استراتژی انتظار حرکت مستمر شیعه در طول تاریخ است /

تخمین زمان مطالعه: 15 دقیقه

مدیر مسئول نشریه موعود: استراتژی انتظار حرکت مستمر شیعه در طول تاریخ است انقلاب اسلامی ایران واقعه شریفی در مسیر زمینه سازی ظهور است مدیر مسئول نشریه موعود در نشست استراتژی انتظار زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران را در واقع مرحله اصلی و جدی شروع سقوط و در سراشیبی قرار گرفتن حوزه عظیم فرهنگی و تمدنی غرب عنوان کرد و گفت : بسیاری از اندیشمندان ، متفکران ، فرهیختگان و فلاسفه غربی اعتراف کرده اند که قرن ۱۹ میلادی زمان پایان سیطره حوزه فرهنگی و تمدنی غرب است .


مدیر مسئول نشریه موعود: استراتژی انتظار حرکت مستمر شیعه در طول تاریخ است انقلاب اسلامی ایران واقعه شریفی در مسیر زمینه سازی ظهور است مدیر مسئول نشریه موعود در نشست استراتژی انتظار زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران را در واقع مرحله اصلی و جدی شروع سقوط و در سراشیبی قرار گرفتن حوزه عظیم فرهنگی و تمدنی غرب عنوان کرد و گفت : بسیاری از اندیشمندان ، متفکران ، فرهیختگان و فلاسفه غربی اعتراف کرده اند که قرن 19 میلادی زمان پایان سیطره حوزه فرهنگی و تمدنی غرب است . شصت و دومین نشست فرهنگ مهدوی به همت موسسه موعود با سخنرانی اسماعیل شفیعی سروستانی در سالن غدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با موضوع «استراتژی انتظار» برگزار گردید. شفیعی سروستانی در این نشست به بررسی هفت غفلت بزرگ در زمان وقوع انقلاب اسلامی که موجب بروز ناهنجاری های بسیار در گستره ی حیات فرهنگی و مادی مردم سرزمین بزرگ اسلامی شد پرداخت و گفت: در استراتژی انتظار، ما می خواهیم حوادث ۳۰ ساله انقلاب اسلامی را در چهار حرکت و هفت غفلت، به نقد گذاشته و برای تداوم انقلاب، چاره اندیشی کنیم.سخن ما کاملا از درون نظام و در جهت رفع مشکلات است؛ جمع ما در واقع جمع محرمان و سخن ما برای محرمان است. وی اولین غفلت را غفلت از شرایط تاریخی عنوان کرد و ادامه داد: هیچ چیز شاید زیبنده تر از این نیست که وقتی حرکتی در ابعاد وسیع می خواهد در جامعه اتفاق بیفتد به شرایط تاریخی آن جامعه توجه شود، یعنی از موقعیت و شرایط تاریخی و بشری زمان خود اطلاع داشته باشد. این پژوهشگر عرصه مهدویت شناخت مشخصه ها و مبانی و مبادی حوزه فرهنگ و تمدنی جهان امروز را روشن کننده شرایط جهانی توصیف کرد و افزود: در حال حاضر شرقی ها و مسلمین در حوزه فرهنگی و تمدنی اسلامی زندگی نمی کنند، بلکه در سرزمین و حوزه ای زندگی می کنند که روزی حوزه فراخ فرهنگی و تمدنی اسلامی بوده است؛ یعنی امروز فرهنگ و تمدن اسلامی در سایه است و فاعلیت ندارد. در طول این ۴۰۰ سال که از عمر تاریخ جدید غربی می گذرد تمدن غربی تمام باقیمانده های حوزه فرهنگی و تمدنی شرقی، دینی، اسلامی، شبه قاره هند و امریکای لاتین را در خود هضم کرده است و فقط صورتکی از آن به جای گذاشته است. وی افزود: آنچه در دوره بزرگی از تمدن اسلامی نمودار تمدن شرقی و اسلامی بوده است امروز تنها به نمادهایی تبدیل شده اند که به عنوان زیور دیوارها و خاطره ها حضور دارند. شفیعی سروستانی در ادامه گفت: حضور سفالینه ها در خانه ها و مکان های تفریحی، موسیقی سنتی در رستوران ها و... به معنای زندگی کردن در حوزه فرهنگی دینی ملی و یا قومی اسلامی نیست، بلکه این نمادها تنها لذت بخش لحظه هایی از زندگی و گذران روزمرگی است. مدیر مسئول نشریه موعود