تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه
ازدواج یکى از مهمترین حوادثى است که در زندگى هر انسانى رخ مىدهد و به قدمت تاریخ و حتى قبل از آن است . ازدواج در کنار تولد و مرگ ، یکى از سه حادثه مهم زندگى است که در میان این سه ، تنها وقوع ازدواج است که در آن امکان انتخاب وجود دارد . انسانها مىتوانند تصمیم بگیرند با چه کسى و چه موقع ازدواج کنند بنابراین پدیده ازدواج در زندگى انسان در همه اعصار ، نقش اصلى و مهمى را ایفاء کرده است . از آنجا که ازدواج در همه دوره ها و زمانها داراى اهمیت و ارزش خاص خود بوده است و البته داراى تفاوتها و ویژگى هاى خاص خود است ، لذا در ادامه به توضیح مختصرى از نحوه ازدواج در ایران باستان مى پردازیم : تناسب سن در هنگام انتخاب همسر و ازدواج در ایران باستان سعى بر رعایت تناسب سن بین پسر و دختر مىشده است . البته گاهى نیز قبل از به دنیا آمدن دختر ، در بدو تولد او را براى شخصى بسیار مسنتر و بزرگتر در نظر مىگرفتند . در ایران باستان ، والدین بخصوص پدران در امر ازدواج دختران کاملاً دخالت و اظهار نظر مىکردند و اصولاً اجازه پدر ، مهمترین گام در انجام ازدواج آیینى بوده است ولى این دخالت بطور کلى چندان مستبدانه و به دوراز خواست و تمایل دختران نبوده است . روابط دختر و پسر بنظر مىرسد که دختران روزگار باستان در رودرویى با مردان بىباک بوده و دراظهار عشق و تمایل تا حد خواستگارى نیز پیشرفتهاند . در میان این زنان از همه بارزتر و مشخصتر تَهمینه ، مادر سهراب و شهرو ج مادر برزو پسر سهراب ج مىباشد . دختران و زنان دربارى ، در قید و بند تشریفاتى بیشترى از سایر طبقات بودهاند و این جداسازى زن و مرد به حد پسندیده بوده است که تهمینه با غرور از آن یاد مىکند که کسى او را از پرده بیرون ندیده و هیچکس آواى او را نشنیده است . دخالت والدین در ازدواج در ایران باستان ، والدین بخصوص پدران در امر ازدواج دختران کاملاً دخالت و اظهار نظر مىکردند و اصولاً اجازه پدر مهمترین گام در انجام ازدواج آیینى بوده است ولى دخالت و اعمال نظر پدران بطور کلى چندان مستبدانه و به دوراز خواست و تمایل دختران نبوده است . آگاهى و هوشیارى به هنگام انتخاب همسر ، حضور بزرگان فامیل به هنگام ازدواج ، از موارد حاکم برازدواج و خواستگارى بوده است . مادران نیز در ازدواج دخالت کرده و در تصمیمگیریها اثر مىگذاشتهاند . قابل ذکر است که دخالت والدین تا حدود زیادى بستگى به فرهنگ و طبقه اجتماعى و طرز تلقى و تفکر خانوادهها داشته است و گاهى انتخاب همسر را کاملاً به عهده دختر واگذار مىکردهاند . در ایران باستان ، آگاهى و هوشیارى به هنگام انتخاب همسر ، حضور بزرگان فامیل به هنگام ازدواج ، از موارد حاکم برازدواج و خواستگارى بوده است . ازدواج با هم کفو در ایران باستان ، در امر ازدواج مسأله همنژاد بودن ، برابر بودن و همکفو بودن زن و مرد مطرح بوده است . و در طبقات مختلف اجتماعى متناسب با وضعیت خانوادگى اعمال مىشده است . اهمیت زناشویى در ایران باستان براى