مشخصه‎های جاهلی / قبل از انقلاب اسلامی /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

به نظر شما مشخصه‎هاي جاهلي قبل از انقلاب اسلامي ايران چه مواردي بودند؟


می توان به عنوان نمونه مشخصه‎هاي جاهلي قبل از انقلاب که به نوعی به رژيم پهلوی مربوط می شود را در قالب اين عناوين اشاره نمود1. بي‎توجهي به ارزش‎هاي ديني و مذهبي و مبارزه به هويت فرهنگي و باورهاي مردماز علل عمدة بروز انقلاب و سقوط رژيم شاه تلاش وي در ناديده گرفتن و زير پا گذاشتن ارزش‎ها و سنت‎هاي ديرين اجتماعي و دارای ريشه مذهبي بود. «رژيم شاه به ارزش‎ها، سنت‎ها و معتقدات جامعه كه عميقاً ريشه مذهبي داشت نه تنها بي‎اعتنا بود بلكه به طرق مختلف سعي در از بين بردن ارزش‎هاي مسلّط بر جامعه و جايگزيني آن‎ها با ارزش‎هايي كه براي جامعه بيگانه بود، مي‎كرد».[1] شاه تاريخ شمسي را به تاريخ شاهنشاهي مبدّل ساخت و در تبديل تعطيلي روز جمعه به روز يكشنبه، احياي سنن زردشتي و خرافات[2] ، ترويج فرهنگ ابتذال غرب و مسائلی در همين راستا که می توانست هويت دينی و مردمی کشور را تغيير دهد، سعي و اهتمام داشت.2. گسترش فساد و ابتذال در جامعهايجاد مراكز فحشا و فساد در جامعه، بي‎بندو باري، استفاده ابزاري از زنان و استفاده از آنان در فعاليت‎هاي اجتماعي نامناسب، تشكيل مجالس عيش و نوش، مراکز توليد و مصرف مشروبات الكلي و ايجاد مراكز قمار از جمله مواردی بود که رژيم پهلوی در ترويج و گسترش آن اقدام نمود ، برپايي جشن‎هاي سلطنتي به عناوين مختلف، با هزينه‎هاي گزاف و تبليغات بسيار[3]به بهانه اين که اين مراسم پرخرج و پرشكوه به منظور پيوند دادن هر چه بيش‎تر تاريخ ايران به دوران باستان پيش از اسلام است، انجام می گرفت ولی در واقع آن « ارضاي بخشي از خصوصيات رواني شخص شاه و تأمين منافع اطرافيانش و هم چنين ايجاد تصويري از ثبات و اقتدار براي دوستان خارجي اش بود و اين در حالی بود که اين برنامه‎ها در تقابل كامل با روحيات، باورها و عقايد مردم بود لذا با تداوم اين برنامه‎ها نفرت و انزجار مردم نسبت به خاندان پهلوي به اوج رسيد».[4]3. فساد دستگاه اداري كشور«فساد و رشوه‎خواري که بر سيستم اداري حاكم بود و هم چنين بوروكراسي شديد سبب شده بود تا دستگاه اداري كارآيي و توان اجراي خويش را از دست بدهد و سبب نارضايتي مردم شود به خصوص حاکميت مستشاران آمريکايی و سيطره روحيه تملق و چابلوسی حتی به رغم نوسازی و گسترش آن توسط رژيم قدرت اداره امور را نداشت.4. شكاف طبقاتي و فقدان عدالت اجتماعياگر چه با بالارفتن قيمت نفت قدرت پولي و اقتصادي رژيم افزايش چشم‎گيري پيدا كرد ولي عدم وجود برنامه‎هاي عمراني و اقتصادي صحيح بر نارضايتي‎ها افزود، عقب افتادگي، محدوديت قشر عظيمي از مردم، نبود فضاي آموزشي بهداشت مناسب، بي‎سوادي، عدم حمايت از توليدات داخلي از معضلات آن زمان است که شکاف طبقاتی را به همراه داشت.