علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

درباره ی تحدّي قرآن کریم چند شبهه وجود دارد: 1. چون در عمل کسي در اين مبارزه طلبي شرکت نکرده، پس نمي توان تحدّي را دليل اعجاز دانست؟ 2. هر کس بخواهد همانند قرآن کریم بياورد و محکوم به ارتداد مي شود، لذا کسي جرأت نمي کند؟ 3. اگر در بين آيات، دعاهاي اسلامي را وارد کنيم، جز حافظان قرآن کریم کسي متوجه نمي شود، پس افرادي توانسته اند مثل قرآن کریم بياورند؟


يکي از قوي ترين ادله بر اثبات اعجاز قرآن کریم و اين که از طرف خدا آمده، مساله ی تحدي و دعوت خداوند از همه ی جهانيان و شکاکان براي مقابله با قرآن کریم باشد. اين دعوت قرآن کریم از همان دوران آغاز نزول قرآن کریم تا دوران پايان به گونه ها و شيوه هاي مختلفي استمرار داشته است، از اين رو گاهي درخواست به آوردن مثل قرآن کریم کرده، گاهي پيشنهاد بهره گيري از تمام امکانات و نيروهاي جن و انس براي اين کار کرده، گاه درخواست مقابله با ده سوره و حتي تا به يک سوره هم تقليل داده است و کسي تا کنون توان مقابله با آن را نداشته است و اين از مسلمات تاريخي به اتفاق تمامي علما، مؤرخان و صاحب نظران از دوست و دشمن است، پس قرآن کریم معجزه و کلام الهي است. اما پاسخ شبهه اول بنا به تصريح تاريخ، ادبا و سخنوران و فرهيختگان علم و ادب به اين تحدي قرآن کریم پاسخ داده اند، ولي با عجز و ناتواني اعتراف کرده اند که قرآن کریم کلام بشري نيست. افرادي چون وليد بن مغيره مخزومي که در ميان مشرکين صدر اسلام به امير سخن معروف بود، وقتي نتوانست با قرآن کریم مقابله کند، گفت: سوگند به خدا! کلامي از محمد شنيدم که نه از قبيل سخن انسان است و نه هم چون سخن جن؛ همانا کلام او بسيار شيرين و زيباست... همانا سخن او برتر از ديگر سخنان است و هيچ کلامي بر آن برتري نخواهد جست. از همين رو، بزرگان و فصحاي عرب آن عصر، پس از مبارزه و ناتواني با آوردن همانند قرآن کریم، اعتراف کرده اند که قرآن کریم، کلام بشري نيست. مانند عتبه بن ربيعه از بزرگان و مشاهير سخن قريش، نضر بن حارث کلده از سران و تيز هوشان عرب، شهادت چهار تن از زنادقه به اعجاز قرآن. علاوه بر اين متفکران و انديشمندان جهان که با زبان قرآن کریم آشنايي دارند، حتي دانشمندان غربي تصديق کرده اند که قرآن کریم کلام غير بشري و بي نظير است. از جمله: جان ديون پورت نويسنده ی کتاب عذر تقصير به پيشگاه محمد و قرآن مي نويسد: «همه اين معنا را قبول دارند که قرآن با بليغ ترين و فصيح ترين لسان به لهجه قبيله قريش که نجيب ترين و اديب ترين عرب هاست، نازل شده و مملو از درخشنده ترين شکل ها و محکم ترين تشبيهات است». افرادي هم که خواستند مثل قرآن کریم را بياورند؛ ولي براي هميشه در تاريخ حقير و رسوا شده اند و عظمت قرآن کریم با اين رسوايي ها بيشتر روشن گرديد از جمله: مسيلمه بن کذاب، سجاح بنت الحارث، طليحه پسر خويلد اسدي، اسود انسي، نصر بن حارث، ابن مقنع ابوث کردي صاني و... و در دوران معاصر رهبران فرقه هاي گمراهي هم چون بابيه، بهائيه، قاديانيه و... که همه ذليل و درمانده شدند. حاصل سخن آن که به شهادت قطعي تاريخ، میلیون ها انسان منکر و مغرض، به مبارزه با قرآن کریم برخاستند و تمام توان و