با بیان اینکه غلبه فرهنگی و تمدنی غرب بر جهان امروز یک واقعیت پیچیده است گفت: متاسفانه شرق اسلامی برای گریز از این موقعیت هیچ تلاشی نکرده و هیچ برنامه ای ندارند. وی در ادامه گفت: بلکه برعکس، ایرانی ها، هندی ها و مصری ها به دنبال اثبات این هستند که درون مایه فرهنگی و تمدنی غرب که امروزه توانسته است بر جهان سیطره پیدا کند متعلق به تمدن شرق اسلامی بوده است. این ” در 100 سال اخیر ما شاهد غیبت اهل فرهنگ و تمدن در غرب هستیم و بسیاری از نظریه پردازان غربی با فهم این سراشیبی سقوط اصطلاحاتی چون پایان تاریخ را به کار برده اند . “ پژوهشگر مهدوی در ادامه اظهار داشت: حتی بسیاری از محققان و اندیشمندان در جهت اثبات این مدعا و تبیین دلایل و تشریح منابع آن تلاش کردندو نشست و همایش های مذهبی را نیز برگزار کردند، در حالی که این پرسش اساسی مطرح می گردد که از کدامیک از آثار و منابع ملی و قومی و مذهبی شرق اسلامی می توان سکولاریزم، لیبرالیزم، مکتب اصالت لذت، رویکرد امپریالیستی به عالم، ماتریالیزم و لیبرالیزم اخلاقی را استخراج کرد ؟ وی زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران را در واقع مرحله اصلی و جدی شروع سقوط و در سراشیبی قرار گرفتن حوزه عظیم فرهنگی و تمدنی غرب عنوان کرد و گفت: بسیاری از اندیشمندان، متفکران، فرهیختگان و فلاسفه غربی اعتراف کرده اند که قرن ۱۹ میلادی زمان پایان سیطره حوزه فرهنگی و تمدنی غرب است. شفیعی سروستانی گفت: یعنی پتانسیل فکری و فرهنگی آن تمام شده و در قالب یک تمدن تکنولوژیک در حال افول است و ظهور اصلی و تمام عیار این چهره تکنولوژیک تمدن غرب بدون هیچگونه وجهه فرهنگی در ایالات متحده امریکا بوده است. این پژوهشگر مهدوی، فرهنگ امریکایی را نمونه واقعی فرهنگ لمپنیسم توصیف کرد و افزود: اما تمدن آن فوق مدرن و تکنولوژیک است؛ چشم دوختن جهان به امریکا به عنوان آخرین منزلگاه تمدنی غرب از همین روست. مدیر مسئول نشریه موعود یاد آور شد: در ۱۰۰ سال اخیر ما شاهد غیبت اهل فرهنگ و تمدن در غرب هستیم و بسیاری از نظریه پردازان غربی با فهم این سراشیبی سقوط اصطلاحاتی چون پایان تاریخ را به کار برده اند. آنچه ما از ابتدای قرن ۲۱ از غرب می بینیم دیگر فلسفه و فرهنگ نیست، فقط سر و صدای تکنیک و تکنولوژیک است. هیجان تمدن تکنولوژیکی امروز در جهان آخرین تلاش های جسم نزدیک به جان دادن تمدن غرب است. این نویسنده حوزه مهدویت با بیان اینکه در فهم درست شرایط تاریخی حرکت انقلاب اسلامی در مسیر اسلام همزمان با سقوط فرهنگ و تمدن غرب غفلت بزرگی صورت گرفت اضافه کرد: اعلام بحران هویت و پایان تاریخ از سوی غرب در واقع همان اعلام آغاز درگیری فکری و تمدنی غرب با حوزه فکری و تمدنی شرق اسلامی است که آنها به نام آخرالزمان یاد می کنند. اگر ما در ابتدای انقلاب در میافتیم که عصر تمدن تکنولوژیک عنان گسیخته مبتنی بر تفکرات امانیستی به پایان رسیده است دچار هیجان کاذب برای تجربه تمدن مدرن غربی نمی شدیم. تجربه دنیای مدرنیته غربی که فرهنگ و تمدن در آن سقوط کرده ما را غافل از تمدن عظیم و ریشه دار اسلامی و شرقی کرد. درک موقعیت ویژه تاریخی ما همزمان با وقوع یک انقلاب الهی با پشتوانه بی نظیر تمدنی و فرهنگی اسلامی و شرقی می توانست ما را در مرحله ای از یک رشد تمام عیار فکری و فرهنگی قرار دهد و مغلوب سر و صدای کاذب تمدن غرب نشویم. اما متاسفانه ما غفلت کردیم و در حوزه های گوناگونی چون اقتصاد، فرهنگ، هنر، معماری و شهر سازی و... مجذوب زرق و برق های تمدن غربی شدیم و مشغول اسلامیزه کردن تمدن غرب شدیم. سروستانی غفلت دوم را غفلت از تحولات ۲۰۰ ساله اخیر ایران عنوان کرد و گفت: ” در طول این 200 سال دوره قاجاریه اثرات وسیع تخریبی فرهنگ و تمدن غربی در حوزه های گوناگون علم، ادبیات، فرهنگ ، آداب و رسوم و... بر جای مانده است . آیا می توان در مطالعات و تصمیم گیری های کلان و آسیب شناسی های دقیق بعد از انقلاب از این دوره 200 ساله غافل ماند ؟ “ یک اشتباه بزرگ تاریخی این است که بسیاری، نقطه آغاز تحولات را در سال ۱۳۵۷ دانستند. در حالی که نقطه آغاز حرکت فرهنگی و انقلابی در ایران از ۲۰۰ سال پیش شروع شده است. ما تاریخ ۳۰۰۰ ساله ایران با ابعاد وسیع فرهنگی، زبانی، فکری و جهان بینی را شاهد هستیم و در میان این دوره عظیم، دوره ۱۵۰۰ ساله اسلامی وجود دارد که تاثیر شگرفی در تمدن ایرانی بر جای گذاشته است و در میان این دوره نقطه عطف بسیار مهم وجود دارد و آن دوره ۲۰۰ ساله قاجار است.در طول این ۲۰۰ سال اثرات وسیع تخریبی فرهنگ و تمدن غربی در حوزه های گوناگون علم، ادبیات، فرهنگ، آداب و رسوم و... بر جای مانده است. آیا می توان در مطالعات و تصمیم گیری های کلان و آسیب شناسی های دقیق بعد از انقلاب از این دوره ۲۰۰ ساله غافل ماند ؟ وی یکی از دلایل اثبات بی توجهی به گذشته و تحولات تاریخی را تغییرات گسترده و پی در پی تصمیم گیری های کلان در حوزه های مختلف کشور دانست و افزود: تاریخ بعد از انقلاب تاریخ تغییر مدام است. یک نمونه عینی و ملموس تغییرات وسیع در نحوه و اصول سیستم آموزشی و تحصیلی کشور است. در طول ۳۰ سال انقلاب مدیران گوناگون فرهنگی و آموزشی کشور به صورت دائم و بدون هیچ روند علمی و صحیح در پی تغییرات گسترده در منابع و سرفصل های آموزشی و روش های تحصیلی بوده اند. متاسفانه تصمیم گیری بدون توجه به ذهن و روان جمعی جامعه که در گذر زمان، افکار مختلف در آن رسوخ و رسوب پیدا می کند می تواند زمینه ساز غفلت بزرگ در مسیر اهداف انقلاب باشد. وی همچنین ضرورت نگاه و بررسی دقیق به پسمانده های رسوبات فرهنگی و اخلاقی و آموزشی غرب در حرکات و تحولات اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی را یادآور شد و گفت: غفلت از این مسئله مهم ضعف در تصمیم گیری ها و مطالعات کلان ما را در پی داشته است. نویسنده کتاب مثلث مقدس غفلت سوم را غفلت از دشمن برشمرد و در تشریح آن افزود: پیروزی سال های اولیه ی انقلاب، بسیاری از مدیران جامعه را از مطالعه ی گسترده درباره ی دشمن و استراتژی او و ادواتی که در وقت مواجهه به کار می بندد، غافل ساخت. وی در این باره، ضمن تقسیم خصم به چهار گروه، به توضیح هر کدام پرداخت: الف) دشمن آشکار با سلاح جنگی آشکار; احتمال بروز خصومتی از این دست، همواره وجود دارد ورود به صحنه ای این چنین، روشن و تکلیف جنگاوران، معلوم است. استراتژی انهدام و قطع دست ها ب) دشمن آشکار با سلاح جنگی پنهان; این جنگ، جنگ سیاست بازان حرفه ای و جنگ میزهای کنفرانس و همایش های بین المللی است. این جنگ، جنگ آشکاری است که تمامیت یک سرزمین را از مجرای طرح های اقتصادی و سیاسی می بلعد... جنگ بانک های جهانی و صندوق بین المللی پول و به اصطلاح جنگ دیپلماتیک ج) خصم پنهان با سلاح جنگی آشکار; در این نوع جنگ، خصم، پوشیده در جامه ای زیبا و هنری وارد میدان می شود و بی آن که دست به سلاح گرم ببرد می جنگد، جنگ مهاجمانی که قلم، دوربین، سینما، تئاتر، امثال