[5]5. وابستگي كامل به بيگانگان«تكية رژيم شاه به رضايت قدرت‎هاي بيگانه به ويژه انگليس و آمريكا بود، نفوذ انگليس و به تبع آن آمريكا، در دستگاه اداري و نظامي و حتي پليس مخفي عميق غير قابل انكار بود، در واقع شاه تاج و تخت خود را مديون آن‎ها دانسته و دوام و بقاي آن را نيز وابسته به حمايت آن‎ها مي‎ديد.[6] به دنبال اصلاحات ارضي شاه كه طرح آن توسط دولت آمريكا در زمان «كندي» ريخته شده بود ايران از جهت تأمين مواد غذايي خود وابسته به خارج گرديد. «اين وابستگي به بيگانگان علاوه بر اين كه سبب تسلط بيگانگان برمنابع اقتصادي خصوصاً نفت شد، بلكه قدرت‎هاي بزرگ خصوصاً آمريكا تلاش نمودند تا از راه اشاعة فرهنگ مبتذل غربي و وارد كردن تكنولوژي و وسائل لوكس زمينة و گسترش سياست مصرف زدگی و وابستگي بيش‎تر و همه جانبه را فراهم نمايند».[7]اين اقدامات ويرانگر و مخرّب با نشانه ها و مشخصه های جاهلی آن توسط رژيم شاه نهايتاً منجربه نارضايتي شديد مردم شد و انقلاب اسلامي با هدف احياي ارزش‎هاي اسلامي و بازيابی عزت و شرف اسلامي و ترويج اخلاق و معنويت در جامعه شكل گرفت كه در برخي زمينه‎هاي پس از پيروزی انقلاب موفقيت‎هاي شگرفي حاصل شد و در برخي زمينه‎ها نياز به تلاش بيش‎تري است.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1. جواد منصوري، سيد تكويني انقلاب اسلامي، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، تهران، 1375، ص 231 تا 250.2. منوچهر محمدي،‌تحليلي بر انقلاب اسلامي، انتشارات امير كبير، تهران، 77، ص 67 تا 96.3. عبدالرضا حاجيله ي، كنكاشي در تغيير ارزش‎ها پس از پيروزي انقلاب اسلامي، نشر معارف، 1380، از ص 93 تا 102.پی نوشتها:[1] . منوچهر محمدي،‌تحليلي بر انقلاب اسلامي، انتشارات امير كبير، تهران، 77، ص 86.[2] . عبدالامير فولادزاده، شاهنشاهي پهلوي در ايران، كانون نشر انديشه اسلامي، قم، 1369، ج 2، ص 75 و 76.[3] . جهت مطالعه بيشتر ر.ك: به كتاب پشت پردة تخت طاوس، مينو فرشچي، ترجمه حسين ابوترابيان، انتشارات اطلاعات، تهران، 1374، از ص 110 تا 179؛ كتاب شاهنشاهي در ايران، نوشتة عبدالامير فولاد زاده، كانون نشر انديشه اسلامي، قم، 1369، ج 1، از ص 203 تا 319.[4] . جواد منصوري، سير تكويني انقلاب اسلامي، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، تهران، 1375، ص 234 ـ 235.[5] . جهت مطالعه بيشتر ر.ك: انقلاب اسلامي، ريشه‎هاي آن، عباسعلي عميد زنجاني، كتاب طوبي، تهران، 1376، از ص 311 تا 326.[6] . منوچهر محمدي،‌تحليلي بر انقلاب اسلامي، انتشارات امير كبير، تهران، 77، ص 86.[7] . عباسعلي عميد زنجاني، گزيدة كتاب انقلاب اسلامي و ريشه‎هاي آن، كتاب طوبي، تهران، 76، ص 312 و 313.منبع: اندیشه قم .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image