بيداري اسلامي منطقه چه تأثيري در تحولات كشورهاي غربي داشته است ؟ اين موضوع را با توجه به پيش بيني مقام معظم رهبري از كشيدن شدن بيداري اسلامي تا قلب اروپا مورد تحليل و ارزيابي قرار دهيد ؟

بيداري اسلامي را نمي توان حادثه اي محدود و محصور به مرزهاي چندكشور اسلامي به حساب آورد زيرا ابعاد و دامنه اين حادثه سترگ ، فراتر از مرزهاي جغرافيايي اين كشورها بوده و آنچه موجب شده تا بيداري اسلامي به عنوان حادثه اي با ابعاد فرا منطقه اي نمايان شود را مي توان در چند محور مورد بررسي و توجه قرار داد . 1. بيداري اسلامي مقدمه اي براي قيام عليه ديكتاتوري جهاني بيداري اسلامي در كشورهاي اسلامي تنها مقابله با چند رژيم ديكتاتور وابسته نبوده و در حقيقت مقدمه و سرآغازي براي قيام عليه ديكتاتوري جهاني و استبداد بين المللي محسوب مي گردد كه در آن خواست چند قدرت بزرگ بر خواست سايركشورها و ملت ها برتري داشته و امكانات بين المللي در راستاي منافع آنان به كار گرفته مي شود . اين مسأله موجب شده تا امواج اين بيداري از اين كشورها فراتر رفته و شعاع آن به كشورهاي غربي و آمريكا برسد كه در جنبش وال استريت و اعتراض هاي مردمي در كشورهاي اروپايي گوشه هايي از آن را شاهد بوديم . شعار 99 درصدي در جنبش وال استريت نه تنها اعتراض به وضعيت اقتصادي كشور بلكه اعتراض عليه ساختار ناعادلانه آمريكا بود که در آن حتي سبك اعتراض و حركت مردم از قبيل برپايي چادرهايي در ميدان هاي اصلي شهر كه برگفته از قيام مردم مصر بود بيانگر تأثير پذيري و الهام اين جنبشها و اعتراض ها از بيداري اسلامي است . در حقيقت بيداري اسلامي را بايد همانند جرقه اي دانست كه در خرمن ساختار ظالمانه و فاسد بين المللي افتاده است و امروز دامن چند كشور فاسد و وابسته را گرفته و ديري نخواهد پاييد كه دامن كشورهاي غربي را خواهد گرفت . همانگونه كه مقام معظم رهبري فرمودند :« امروز در كشورهاى اسلامى عليه ديكتاتورى‌هاى وابسته قيام شده است؛ اين مقدمه‌اى است براى قيام عليه ديكتاتورى جهانى و ديكتاتورى بين‌المللى، كه عبارت است از ديكتاتورى شبكه‌ى فاسد و خبيث صهيونيستى و قدرتهاى استكبارى. امروز استبداد بين‌المللى و ديكتاتورى بين‌المللى متجسم است در ديكتاتورى آمريكا و پيروان آمريكا و شبكه‌ى شيطانى و خطرناك صهيونيستى. امروز اينها با روشهاى مختلف و با ابزارهاى گوناگون در همه‌ى دنيا دارند ديكتاتورى مي كنند. آنچه شما در مصر انجام داديد، در تونس انجام داديد، در ليبى انجام داديد، در يمن داريد انجام مي دهيد، در بحرين داريد انجام مي دهيد، در كشورهاى ديگر انگيزه‌ى آن بشدت به وجود آمده است، جزئى از مبارزه‌ى با اين ديكتاتورى خطرناك و مضرى است كه دو قرن است دارد بشريت را فشار مي دهد. اين پيچ تاريخى‌اى كه گفتم، عبارت است از تحول از سيطره‌ى چنين ديكتاتورى‌اى به آزادى ملتها و حاكميت ارزشهاى معنوى و الهى؛ اين پيش خواهد آمد؛ استبعاد