين معنى است كه در آن روز نه تنها ايمان آوردن سودى نخواهد داشت، بلكه آن ها هم كه ايمان آوردهاند ولى عمل صالحى انجام ندادهاند در آن روز انجام عمل صالح به حال آنها، نفعى ندارد، چه اينكه اوضاع و احوال طورى است كه هر كسى بى اختيار دست از كارهاى خلاف بر مىدارد و به سوى عمل صالح اجبارا روى مىآورد. ب - قرآن کريم پيرامون سرسختى مشركان و گنهكاران در مسير باطلشان ، در آيات مورد اشاره در سوال وضع دردناك شان را به هنگامى كه در آستانه مرگ قرار مىگيرند چنين توصيف مىكند: « آنها به اين راه غلط خود هم چنان ادامه مىدهند تا هنگامى كه مرگ يكى از آنها فرا رسد» حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ. در اين هنگام كه خود را در حال بريدن از اين جهان و قرار گرفتن در جهان ديگر مىبينند، پردههاى غرور و غفلت از مقابل ديدگان شان كنار مىرود گويى سرنوشت دردناك خويش را با چشم مىبيند، عمر و سرمايههاى از دست رفته و كوتاهىهايى را كه در گذشته كرده و گناهانى را كه مرتكب شدهاند عواقب شوم آن را مشاهده مىكنند، اينجا است كه فرياد او بلند مىشود و مىگويد: اى پروردگار من! مرا باز گردانيد! قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ.مرا باز گردانيد شايد گذشته خود را جبران كنم و عمل صالحى در برابر آن چه ترك گفتم بجا آورم لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ. اما از آن جا كه قانون آفرينش چنين اجازه بازگشتى را به او، نمىدهد، به او چنين پاسخ داده مىشود« نه! هرگز راه باز- گشتى وجود ندارد» (كَلَّا). (زيرا) اين سخنى است كه او به زبان مىگويد إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها. سخنى كه هرگز از اعماق دلش با اراده و آزادى بر نخواسته است، اين همان سخنى است كه هر بدكارى به موقع گرفتار شدن در چنگال مجازات و هر قاتلى به هنگام ديدن چوبه دار مىگويد و هر وقت امواج بلا فرو بنشيند باز همان برنامه سابق خود را ادامه مىدهد. اين شبيه چيزى است كه در آيه 28 سوره انعام مىخوانيموَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ (آنها اگر به حيات دنيا باز گردند باز به همان برنامهها و روش خود ادامه مىدهند). ج - رجعت در اصطلاح علم كلام در عقيده شيعيان عبارت است از اينكه: خداوند گروهي از اموات را در هنگام ظهور حضرت مهدي آل محمد (عج) به همان صورتي كه در عالم ماده داشتند به دنيا بر ميگرداند، گروهي را عزيز و گروهي را ذليل ميكند و اهل حق را بر اهل باطل غلبه داده، داد مظلومان را از ستمگران ميگيرد. رجعت با اندك فاصله بعد از ظهور ولي عصر(عج) و پيش از شهادت آن حضرت و برپاشدن قيامت واقع خواهد شد و همان گونه که ظهور امام زمان (عج) از علايم و نشانه های قيامت است ، رجعت نيز مقدمه قيامت و نشانه پايان عمر جهان می باشد. و بازگشت به دنيا طبق روايات اختصاص به مؤمن خالص و كافر خالص دارد. امام صادق _ عليه السلام _ در اين باره فرموده است : بازگشت به دنيا عمومي نيست بلكه اختصاص دارد به كساني كه به مرتبه ايمان كامل و يا شرك محض رسيده اند. ولي بازگشت گروه مؤمنان اختياري است چنانچه ان حضرت ميفرمايد: هنگام ظهور حضرت مهدي (عج) (فرشتگان الهي) بر قبر اهل ايمان وارد ميشوند و به او ميگويند: اي اهل ايمان همانا صاحب و مولايت ظهور كرده است، اگر خواستي با اختيار و اراده خود به او ميپيوندي و يا در جوار كرامت و رحمت پروردگارت باقي بماني. رجعت معاندان و کفار به دنيا برای انجام اعمال خير و اصلاح گذشته آن ها نيست تا اين سوال مطرح گردد که چرا خدای متعال در يک جا اجازه رجعت می دهد و در جای ديگر نمی دهد، بلکه از آيات و روايات كه در باب رجعت وارد شده است، استفاده می شود که: 1. رسيدن به تكامل: عالم دنيا ظرف فعليت يافتن قوه ها و تكامل استعدادها است و براي رسيدن به آخرت خلق شده است. تا موجودات ارزنده خويش را در دامن خود پرورش داده به تكامل مطلوب برساند، اما از آنجايي كه عدة از مؤمنان خالص به خاطر موانع و مرگ هاي غيرطبيعي از ادامه اين مسير معنوي باز ماندهاند. حكمت خداي حكيم ايجاب ميكند كه آنان به دنيا برگردند و سفر تكاملي خود را به پايان برسانند. چنانچه امام صادق _ عليه السلام _ ميفرمايد: هر مؤمني كه كشته شده باشد به دنيا بر ميگردد تا _ بعد از زندگي مجدد _ به مرگ طبيعي بميرد و هر مؤمني كه مرده باشد بدنيا بر ميگردد تا كشته شود (و به ثواب شهادت برسد). 2. كيفر دنيوي: گروهي از منافقان و جباران سرسخت علاوه بر كيفر خاص خود در رستاخيز بايد مجازات هايي در اين جهان، نظير آنچه بعضي از اقوام سركش ديدند، ببينند و... و ممكن است آيه شريفة: و حرام علي قرية اهلكناها انهم لا يرجعون: يعني حرام است بر اهل شهرهاي كه بر اثر گناه نابودشان كرديم، كه بازگردند، آنها هرگز باز نميگردند. نيز اشاره به همين معنا باشد چرا كه عدم بازگشت را در مورد كساني ميگويد كه در اين جهان به كيفر شديد خود رسيدند و از آن روشن ميشود گروهي كه چنين كيفرهايي را نديدند بايد بازگردند و مجازات شوند. بنابراين هدف از بازگشت مجدد اين دو گروه، تكميل يك حلقه تكاملي براي دسته اول و تنزل به پست ترين درجة ذلت براي دستة دوم است و با توجه به اينكه رجعت عمومي نيست و اختصاص به مؤمنان خالص و كافران محض دارد، چنانچه امام صادق _ عليه السلام _ فرمود: رجعت جنبة عمومي ندارد، بلكه اختصاص دارد به كساني كه به ايمان كامل و شرك خالص رسيده باشند. معلوم ميشود كه اين دو مورد از حكمت هاي اساسي رجعت است. .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.