بنیان نیکبختى و تشکیل خانواده ، زناشویى از مهمترین وظایف هر ایرانى بوده است و چون ایرانیان داراى خوى و خصلت پاک وبى آلایشى بودهاند ، براى پیکار با تجرد ، به موضوع زناشویى اهمیت مىدادهاند و فرزندان خود را به آن تشویق مىکردند تا حدى که امر زناشویى را از فرایض دینى خود مىدانستند . در آیین زرتشت ، درباره زناشویى و خانواده چنین آمده است : « شوهر به منزله پادشاه وزن ملکه خانواده محسوب مىشود ، فریضه شوهر ، پرستارى از زن و فرزندان و فراهم آوردن سامان لازم خانواده است . هدف از زناشویى در ایران باستان امر زناشویى علاوه بر اینکه جزو فرایض دینى هر ایرانى محسوب مىشده است . و آن را موجب و وسیله بنیان خانواده و نیکبختى اجتماع مىدانستند ، منظور بزرگ دیگرى نیز داشته است و آن علاقه به حفظ نسل و داشتن فرزند بوده است . هر پسر و دختر و زن و مرد ایرانى همیشه از خداوند آرزو مىکرد که فرزندى مهربان به او اعطا کند . و کسى که قدرت نداشت ، موجبات سرشکستگى خانواده خود را فراهم مىنموده است . کسى که در اثر بدکارى یابد خواهى ستارگان بىفرزند بود ، در آن دنیا از پل چینوات ( صراط ) نمىتوانست بگذرد و به همین دلیل بود که شخص بىفرزند به ناچار پسرخواندهاى انتخاب مىکرده و چون فرزند خود ، از او پرستارى مىکرد . شرایط زناشویى در ایران باستان در ایران باستان زناشویى شرایطى خاص داشت که عبارتند از : 1 ج سن بلوغ : در اوستا سن ، مهمترین اوقات عمر آدمى شمرده شده است و نیز سن بلوغ و رشد پانزده بوده است . 2 ج رضایت : ازدواج دختران و پسران باید با رضایت والدین صورت مىگرفت . حق شوهر دادن دختر به پدر اختصاص داشت و اگر پدر زنده نبود ، شخص دیگرى اجازه شوهر دادن دختر را داشت این حق نخست به مادر تعلق میگرفت و اگر مادر ، مرده بود این حق متوجه یکى از عموها یا دائىهاى دختر مىشد و دختر خود مستقلاً حق اختیار شوى ندانست . 3 ج تابعیت زوجین : در این زمینه همین قدر معلوم است که عادت پادشاهان ساسانى بر این جارى بوده است که با کسانى که تابع کشور و ملت دیگرى بودهاند ، ازدواج مىکردهاند ولى دختر خود را به کسى غیر از ایرانى نمىدادند . 4 ج اهمیت طبقات : دین زرتشتى پیروان مذاهب را به چهار طبقه روحانیون ، جنگاوران ، کشاورزان و پیشهوران تقسیم مىکند به طوریکه ازدواج نجیب زادگان بازنى از طبقه پست ممنوع بود این جلوگیرى براى آن بوده است که خون و نژاد آنها پلید نشود و کسى که چنین ازدواجى مىکرده از طبقه خویش خارج مىشده است . انواع ازدواج گفتنى است که زن و مرد زرتشتى به 5 صورت وتحت عناوین پادشاه زن - چاکر زن - ایوک زن - ستر زن - خودسر زن پیوند زناشویى مىبستند که هر یک جداگانه به شرح زیر است : 1 - پادشاه زن : این نوع ازدواج به حالتى گفته مىشد که دخترى پس از رسیدن به سن بلوغ با موافقت پدر و مادر خود با پسرى ازدواج مىکرد و پادشاه زن از کاملترین حقوق و مزایاى زناشویى برخوردار بود و کلا همه دخترانى که براى نخستین بار و با رضایت پدر و مادر ازدواج مىکردند ، پیوند زناشویى آنان تحت عنوان پادشاه زن ثبت مىشد . . 