نكنيد.» همچنين فرمودند: « غرب امروز بر سر دو راهي است . يا بايد دست از زورگوئي طولاني مدت خود بردارد و حق ملت فلسطين را بشناسد و بيش از اين از نقشه‌ي صهيونيست هاي زورگو و ضّد بشر پيروي نكند ، و يا در انتظار ضربه‌هاي سخت‌تر در آينده‌ي نه چندان دور باشد . اين ضربه‌هاي فلج كننده فقط سقوط پي در پي حكومتهاي گوش به فرمان آنان در منطقه‌ي اسلامي نيست ، بلكه آن روزي كه ملتهاي اروپا و آمريكا دريابند كه بيشترين گرفتاريهاي اقتصادي و اجتماعي و اخلاقي آنان منشأ گرفته از سلطه‌ي اختاپوسي صهيونيزم بين‌الملل بر دولتهاي آنهاست و دولت مردان آنان به خاطر منافع شخصي و حزبي خود ، مطيع و تسليم در برابر زورگوئي هاي كمپاني‌داران زالو صفت صهيونيست در آمريكا و اروپايند ، آن چنان جهنّمي براي آنان به وجود خواهند آورد كه هيچ راه خلاصي از آن متصور نيست . آن روزي كه ملت آمريكا به درستي دريابد كه شماها براي چند صباح بيشتر باقي ماندن در قدرت ، تن به ذلت و تبعيت و خاكساري در برابر زر سالاران صهيونيست داده‌ايد و مصالح ملت بزرگي را در پاي آنان قربان كرده‌ايد با شما چه خواهد كرد؟» 2. ناكامي قدرتهاي بزرگ در تسلط بر منطقه و مقابله با انقلاب ها تحولات ناشي از بيداري اسلامي در رژيم هايي نمايان شد كه آنچنان وابسته به آمريكا و رژيم صهيونيستي بودند كه عزت و كرامت مردم خويش را در اين راه به حراج گذارده و ساليان دراز اين كشورها را به آلت دستي براي منافع قدرتهاي بزرگ تبديل نموده بودند .از اين رو شاهد بوديم كه با شلعه ور شدن آتشفشان بيداري اسلامي در اين كشورها ، اولين اعتراضات مردم متوجه اين قدرتها شده و با شعار عليه آنها و آتش زدن پرچم اين كشورها ، خشم و انزجار خود را از دخالت هاي آنان در كشورشان نشان دادند و با سقوط اين كشورهاي وابسته در حساس ترين منطقه دنيا از يك سو تمام تلاش قدرتهاي بزرگ به ويژه آمريكا براي تسلط بر منطقه و تأمين امنيت رژيم جعلي اسرائيل ناكام مانده و از سوي ديگر رؤياي ايجاد خاور ميانه بزرگ كه در راستاي اهداف و منافع آمريكا حركت كند نقش بر آب شده است . در حقيقت با جريان بيداري اسلامي، موازنه قدرت در منطقه به نفع كشورهاي اسلامي و جمهوري اسلامي تغيير پيدا نموده و آمريكا و رژيم صهيونيستي يكي از مهمترين كانون هاي اصلي نفوذ خويش را از دست رفته مي بينند و آنچه امروز در سوريه شاهديم ، تلاش اين كشورها براي شكستن خط اول مقاومت و برگرداندن شرايط به نفع رژيم صهيونيستي است . 3.نمايش ناكارآمدي تئوري هاي غربي كشورهاي غربي به رهبري آمريكا سالها تلاش كردند تا الگوي ليبرال دموكراسي خود را بر ساير كشورها تحميل نمايند و آنها را يگانه راه توسعه وپيشرفت قلمداد نمودند. اما حركت بيداري اسلامي بار ديگر ناكارآمدي نظريه هاي غربي را در اداره جهان به اثبات رساند . مقام معظم رهبري در اين باره فرمودند: «يكى از نتائج يا حواشى حوادث منطقه‌ى ما ، غلط از آب درآمدن تئورى‌هاى