عِدّه و عُدّه خود را به کار بستند و در مقام مبارزه با قرآن کریم برآمدند، اما هرگز نتوانستند کاري از پيش ببرند. اما پاسخ شبهه دوم با نگاهي به مباني اعتقادي اسلام، اين مطلب به خوبي روشن است که باور به اعتقادات، بايستي از روي دليل قانع کننده باشد و هر کسي طبق فهم و درک خود بايد اصول دين و انديشه هاي اعتقادي را بپذيرد و بر همين اساس همه ی مراجع تقليد در اول رساله ی عملیّه ی خود مي نويسند: در اصول دين و مباني اعتقادي تقليد کردن جايز نيست و مسلمان بايد به اصول دين يقين داشته باشد. البتّه دست یافتن بر یقین تنها به تحقیق نسیت. ممکن کسی با پریدن گنجشگ به مرحله ی یقین برسد؛ ولی دیگری از راه تحقیق به مرحله ی یقین دست نیابد. مانند آن پیر زن نخ ریس که از راه چرخ نخ ریس خود به خدا شناسی دست یافته بود. بنابراين، اگر کسي براي پي بردن به حقانيت عقايد اسلامي از جمله کلام الهي بودن قرآن کريم تحقيق کند و بخواهد آيات تحدي را بررسي نمايد و خود نيز از اهل فن، ادب و آشنا به زبان عربي باشد، چنين فردي نه تنها از سوي علماي دين به ارتداد محکوم نمي شود، بلکه وي به وظيفه ديني خود عمل مي کند و براي يقين به وحياني بودن قرآن کریم بايد امتحان کند و ببيند آيا علم بشري توان آوردن مثل قرآني را دارد يا نه؟ و در اين مجال بر عالمان ديني لازم و وظيفه است که به کمک چنين فردي رفته و دلايل روشن شدن مطلب را به او نشان دهند و او با يقين و دليل قانع کننده به حقانيت قرآن کریم پي برد. و ارتداد اين نيست که کسي بخواهد در عقايد تحقيق کند، بلکه مرتد کسي است که پس از يقين به اعتقادات اسلامي، بدون دليل از آن اعراض کند و از اسلام برگردد. و کسي که درباره ی حقانيت اين عقايد و از جمله قرآن کريم مطالعه مي کند نه تنها قصد برگشتن از اسلام را ندارد بلکه مي خواهد با يقين قلبي و علمي، وحياني بودن قرآن کریم را بپذيرد. به عبارت دیگر در عرصه ی تحقیق، معرفت شناسی، خداشناسی و فهم معارف دینی، هیچ خط قرمزی وجود ندارد. آن در این میدان مهمّ است، این است که مسایل تحقیقاتی با غرض و مرض های شیطانی آلوده و آغشته نشود. اما پاسخ به شبهه سوم منظور خداوند از تحدي اين نيست که همه افراد حتي بي سوادان و ناآشنايان با مباني ادبي زبان عرب بفهمند که قرآن کریم معجزه است، تا کسي بگويد: اگر دعا را وارد قرآن کریم کنيم، خيلي از اين افراد متوجه نمي شوند، بلي حتي اگر غير از دعاهاي اسلامي، حرف هاي نادرست و پر از غلط هاي اعرابي هم در قرآن کریم وارد شود، افراد کم اطلاع علمي متوجه نمي شوند و از طرفي مراد اين نيست که حافظان قرآن کریم بفهمند، بلکه تحدي اين است که اگر کسي با مباني ادبي زبان عرب و معارف و اخلاقيات و دلايل عقلي و منطقي آشنايي داشته باشد، اعتراف خواهد کرد که قرآن کریم، کلام بشري نيست و غير خدای تبارک و تعالی، کسی قدرت آوردن مثل آن ها را ندارد. چنان چه علماي بزرگ ادب وقتي به کتاب نهج البلاغه، صحيفه سجاديه و دیگر کتب مهمّ می رسند، ، هيچ وقت اين ها را معادل قرآن کریم ندانسته، بلکه آن ها را از کلام الهي پايين مي دانند و اين مي رساند که شبهه ی سوم در نزد علما و اهل فن و ادب پذيرفتني نيست. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image