این ها را سلاح خویش ساخته اند. دشمن در لباس خودی و از درون حمله می کند و به نظر می رسد دشمن در این مرحله بیشترین ضربه را خورده است. د) دشمن پنهان با سلاح جنگی پنهان; جنگ در حوزه ی فرهنگی، جنگ رایج امروز است. هرچه حضور در میدان جنگ نخست، سهل، و تشخیص موقعیت و عمل خصم، ” مرکزیت دشمنی غرب با کشورهای اسلامی هلال شیعی ایران است که از قدیم الایام تاکنون این نقطه مراد و مطلوب اندیشه های استعماری غرب به شمار آمده و به مانند سیبلی که تیر به سویش پرتاب می شود این نقطه مرکزی هدف اصلی بوده است. “ ساده است، در این جنگ، همه چیز سخت و پیچیده می نماید. وی با اشاره به اینکه علی رغم گذشت سی سال از انقلاب، یک کرسی غرب شناسی در ایران تاسیس نشده است گفت: در برابر این مهاجم پیچیده شناسایی چهره های پنهان اش راه گشاست. به حق، قلم و دوربین و سینما و تئاتر از ادوات جنگی دشمن هستند که در صحنه ی داخلی میانداری می کنند. باید دانست از صد سال پیش تا کنون، دشمن مبارزه را در تمامی جهان، به صحنه ی ادبیات و هنر کشانده است. وی همچنین در خصوص چهارحلقه مهم میان کشورهای اسلامی و شرقی و قرار گرفتن ایران در مرکز این حلقه و در وسط سیبل دشمنی ها گقت: حلقه اوّل؛ که تمام گستره جغرافیای شرق را شامل می شود؛ حلقه دوّم؛ شامل کشورهایی است که در منطقه خاور میانه واقع شده اند،کشورهای اسلامی که نسبت به پهنه وسیع شرق محدودتر و خاص تر می باشنددر این حلقه قرار می گیرند. در این منطقه مفاهیم معنوی و ادبیات شرقی وَحیانی ساری و جاری می باشد. حلقه سوّم؛ در این قسمت ایران، عراق، لبنان به عنوان نقاط مشخص واستراتژیک آن محسوب می شوند، غربی ها در تحلیل معادلات سیاسی ومنطقه ای خود از آنان به عنوان (هلال شیعی) نام برده اند. حلقه چهارم؛ مرکزیت این جغرافیای خاص یعنی هلال شیعی ایران است در واقع بدون هیچ گونه تعصّب مذهبی و ناسیونالیستی خالص ترین دریافت ازمبدأ و معاد و تعلّقات وحیانی منحصر به این نقطه مرکزی می باشد. از قدیم الایام تاکنون این نقطه مراد و مطلوب اندیشه های استعماری غرب به شمار آمده و به مانند سیبلی که تیر به سویش پرتاب می شود این نقطه مرکزی هدف اصلی بوده است. (اگرچه حلقه های دوّم و سوّم هم امتیازاتی داشته اند) این حلقه مرکزی قبل از اینکه حامل سرمایه خاکی یا زیرخاکی باشد حامل خالص ترین و ناب ترین حوزه فکری و نظری است که همواره در تقابل با استکبار قرار گرفته و با این مشخصه بارز متجلّی می باشد. با این تعریف حقیقت شرق یعنی تفکّر وحیانی، وِلایی متّصل به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) که به صورت خالص درجریان سازی فکری و فرهنگی شیعیان در اعصار مختلف بروز یافته، در این منطقه به منصه ظهور رسیده است. سروستانی غفلت چهارم را غفلت از مطالعات و طرح های استراتژیک عنوان کرد و ادامه داد: مراکز مطالعات استراتژیک، پشتیبان اصلی همه ی نظام های پر قدرت در جهان امروزند. هسته ای اندیشه مند و کارآمد که پیش از وقوع حوادث، و برای آینده طراحی می کنند. ما، فاقد مطالعات جدی استراتژیک بودیم... همچنان که هیچ دستگاه هوش مندی، عهده دار شناسایی طرح ها و نقشه های دشمن جهت خنثی سازی استراتژی دشمن نشد. وی در ادامه غفلت پنجم را غفلت از انقلاب فرهنگی توصیف کرد و در بیان توضیح درباره آن گفت: برخی، جدا کردن کلاس های درس دانشجویان دختر و پسر را، برخی کارشناسان، افزودن واحدهای معارف اسلامی را به فهرست درس های دانشگاهی، برخی