غربى است. همه‌ى تئورى‌هاى اينها در زمينه‌ى اقتصاد - كه حالا وضع اقتصادى‌شان را داريد مشاهده مي كنيد - در زمينه‌ى سياست، اداره‌ى سياسى آنها، مديريت سياسى آنها، اين جور دارد در اين منطقه به گل مى‌نشيند. بعد از اين همه كارى كه در اين منطقه كردند و نفوذى كه پيدا كردند، حضور سياسى و اقتدار سياسى آنها اين جور دارد نابود مي شود. اينها نشان مي دهد كه تئورى‌پردازى‌هاى غربى در زمينه‌ى سياست، در زمينه‌ى اقتصاد، تئورى‌هاى ناقص و عقيم و بى‌خاصيتى است؛ ما را بيشتر تشويق مي كند كه برويم به درون خودمان مراجعه كنيم و فكر اسلامى و انديشه‌ى اسلامى را پيدا كنيم.» 4. آشكارشدن چهره واقعي آمريكا و رژيم صهيونيستي اين حادثه بزرگ بيش از پيش چهره واقعي و بدون روتوش آمريكا و رژيم صهيونيستي را براي افكار عمومي جهان آشكار ساخت و دروغين بودن ادعاي دموكراسي خواهي، حقوق بشر و صلح طلبي اين كشورها را به معرض ديد جهانيان و ملت ها قرار داد. مردمي كه براي احقاق حقوق فراموش شده خويش به ميدان مبارزه آمده و خواستار توجه به نقش خود در اداره كشور بودند با برخورد شديد حكومت هاي خويش روبرو شده و اين سركوب ها با حمايت هاي آشكار و پنهان آمريكا و رژيم صهيونيستي همراه گرديد . جنايات وحشيانه و غير انساني آل خليفه و آل سعود در بحرين و حوادث ناگوار يمن كه با چراغ سبز آمريكا و اسرائيل و دخالت هاي آنان انجام گرفته و مي گيرد ، نقاب دموكراسي خواهي و حقوق بشر را از چهره آنها كنار زده و امروز ديگر كشورها و ملتهاي به پا خاسته ماهيت پليد اين كشورها را شناخته اند و امروز آمريكا و رژيم صهيونيستي منفورتر از گذشته در چشم ملت هاي مسلمان و آزادي خواه هستند . 5. افزايش قدرت اسلام و موج اسلام خواهي بيداري اسلامي موجب گرديد تا موج اسلام خواهي كه با انقلاب اسلامي جان تازه اي گرفته بود، جلوه بيشتري پيدا نموده و قدرت اسلام در ميان كشورها و ملت ها بيش از پيش آشكار گردد و اين خطري بزرگ براي كشورهاي غربي و آمريكا و رژيم صهيونيستي محسوب مي گردد كه تلاش زيادي را براي تسلط بر منطقه خاورميانه انجام داده اند . بنيامين نتانياهو ضمن سخناني در پارلمان اسرائيل گفت: «بهار عربي كه مي گويند، وضعيت بي ثباتي درست كرده و باعث رشد اسلامگرايي در منطقه شده است. ما اكنون شاهد موج اسلامگرايي هستيم كه پس از حضور ده ها سال حكومت هاي با ثبات در جهان عرب، اين كشورها را در برگرفته است.» ساخت و نمايش فيلم توهن آميز به ساحت مقدس پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله را بايد سناريوي آمريكايي و صهيونيستي دانست كه در مقابله با گسترش روز افزون موج اسلام گرايي و افزايش قدرت اسلام صورت گرفت و همانگونه كه مقام معظم رهبري خاطر نشان كردند «احساس عقب ماندگي دشمنان در رويارويي با امواج بيداري اسلامي،علت دست زدن به چنين جناياتي است.» .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19

لینک کوتاه