تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
در پاسخ به نکاتى توجه کنید : 1 - در مورد شان نزول آیات اول سوره مبارکه تحریم نقل هاى مختلفى است که در این مورد به بیان ذیل توجه کنید : وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِىُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِیثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ أَنْبَأَکَ هذا قالَ نَبَّأَنِىَ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ ( 3 ) إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلائِکَهُ بَعْدَ ذلِکَ ظَهِیرٌ ( 4 ) ترجمه : بنام خداوند بخشنده بخشایشگر 1 - اى پیامبر ! چرا چیزى را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام مىکنى ، و خداوند غفور و رحیم است . 2 - خداوند راه گشودن سوگندهایتان را ( در این گونه موارد ) روشن ساخته و خداوند مولاى شماست و او عالم و حکیم است . 3 - به خاطر بیاورید هنگامى را که پیامبر یکى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت ، ولى هنگامى که وى آن را افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت قسمتى از آن را براى او بازگو کرد و از قسمت دیگر خوددارى نمود هنگامى که پیامبر همسرش را از آن خبر داد گفت چه کسى تو را از این راز آگاه ساخته ؟ فرمود خداى عالم و آگاه مرا آگاه ساخت ! 4 - اگر از کار خود توبه کنید ( به نفع شما است ) زیرا دلهایتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضد او دست به دست هم دهید ( کارى از پیش نخواهید برد ) زیرا خداوند یاور او است ، و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح ، و فرشتگان بعد از آنها پشتیبان او هستند . امید است اگر او شما را طلاق دهد پروردگارش بجاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد ، همسرانى مسلمان ، مؤمن ، متواضع ، توبهکار ، عابد ، هجرت کننده زنانى ثیبه و باکره . : در شان نزول آیات فوق روایات زیادى در کتب تفسیر و حدیث و تاریخ شیعه و اهل سنت نقل شده است که ما از میان آنها آنچه مشهورتر و مناسبتر به نظر مىرسد این است که : پیامبر - ص - گاه که نزد زینب بنت جحش ( یکى از همسرانش ) مىرفت زینب او را نگاه مىداشت و از عسلى که تهیه کرده بود خدمت پیامبر ص مىآورد ، این سخن به گوش عایشه رسید ، و بر او گران آمد ، مىگوید : من با حفصه ( یکى دیگر از همسران پیامبر ص ) قرار گذاشتیم که هر وقت پیامبر ص نزد یکى از ما آمد فورا بگوئیم آیا صمغ مغافیر خوردهاى ؟ ! ( مغافیر صمغى بود که یکى از درختان حجاز به نام عرفط ( بر وزن هرمز ) تراوش مىکرد و بوى نامناسبى داشت ) و پیامبر ص مقید بود که هرگز بوى نامناسبى از دهان یا لباسش شنیده نشود بلکه به عکس اصرار داشت همیشه خوشبو و معطر باشد ! به این ترتیب روزى پیامبر ص نزد حفصه آمد ، او این سخن را به پیامبر ص گفت ، حضرت فرمود : من مغافیر نخوردهام ، بلکه عسلى نزد زینب بنت جحش نوشیدم ، و من سوگند یاد مىکنم که دیگر از آن عسل ننوشم ( نکند زنبور آن عسل روى گیاه نامناسبى و احتمالا مغافیر نشسته باشد ) ولى این سخن را به کسى مگو مبادا به گوش مردم برسد ، و به گویند چرا پیامبر غذاى حلالى را بر خود تحریم کرده ؟ و یا از کار پیامبر در این مورد و یا مشابه آن تبعیت کنند ، و یا به گوش زینب برسد و او دلشکسته شود ولى سرانجام او این راز را افشا کرد ، و بعدا معلوم شد اصل این قضیه توطئهاى بوده است ، پیامبر ص سخت ناراحت شد و آیات فوق نازل گشت و ماجرا را چنان پایان داد که دیگر این گونه کارها در درون خانه پیامبر ص تکرار نشود ) » . در بعضى از روایات نیز آمده است که پیامبر ص بعد از این ماجرا یک ماه از همسران خود کنارهگیرى کردو حتى شایعه تصمیم آن حضرت ص نسبت به طلاق آنها منتشر شد ، به طورى که سخت به وحشت افتادند و از کار خود پشیمان شدند . تفسیر : سرزنش شدید نسبت به بعضى از همسران پیامبر - ص - بدون شک مرد بزرگى همچون پیغمبر اسلام ص تنها به خودش تعلق ندارد ، بلکه به تمام جامعه اسلامى و عالم بشریت متعلق است ، بنا بر این اگر در داخل خانه او توطئههایى بر ضد وى ، هر چند به ظاهر کوچک و ناچیز ، انجام گیرد نباید به سادگى از کنار آن گذشت ، حیثیت او نباید نعوذ باللَّه بازیچه دست این و آن گردد ، و اگر چنین برنامهاى پیش آید باید با قاطعیت با آن برخورد کرد . . آیات فوق در حقیقت قاطعیتى است از سوى خداوند بزرگ در برابر چنین حادثهاى ، و براى حفظ حیثیت پیامبرش . نخست روى سخن را به خود پیامبر ص کرده مىگوید : اى پیامبر ! چرا چیزى را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود تحریم مىکنى ؟ ! ( یا أَیُّهَا النَّبِىُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِى مَرْضاتَ أَزْواجِکَ ) . معلوم است که این تحریم ، تحریم شرعى نبود ، بلکه به طورى که از آیات بعد استفاده مىشود سوگندى از ناحیه پیامبر ص یاد شده بود و مىدانیم که قسم خوردن بر ترک بعضى از مباحات گناهى ندارد . بنا بر این جمله لِمَ تُحَرِّمُ ( چرا بر خود تحریم مىکنى ؟ ) به عنوان عتاب و سرزنش نیست بلکه نوعى دلسوزى و شفقت است . درست مثل این که ما به کسى که زحمت زیاد براى تحصیل درآمد مىکشد و خود از آن بهره چندانى نمىگیرد ، مىگوئیم چرا اینقدر به خود زحمت مىدهى ، و از نتیجه این زحمت بهره نمىگیرى ؟ . سپس در پایان آیه مىافزاید : خداوند غفور و رحیم است ( وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ) . این عفو و رحمت نسبت به همسرانى است که موجبات آن حادثه را فراهم کردند که اگر راستى توبه کنند مشمول آن خواهند بود ، یا اشاره به این است که اولى این بود که پیامبر ص چنین سوگندى یاد نمىکرد کارى که احتمالا موجب جرأت و جسارت بعضى از همسران حضرت - ص - مىشد . در آیه بعد اضافه مىکند : خداوند راه گشودن سوگندهایتان را ( در این گونه موارد ) روشن ساخته است ( قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَکُمْ تَحِلَّهَ أَیْمانِکُمْ ) و به این ترتیب که کفاره قسم را بدهید و خود را آزاد سازید . البته اگر سوگند در موردى باشد که ترک کارى رجحان دارد باید به سوگند عمل کرد ، و شکستن آن گناه است ، و کفاره دارد . اما اگر در مواردى باشد که ترک آن عمل مرجوح باشد ( مانند آیه مورد بحث ) در این صورت شکستن آن جایز است ، اما براى حفظ احترام قسم بهتر است کفاره نیز داده شود . .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.