تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
اولاً شرك عبارت از آن است كه چيزى بدون خدا و يا همتاى با خدا مطلوب بالذات باشد ولى اگر مطلوب بالذات و معبود ذاتى فقط خداوند باشد و از آن حضرت چيزى به نام حسنهٔ دنيا و حسنهٔ آخرت درخواست شود هرگز شرك نخواهد بود.و ثانياً روزگارى گفته مىشد به صلاح عالم دينى نيست كه در سياست دخالت كند، الآن گفته مىشود به سود دين نيست كه وارد سياست و حكومت شود!حضرت اميرمؤمنان (سلاماللهعليه) جملهاى دارند كه به گونهاى در حق قائلين اين سخن نيز جارى است. آن حضرت چنين فرمود: «النّاس من خوف الذّل مُتَعجّلوا الذلّ»(1) برخى از مردم براى اينكه ذليل نشوند به استقبال ذلت مىروند! اين آقايان هم، از ترس اينكه مبادا گرفتار شرك شوند به استقبال شرك مىروند! در حالى كه اگر جامعهٔ ما قرآن و عترت را از صحنهٔ سياست و مديريت كشور خارج كند، جز اين است كه مانند قبل از انقلاب اسلامى، قانون بلژيك و امثال بلژيك را بايد حاكم نمايد؟! قانونى كه عصارهٔ فكر بشر است و بشرى كه خود را مصدر بايد و نبايد مىپندارد و داعيه ربوبيت دارد همان طورى كه فرعون چنين داعيهاى داشت. ملتى كه به اين قانون ملتزم مىشود وَثنَى و مشرك سياسى، تدبيرى بلكه عبادى خواهد بود.اگر مجموعهٔ قوانين حاكم بر نظام زندگى جامعه مطابق با وحى الهى بود، مىشود حاكميت «الله» و اگر چنين نبود مىشود حاكميت قانونگذار آن قانون كه غيرخداست، و در حقيقت او معبود جامعه قرار گرفته است. اينكه فرعون در مقابل سخن حضرت موسى (عليهالسّلام) كه به او مىگفت بندگان خدا را آزاد كن و به بردگى نگير، گفت: «إِنِّى أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِى الْأَرْضِ الْفَسَادَ»(٢). دينى كه او مىگفت همان قانون مدوّن حاكم بر مصر بود. همان قوانينى كه خود تدوين كرده بود و مردم را ملتزم به آن مىخواست. بنابراين تفكر جدايى دين از سياست و تدبير به اين برمىگردد كه اين افراد از اينكه مبادا دچار شرك شوند، پيشاپيش به شرك تن مىدهند! (مِن خوف الشرك فى الشرك).و ثالثاً در پاسخ به اين شبهه مىتوان گفت كه با انقلاب اسلامى كه ثمرهٔ هماهنگى سياست و ديانت بود اين كشور و اين ملت به عزّت و عظمت دست يافت، استقلال، آزادى، و جمهورى اسلامى سامان يافت و بسيارى از مناطق آباد و پيشرفتهاى چشمگيرى حاصل شد. قدرتهاى بزرگ قبل از انقلاب، ايران را چيزى حساب نمىآوردند، اما الآن از مسؤولان و دولتمردان ايران با عزت و آبرو دعوت مىكنند و با كرامت از آنان استقبال و با آنان مذاكره مىكنند. اينها همه، بركت اقدام امام و قيام مردم و محصول خون شهيدان و نثار و ايثار جانبازان و آزادگان گرانقدر است البته همهٔ آنان هر چه دارند از ناحيه قرآن و عترت است.گذشته از همهٔ اينها بايد حجم زياد دشمنىهاى بعد از پيروزى انقلاب را ملاحظه كرد كه تا انقلاب پيروز شد منطقه گنبد را در شمال شعلهور كردند و تا گنبد آرام شد منطقه كردستان را مشتعل كردند و تا آتش كردستان رفت خاموش بشود جنگ تحميلى هشت ساله را به وجود آوردند كه در حقيقت جنگ جهانى بود، چون معناى جنگ جهانى اين است كه قسمت مهم جهان در جنگ شركت كند؛ اگر بسيارى از كشورهاى كوچك و بزرگ بر سر يك كشور مظلوم، بريزند مىشود جنگ جهانى زيرا در دوران جنگ تحميلى هشتساله يكى نيرو داد و ديگرى اسلحه و سومى آواكس و نقشه و اطلاعات و ... كدام كشور بود كه دستش برمىآمد به صدام عراقى كمك كند و كمك نكرد؟!اگر مىگذاشتند بزرگانى چون شهداى محراب و رجال علمى و مذهبى حوزه و دانشگاه باشند شهيد مطهرى و شهيد بهشتى مىماندند فضاى اسلامى ايران از همين هم معطرتر مىشد. برخى از اين شهداى نامآور حوزوى همانند بعضى از اصحاب كرام نبوى و علوى و حسينى بودند.لذا چنانكه ملاحظه مىشود، براى اسلامى كه وارد صحنه اجتماع و سياست شد كم مانعتراشى و دشمنى نكردند، با اين همه ثمرات و بركات آن فراوان است.(1) غرر الحكم، 2172.(2) سورهٔ غافر، آيهٔ 26.مأخذ: (فصلنامه حكومت اسلامى، شمارهٔ 22، ص 7، 28) .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.