تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
پيش از تحليل و بررسي جرياناتي كه پس از رحلت پيامبر اكرم(ص) به خصوص نسبت به اهل بيت(ع) روي داد، توجه به يك نكته ضروري است: از جمله اعتقادات شيعيان، عصمت أئمّه(ع) است و معصوم در برابر اعمالي كه بر او واجب است، كوتاهي نميكند. بنابراين، موضعگيري علي(ع) در برابر جريانات سياسي پس از رحلت پيامبر(ص) به خصوص در مقابل اهانت هايي كه نسبت به حضرت زهرا(ع) روي داد. چيزي جز عمل به وظيفه الهي نيست. پس از بيان نكته فوق، اينك به بررسي و تبيين عمل كرد حضرت أمير(ع) نسبت به جرياناتي كه بعد از رحلت پيامبر اكرم(ص) روي داد، ميپردازيم؛ و با توجه به متن سؤال مطرح شده، بحث را در دو بخش پي ميگيريم: بخش اوّل: موضعگيري حضرت علي(ع) نسبت به اهانت هايي كه به حضرت زهرا(ع) شده است. همه اهانت هايي كه در روزهاي نخست پس از رحلت پيامبر گرامي اسلام(ص) به دخت بزرگوار آن حضرت صورت گرفته، در راستاي دفاع آن بانوي فداكار در راه امامت و ولايت حضرت اميرالمؤمنين(ع) بوده است. نكتهاي كه توجه به آن ضروري ميباشد اين است كه حضرت امير و حضرت زهرا(ع) در راستاي تحقّق اهداف اسلام و ولايت و جانشيني پيامبر(ص) از يكديگر جدا نيستند و اهانت به حضرت زهرا(ع)، اهانت به حضرت علي(ع) نير حساب ميشود. در نتيجه ميگوئيم: 1- امام علي(ع) معصوم است و معصوم در انجام هيچ وظيفهاي كوتاهي نميكند، پس حضرت علي(ع) در مقابله با دشمنيها و اهانتهاي انجام شده به حضرت زهرا(ع) كوتاه نيامده است. 2- اهانتهاي صورت گرفته، اهانت ناموسي نبوده تا آن حضرت مطابق مصلحت سكوت كرده باشد و به دنبال آن بگوئيم كه چه مصلحتي از مصلحت حفظ ناموسي بالاتر است؟ بلكه اهانت به مقام ولايت و خلافت حضرت علي(ع) بوده است و حضرت زهرا(ع) نيز از اين مقام دفاع نموده و اوّلين شهيده راه ولايت و امامت است. بخش دوّم: موضعگيري حضرت علي(ع) نسبت به خلافت و غاصبان ولايت. در آغاز كار آن حضرت اين انحراف را تحمل نكرد و سكوت در برابر آن را ناروا شمرد و بارها با استدلالهاي محكم و كوبنده، خليفه و هواداران او را مورد انتقاد و اعتراض قرار داد، ولي سير حوادث و گذشت زمان نشان داد كه موضعگيريهاي آن حضرت چندان سودي ندارد و خليفه واطرافيان وي، در حفظ قدرت و غصب خلافت اصرار ميورزند. اكنون سؤال اين است كه حضرت علي(ع) چه كند؟ يا بايد با كمك دوستان واقعي خود كه حكومت جديد را مشروع نميدانستند به پا خيزد و با توسل به قدرت خلافت و حكومت غصب شده را از آنان باز پس گيرد؛ يا آن كه وضع پيش آمده را تحمل كند و در حدّ امكان نسبت به حلّ مشكلات مسلمانان و انجام وظايف خود، اقدام كند؛ علي(ع) كدام يك را برگزيد؟ از آن جا كه رهبران الهي، قدرت و مقام را هدف نميدانند، بلكه هدف را چيزي بالاتر از حفظ موقعيّت خود دانسته، أميرالمؤمنين(ع) با ارزيابي اوضاع سياسي و اجتماعي جامعه اسلامي به اين نتيجه رسيد كه اگر با اصرار به قبضه كردن حكومت بپردازد، وضعي پيش ميآيد كه زحمات پيامبر اسلام(ص) و خونهاي پاك شهيدان به هدر ميرود، و لذا ترجيح داد كه وضع پيش آمده را بپذيرد و به طور غير مستقيم از كيان اسلام حراست نمايد.(1) امام(ع) در بياني آكنده از حزن و درد، رمز كنارهگيري از حكومت را چنين تشريح فرموده است: "من رداي خلافت را رها ساختم و دامن خود را از آن در پيچيدم و كنار رفتم در حالي كه در اين انديشه بودم كه آيا با دست تنها به پا خيزم (و حق خود و مردم را بگيرم) و يا در اين محيط پرخفقان و ظلماني كه پديد آمده صبر كنم؟ محيطي كه پيران را فرسوده و جوانان را پير و مردان با ايمان را تا واپسين دم زندگي به رنج وا ميدارد، سرانجام ديدم صبر كردن به عقل و خرد نزديكتر است و لذا صبر پيشه كردم ولي به كسي ميماندم كه خاشاك چشمش را پر كرده و استخوان راه گلويش را گرفته، با چشم خود ميديدم، ميراثم را به غارت ميبرند.(2) در پايان به بيان عواملي كه در صورت قيام حضرت علي(ع)، جامعه اسلامي و اصل اسلام با تهديد جدّي مواجه ميشد به طور فشرده ميپردازيم؛ زيرا طبعاً حفظ اصل اسلام، مصلحت بالاتري از رفع برخي بدعتها يا اختلافهاي به وجود آمده در آينده دارد. 1- امام علي(ع) بسياري از كساني را كه از جان و دل او را دوست ميداشتند، از دست ميداد. 2- ايجاد تفرقه در ميان امت اسلام و كشته شدن تعداد زيادي از صحابه پيامبر(ص)، گرچه به رهبري و امامت آن حضرت اعتقاد نداشتند، ولي قدرتي بزرگ در برابر دشمنان اسلام به شمار ميآمدند. 3- تعداد بسياري از كساني كه در سالهاي آخر عمر پيامبر(ص) مسلمان شده بودند، پس از رحلت آن حضرت، به ارتداد روي آورده و در برابر حكومت اسلامي موضعگيري كردند، در اين حالت بحراني براي حضرت أمير(ع) صحيح نبود كه پرچم مخالفت ديگري را در دست بگيرد و قيام كند. 4- خطر مدعيان نبوت همانند "مسيلمه و سجاح، و همچنين خطر روميان كه در پي فرصتي مناسب بودند تا به مركز اسلام حمله كنند؛ در اين موقعيت اگر حضرت علي(ع) دست به قيام مسلحانه ميزد به يقين جبهه مسلمانان تضعيف ميشد و هر دو گروه بهتر ميتوانستند به اهداف خود نايل شوند. آنچه كه بيان شد، خلاصهاي از عواملي بود كه امام(ع) به خاطر آنها صبر را بر قيام ترجيح داد و با اين ابتكار و تدبير توانست جامعه اسلامي را از خطرهاي بزرگ برهاند و اين تصميم چيزي جز حفظ اصل اسلام و علاقه به اتحاد مسلمانان و انجام وظيفه نبود.(3) پي نوشتها: 1. مهدي پيشوايي، سيره پيشوايان، ص 65 - 64. 2. نهج البلاغه صبحي صالح، خطبه سوّم، خطبه شقشقيه. 3. مهدي پيشوايي، سيره پيشوايان، ص 71 - 67. eporsesh.com .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.