نسبت تجسیم به شیعه توسط وهابیون / عقاید / خداشناسی / اسماء و صفات خداوند / صفات ذات / صفات سلبیه / جسمیت /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

آیا حدیث ان اللّه تعالی یزور الحسین و یصافحه و یقعد معه علی سریر دلالت بر اعتقاد به تجسیم توسط شیعه دارد؟


برای روشن شدن بیشتر سوال متن حدیث آورده می شود: قال: أخبرنی أبو الحسین محمد بن هارون، عن أبیه، عن أبی علی محمّد بن همّام، عن أحمد بن الحسین، المعروف بابن أبی القاسم، عن أبیه، عن الحسین بن علی، عن محمّد بن سنان، عن المفضل بن عمر قال: قال أبو عبد اللّه- (علیه السلام)-:.. ..حتی ان اللّه تعالی یزور الحسین و یصافحه و یقعد معه علی سریر. ترجمه حدیث: همانا خداوند بلند مرتبه قبر امام حسین (علیه السلام) را زیارت می کند و با او دست می دهد و با او بر تختی واحد می نشیند... این حدیث را بحرانی در مدینة معاجز 464/3 و میرزا محمد تقی الممقانی در صحیفة الأبرار, ( 2 / 199 - 200 ) آورده است. اما پاسخ هایی که می توان به این شبهه داد از این قرارند: اولا: کسانی که به این حدیث استناد کرده و شیعه را متهم به تجسیم می کنند متن روایت را آورده ولی ادامه آن را که نظر عالم شیعه یعنی سید هاشم بحرانی است نیاورده اند در حالی که مرحوم بحرانی به وضوح به تاویل روایت می پردازد و هر گونه برداشت تجسیم را از متن روایت نفی می کند چرا که طبق اصول نقلی و عقلی شیعه به هیچ عنوان اعتقاد به جسمانیت خداوند را قبول ندارد. سید هاشم بحرانی پس از آوردن حدیث در کتابشان اضافه می کند که معنی قوله- (علیه السلام)- حتّی أنّ اللّه تعالی یزور الحسین- (علیه السلام)- إلخ کنایة عن قرب شأن الحسین- (علیه السلام)- من اللّه تعالی و هذا معلوم لأنّ اللّه سبحانه و تعالی لیس بجسم و لا یجوز علیه الحرکة و السکون و الانتقال و لیس فی مکان و لا یخلو منه مکان سبحانه و تعالی... ترجمه: معنی (این) قول او(امام صادق علیه السلام): خداوند بلند مرتبه امام حسین(علیه السلام) را زیارت میکند الی آخر... کنایه از قرب(نزدیکی) شان امام حسین به خداوند تعالی است و این معلوم است برای اینکه خداوند جسم نیست و جایز نیست (نسبت دادن) حرکت و سکون و انتقال به او و خداوند در مکانی نیست و هیچ مکانی خالی از او نیست... (مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر: السید هاشم البحرانی جلد: 3 صفحه: 464) لازم به ذکر است که تاویل متونی که به ظاهر دلالت بر جسمانیت خداوند دارند منحصر به روایات نیست بلکه آیاتی چون ید الله فوق ایدیهم نیز تاویل به قدرت خداوند می شود. و شیعه بر نفی جسمانیت ازخداوند دلایل قرآنی و روایی و حتی عقلی محکمی دارد. و از جمله ادله متقن قرآنی، استناد به سوره توحید و آیه (الله الصمد ) است که دلالت بر بی نیاز بودن خداوند می کند و لازمه جسمانیت نیازمندی است. چرا که جسم دارای اجزا است و به اجزای خود نیازمند است در حالی که خداوند بی نیاز مطلق است پس مسلما خداوند جسم نخواهد بود. تا قیام قیامت هم روایت بیاورید که معنای ظاهری اش بتواند حمل بر تجسیم شود، پس خود سید هاشم در ادامه روایت، تجسیم را نفی می کنند.  