یقین و آثار آن / اخلاق و تربیت اسلامی / ارزش ها / یقین /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

آثار و نشانه های یقین چیست و از چه راهی انسان به یقین می رسد ؟


یقین دارای سه مرحله «علم الیقین»، «عین الیقین»و «حق الیقین» است. گرچه برای معرفت درجاتی ذکر شده است، ولی بخشی از درجات معرفت، جزو محدوده یقین به شمار می‏آید . «یقین» همان جزم مطابق با واقع است؛ یعنی معرفت به گونه‏ای است که چون مطابق با واقع است جهل در آن راه ندارد و چون تردید پذیر نیست، جزمی است. البته یقین بسیار کم است و کمترین رزقی که بین بندگان تقسیم شده، یقین است، چنانکه امام رضا ( علیه السلام) می‏فرماید : و هر کسی به مقام یقین نمی‏رسد. ممکن است انسان گاهی ظن متراکم را یقین بپندارد؛ زیرا بعضی از گمان ها خیلی قوی است و دیر از بین می‏رود و دوام دارد؛ اگر چه، شبهه در آن نفوذ می‏کند و ضرورت ندارد. بنابر این، معرفت های ظنی، یقین نیست. یقین آن است که شبهه پذیر و نیز زوال پذیر نباشد. به این مرحله از معرفت، «یقین» گفته می‏شود . علم الیقین و حق الیقین قرآن کریم، علم الیقین را پلی برای عین الیقین قرار داده، می‏فرماید : چنان نیست که شما خیال می‏کنید؛ اگر شما علم الیقین (به آخرت) داشتید (افزون طلبی شما را از خدا غافل نمی‏کرد (! قطعاً شما جهنّم را خواهید دید ! » اگر به مرحله علم الیقین برسید، ره توشه‏ای دارید که شما را به عین الیقین آشنا می‏کند . معنای آیه این نیست که شما بعد از مرگ به عین الیقین می‏رسید؛ چون بعد از مرگ، همه افراد، اعم از عارف، عامی، ملحد و موحد به عین الیقین می‏رسند؛ زیرا وقتی ملحد را به جهنم می‏برند و آتش را به او نشان می‏دهند، می‏گویند : «آیا این سحر است یا شما نمی‏بینید؟ ! » در دنیا می‏گفتید پیامبر ساحر است ولی اکنون که جهنم را می‏بینید آیا باز هم مدعی سحرید؟ در آن روز ملحدان هم می‏گویند : «و اگر ببینی مجرمان را هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان سر به زیر افکنده، می‏گویند: »پروردگارا! آنچه وعده کرده بودی دیدیم و شنیدیم؛ ما را بازگردان تا کار شایسته‏ای انجام دهیم؛ ما )به قیامت( یقین داریم !« » پس این که خدا در قرآن می‏فرماید : ناظر به قبل از مرگ و دنیاست؛ یعنی، شما مادامی که در دنیا هستید اگر به علم الیقین برسید، می‏توانید جهنم را ببینید . ذکر جهنم در این آیه شریفه به عنوان مثال است و انتخاب این مثال برای آن است که قرآن بر «انذار» تأکید بیشتری دارد تا «تبشیر» ، از این رو اگر کسی علم الیقین داشته باشد، بهشت، صراط، حساب، میزان و خود صحنه «ساهره» قیامت را هم می‏تواند ببیند. بنابر این، در حقیقت، معنای آیه کریمه مذکور این می‏شود که: کلا لو تعلمون علم الیقین لترون الجنة و الصراط و الکوثر و المیزان و تطایر الکتب و انطاق الجوارح و الساهرة و... . بالاتر از علم‏الیقین مقام «حق الیقین» است. حق الیقین آن است که انسان نه تنها شاهد حق باشد بلکه عین شهود حق قرار گیرد، «فانی» از غیر و «باقی بالله» شود، از خود چیزی نداشته باشد و در معرفت الهی غرق شود. حق الیقین یعنی یقین حقی که بالاتر از آن در بخش معرفت نمی‏توان فرض کرد : «و آن یقین خالص است ! » سرمایه یقین همان گونه که در اجرام طبیعی و امور حسی، بعضی پاک و برخی ناپاک است، در خاطرات نفسانی نیز چنین است. آنچه به توحید الهی و رضای به قضای حق، تفویض و تسلیم و توکل منتهی می‏شود، جزو خاطرات پاک است و روحی که متصف به آن هاست، پاک خواهد بود و آنچه انحراف از توحید را به همراه دارد، از خاطرات ناپاک بوده روح مبتلای به آن هم ناپاک خواهد بود . یکی از برجسته‏ترین خاطرات پاک روح، یقین است. کسی که به مبدأ و معاد و اسما و صفات الهی یقین داشته باشد، از گزند خاطرات آلوده می‏رهد و به فیض خاطرات پاک نایل می‏شود . رسول گرامی صلی الله علیه و آله و سلم می‏فرماید : انسان متیقن، تواناست و چیزی او را از پا در نمی‏آورد و با داشتن سرمایه یقین می‏تواند بسیاری از امور علمی و عملی را کسب کند . غنا و توانگری در سایه مال نیست، بلکه در سایه یقین به قضا و قدر است. ممکن است کسی توانگر مالی باشد، ولی چون دارای یقین نیست، در فقر شک و تردید و دلهره بسوزد و ممکن است کسی توانگر مالی نباشد، ولی بر اثر یقین، دارای روحی آرام و نفسی مطمئن باشد و چیزی او را نلرزاند. در دعای شریف کمیل آمده است که «طاعته غنی» [viii] این طاعت از یقین نشئت می‏گیرد. پس کسی که یقین دارد، قهرا اطاعت هم می‏کند و در نتیجه توانمند هم خواهد بود . ذیل این آیه که ذات اقدس خدا از زبان ابراهیم خلیل ( علیه السلام) می‏فرماید: و (به خاطر بیاور) هنگامی را که ابراهیم گفت: خدایا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده می‏کنی؟ فرمود:مگر ایمان نیاورده‏ای؟! عرض کرد: آری، ولی می‏خواهم قلبم آرامش یابد فرمود:در این صورت، چهار نوع از مرغان را انتخاب کن! و آنها را (پس از ذبح کردن،) قطعه قطعه کن (و در هم بیامیز)! سپس بر هر کوهی، قسمتی از آن را قرار بده، بعد آنها را بخوان، به سرعت به سوی تو می‏آیند! و بدان خداوند قادر و حکیم است؛ (هم از ذرات بدن مردگان آگاه است، و هم توانایی بر جمع آنها دارد («. در روایتی آمده که از حضرت امام رضا( علیه السلام) پرسیدند: آیا حضرت ابراهیم تردید داشت؟ امام رضا ( علیه السلام) فرمودند: نه، حضرت ابراهیم یقین داشت، لیکن یقین بیشتر طلب کرد : چون یقین هم درجاتی دارد و از این رو توانگری درجاتی دارد. أغنی الاغنیاء خداوند متعال است و یقین خدا از هر یقینی بالاتر است. گرچه یقین او شهودی و حضوری است و حصولی نیست، چنانکه عنوان یقین، به خداوند اسناد داده نشد، ولی چون علم او از همه علوم بالاتر است، یقین او هم از همه یقین ها بالاتر است . درباره سیره امام سجاد (ع) گفته شده است: «کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع یُطِیلُ الْقُعُودَ بَعْدَ الْمَغْرِبِ یَسْأَلُ اللَّهَ الْیَقِین» [xi] «تعقیب را بعد از نماز مغرب طولانی می‏کرد و زیاد می‏نشست و از خدا درخواست یقین می‏کرد» این که می‏بینیم مصیبتجهای سنگین برای این خاندان پیش می‏آید و آنان تحمل می‏کنند، برای آن است که توانمند و توانگرند و توانگریشان در سایه یقین آن هاست؛ چون می‏دانند چیزی از آنان کم نمی‏شود و می‏دانند که عاقبت از آن اهل تقوا و یقین است . امیرالمؤمنین ( علیه السلام) معیار سود و زیان را آخرت می‏داند و می‏فرماید : چیزی که در قیامت ضرر دارد، یا نافع است، کوچک نیست. بنابر این، بررسی بزرگ و سودمند بودن چیزی یا کوچک و زیانبار بودن آن، باید با ترازوی قسط و عدل معاد صورت گیرد، نه با ترازوی دنیا. نیز آن حضرت می‏فرماید: مطالبی را که دین به شما آموخته و خدا و معصومان(ع) به شما می‏گویند، به منزله یقین و مشهود بدانید . ضرب المثل معروف «شنیدن کی بود مانند دیدن» از بیان نورانی امیرالمؤمنین ( علیه السلام) اقتباس شده که فرمود : دیدن و شنیدن یکسان نیست؛ ولی اگر معصوم ( علیه السلام) به انسان خبر دهد و راه یقین را هم به او بیاموزد، انسان می‏تواند بکوشد خبر سمعی را مانند دیدن عینی قرار دهد و اگر به مرحله «مثل دیدن» برسد، کم‏کم به مرحله بالاتر، که خود «دیدن» است، می‏رسد . برای این که انسان به مقام رفیع یقین بار یابد، باید تسلیم محض خداوند باشد؛ زیرا کسی که به این مقام، بار می‏یابد در قلب او جز خواسته خدا چیزی نیست و اگر در قلب کسی جز خواسته خدا نباشد، کم‏کم مفهوم و معقولش، مشهود و خبر و گزارشش، معاینه می‏شود . گروهی به حضور پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مشرف شدند؛ حضرت از آنان پرسید : در چه حالی هستید؟ عرض کردند: ما «مؤمن» هستیم. سپس آن حضرت پرسید: حقیقت ایمان شما چیست؟ عرض کردند: اهل رضا به قضای الهی، تفویض [xiv] و تسلیم امر خداییم . حضرت فرمود : عالمان الهی و حکیمان دینی هستید، به گونه‏ای که حکمت شما نزدیک است به مرحله نبوت برسد و اگر راست می‏گویید که اهل تفویض، تسلیم و رضایید، چیزی را که در آن سکونت نمی‏کنید، نسازید و چیزی را که نمی‏خورید، ذخیره و پس‏انداز نکنید، شما که انباردار نسل آینده نیستید ! [xvi] برگرفته از کتاب مراحل اخلاق در قرآن، جلد 11، ص 351 تا 357 با اندکی تصرف .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image