دیگر، تاسیس انواع و اقسام دانشکده های آزاد و دولتی را، انقلاب فرهگی تصور کردند، ولی باز هم دیدیم که در ساختار تعلیم و تربیت دانشگاهی و آموزش و پرورش، هیچ چیز عوض شد تا آن جا که ترویج نهضت سکولاریزم، جای انقلاب فرهنگی را گرفت. غفلت ششم از دیدگاه ” اسلامی ایران واقعه شریفی در مسیر زمینه سازی ظهور است و زمینه ساز دعوت از مردم و استقبال از امام زمان عج است. “ شفیعی سروستانی غفلت از اجرای حدود الهی است. چشم پوشیدن از خطای دوستان و خویشان، تقسیم مناصب بر مبنای خویشی و دوستی، سپردن کارهای پست به بزرگان و کارهای بزرگ به ضعیفان، ریخت و پاش های بی حد و حساب، تن آسایی در وقت سختی و رنج مردمان، و برداشتن حساب و حسیب از کار و بار کارگزاران، نادیده گرفتن بی عدالتی و ستم برخی از آنان،... به اعتماد مردم لطمه می زند. تردید در اجرای حدود الهی در بسیاری از زمینه ها، به دلیل غلبه ی خوف پنهان از عکس العمل های گردانندگان نظام های استکباری، موجب به فراموش سپردن بسیاری از این امور می شود. نویسنده کتاب غرب و آخرالزمان غفلت هفتم را غفلت از فتنه ی آخر الزمان و امام عصر، ارواحنا فداه برشمرد و افزود: اگر به نحو شایسته وارد حوزه گفتگوهای مهدوی و شناخت آخرالزمان می شدیم چه بسا مبتلا به غفلت های قبلی هم نمی شدیم. در تصمیم گیری های خرد و کلان ما مشاهده نمی شود که از دیدگاه گفتگوی مهدوی و آخرالزمان شناسانه وارد عمل بشوند. اگر شرایط تاریخی را به درستی درک کنیم متوجه می شویم زمان گفتگوی مهدوی فرا رسیده است. شفیعی سروستانی با بیان اینکه در حقیقت انقلاب اسلامی مسیر گفتگوی مهدوی را باز کرده است تاکید کرد: یر اساس شواهد تاریخی و روایات دینی نقش ایرانیان در زمینه سازی، همراهی و تاسیس حکومت امام زمان عج نقش ویژه ای است. انقلاب اسلامی ایران واقعه شریفی در مسیر زمینه سازی ظهور است و زمینه ساز دعوت از مردم و استقبال از امام زمان عج است. وی در پایان استراتژی انتظار را حرکت مستمر شیعه در طول تاریخ توصیف کرد و گفت: بنابراین، مشکل ما، این است که این استراتژی کلان را نشناختیم و بذرهای کاشته شده و زحمات کشیده شده را ندیدیم و حتی از هدایت های آشکار و پنهان آن دل آگاه و چشم بیدار در عصر غفلت و بی خبری غافل ماندیم و نتوانستیم جایگاه خود را در این طرح عظیم پیدا کنیم، ما باید در وهله ی نخست، آن طرح را که برای مقدمات آن، خون ها ریخته شده، بشناسیم و جایگاه خود را در آن طرح مشخص کنیم، چه خود شخص، چه خود شخصیتی و چه خود حکومتی. در واقع، غفلت از نقش خود در عصر حاضر، باعث شده که نگاه مان به سیاست و حکومت، به جای نگاه آلی و زمینه ساز، نگاهی استقلالی، و حکومت برای حکومت کردن گردد. از طرفی، باید توجه داشت که هدف اصلی استراتژی کلان شیعه، حاکمیت جهانی حضرت مهدی (عج) است، نه حاکمیت منطقه ای. گفتنی است اسماعیل شفیعی سروستانی، نویسنده معاصر و فعال مطبوعاتی، مؤلّف دائره المعارف موعود آخرازمان؛ نویسنده، پژوهشگر، روزنامه نگار و سخنران توانمند معاصر ایران است. آثار وی حاکی از گستره وسیع فعالیت‌های قلمی و فرهنگی اوست؛ غرب‌شناسی، ادبیات فارسی، مطالعات فرهنگی و به‌ویژه مطالعات مهدوی و آخرالزّمان شناسی در زمره مهم‌ترین حوزه‌های علمی و قلمی اوست. تاکنون بیش از ۶۷۰ مقاله، ۳۰ کتاب مستقل در حوزه‌های مختلف و به زبان فارسی از او به‌چاپ رسیده ‌است. مرجع : خبرگزاری آینده روشن .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image