ثانیا: نفر بعدی که گفته می شود این روایت را در کتاب خود آورده میرزا محمد تقی الممقانی است که بر خلاف ادعای اینها از علمای شیعه نیست بلکه از بزرگان شیخیه است و روشن است که شیعه عقاید شیخیه را در موارد متعدد مردود می داند. ثالثا: این روایت مشکل سندی دارد و به خاطر وجود محمد بن سنان در سلسله روات آن، این روایت ضعیف شمرده می شود. برای اثبات این مدعا متن کتب رجالی را در مورد محمد بن سنان می آوریم: أبو جعفر الزاهری من ولد زاهر مولی عمرو بن الحمق الخزاعی، کان أبو عبد الله بن عیاش یقول: حدثنا أبو عیسی محمد بن أحمد بن محمد بن سنان قال: هو محمد بن الحسن بن سنان مولی زاهر توفی أبوه الحسن وهو طفل وکفله جده سنان فنسب إلیه، وقال أبو العباس أحمد بن محمد بن سعید أنه روی عن الرضا علیه السلام قال: وله مسائل عنه معروفة، وهو رجل ضعیف جدا لا یعول علیه ولا یلتفت إلی ما تفرد به.... ( رجال النجاشی: أبی العبّاس أحمد بن علی النجاشی جلد: 1 صفحه: 328) رابعا: در روایات متعدد در منابع شیعه هر گونه تشبیه و تجسیمی برای پروردگار متعال نفی شده است که برای روشن شدن بیشتر مطلب به یکی از آن ها استناد می شود: شیخ صدوق رضوان الله علیه در دو کتاب"التوحید" و "امالی" خود این روایت را که سند ان کاملا صحیح است از امام صادق علیه السلام نقل می کند: حدثنا محمد بن أبی عبد الله الأسدی الکوفی، عن موسی بن عمران النخعی، عن عمه الحسین بن یزید النوفلی، عن علی بن سالم، عن أبی بصیر، عن أبی عبد الله الصادق علیه السلام، قال: إن الله تبارک وتعالی لا یوصف بزمان ولا مکان ولا حرکه ولا انتقال ولا سکون، بل هو خالق الزمان والمکان والحرکه والسکون، تعالی الله عما یقولون علوا کبیرا.  خداوند بلند مرتبه و منزه، با زمان و مکان و حرکت و انتقال و سکون وصف نمی شود، بلکه او خالق زمان و مکان و حرکت و سکون است. خداوند از آنچه می گویند بلند رتبه تر و بزرگتر است.(التوحید، الشیخ الصدوق، ص 183 و 184) در این روایت وصف خداوند به زمان یا مکان یا حرکت یا سکون نفی شده است و خداوند بلند مرتبه تر از آن دانسته شده است که به چنین اوصافی وصف شود و روشن است که لازمه جسمانیت هر چیزی این است که دارای مکان باشد و محدود به زمان باشد همچنین متصف به حرکت یا سکون باشد. و وقتی این موارد از خداوند نفی شده است پس نتیجه می گیریم که هرگز نمی توان تصوری مادی و جسمانی از خداوند داشت. و این مساله برای کسانی که اندک آشنایی با عقاید شیعه دارند کاملا مبرهن و واضح است و این تبلیغات وهابیت افکار کسانی را نشانه گرفته است که به هر دلیلی با اصول عقاید شیعه آشنا نیستند. لازم به ذکر است که برخلاف شیعه که هر گونه تجسیم و تشبیه را از خداوند نفی می کند و آیات و روایاتی را که می توان برداشت تجسیم از آن ها کرد به تاویل می برد، وهابیت و در راس آن ها ابن تیمیه، شدیدا تبیین جسمانی از خداوند دارند و برای خداوند اعضا و تخت و حرکتی همچون حرکت و نشست و برخاست های انسانی قائل هستند. .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image