2 - چاکر زن : این نوع ازدواج به حالتى اطلاق مىشد که زنى بیوه به عقد و ازدواج با مرد دیگرى در مىآمد . این زن با زندگى در خانه شوهر دوم خود حقوق و مزایاى پادشاه زن را در سراسر زندگى مشترک دارا بود ، ولى پس از مرگ آیین کفن و دفن و سایر مراسم مذهبى اش تا سى روز توسط شوهر دوم یا بستگانش برگزار مىشد . ولى هزینه هاى مراسم بعد از سى روز به عهده بستگان شوهر اولش بود ، چون معتقد بودند در دنیاى دیگر این زن از آن نخستین شوهر خود خواهد بود و به همین علت پیوند دوم او تحت عنوان چاکر زن یاد مىشد . 3 - ایوک زن : این نوع ازدواج زمانى اتفاق مىافتاد که مردى دختر یا دخترانى داشت وفرزند پسر نداشت و ازدواج تنها دختر یا کوچکترین دخترش تحت عنوان ایوک ثبت مىشد و رسم بر این بود که اولین پسر تولد یافته از این ازدواج به فرزندى پدر دختر در مىآمد و به جاى نام پدرش نام پدر دختر را بعد از نامش مىآوردند . 4 - ستر زن : وقتى که فرد بالغى بدون ازدواج در مىگذشت ، پدر و مادر یا خویشان این فرد موظف بودند به خرج خود و به یاد فرد درگذشته دخترى را به ازدواج پسرى درمىآورند . شرط این نوع ازدواج آن بود که دختر و پسر متعهد مىشدند که درآینده یکى از پسران خود را به فرزند خواندگى فرد درگذشته بدون زن و فرزند درآورند 5 - خودسر زن : اگر دخترى و پسرى پس از رسیدن به سن بلوغ برخلاف میل والدین خود خواستارازدواج با یکدیگر مىشدند و مصر بر این امر نیز بودند ، با وجود مخالفت والدین ازدواج آنها منع قانونى نداشت و زیر عنوان خودراى زن ثبت مىگردید و در این بین دختر از ارث محروم مىشد ، مگر اینکه والدینش به خواست خود چیزى به او مىدادند یا وصیت مىنمودند که بدهند . این نوع ازدواج ها در ایران باستان انجام مىشد امروزه ازدواج ها تحت این عناوین ثبت نمىشود . گفتنى است که طلاق در آیین زرتشتى مطرود و منفور است و تحت شرایطى ویژه و در مواردى نادر و خاص طبق آیین نامه زرتشتیان مجوز داده مىشود . ( برگرفته از سایت تبیان با اضافات ) البته از کیفیت عقد در دوران زردشت به صورت دقیق اطلاعى در دست نیست تنها این که تاریخ گزارش مى دهد که مراسم عقد درحضور خانواده داماد وعروس برگزار مى شد . سپس مؤبد شروع به خواندن بخش هاى از اوستا نموده واندرز زناشویى مى دهد بعد طرفین خانواده مى پرسند که از ازدواج راضى هستند یاخیر پس از جواب شنیدن بلى از هردو نوشتن ازدواج دردفتر رسمى زردشت ها انجام مى گیرد . عروس وداماد وشاهدان آن را گواهى مى دهند . جهت اطلاع بیشتربه منابع زیر مراجعه نمایید : - علوى ، هدایت الله . ( 1377 ) ، زن در ایران باستان ، تهران انتشارات هیرمند . - علوى ، هدایت الله . ( 1377 ) ، زناشویى در ایران و باستان ، تهران ، انتشارات هیرمند . - حجازى ، بنفشه . ( 1370 ) زن به ظن تاریخ ، تهران ، انتشارات شهراب . - سگالتن ، مارتین . ( 1370 ) . جامعه شناسى تاریخى خانواده ، ترجمه : حمید الیاسى ، تهران ، نشر مرکز .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.