سلام بین ضرورت متافیزیکی با ضرورت منطقی چه تفاوت هایی هست؟؟ بعضی میگن وجود خدا ضرورت متافیزیکی داره و کسی که از ضرورت منطقی برای وجود خدا حرف بزنه مطلبش اشتباه خواهد بود چرا؟؟کلیت حرف درسته؟؟

گاهی اصطلاح ضرورت در قضایا را در ضرورت معرفت شناختی و منطقی بکار میبرندو گاهی درضرورت متافیزیکی و حقیقی (نفس الامری، گاهی آن را فلسفی می نامند)، بکار میرود. به عبارت دیگر؛ جهت ضرورت را می­توان به دو نوع:  جهت ضرورت متافیزیکی و جهت معرفتی ضرورت احکام علمی ، تقسیم نمود. نسبت به جهت فلسفی و متافیزیکی، بایدگفت که این اشیای عینی و خارجی هستند که متصف به این جهت، میشوند. مثلاً جهت ضرورت می­گردند، به این گونه از جهات؛ گاهی «جهت شئ»(واقعیت، ثبوت و نفس الامر آن موجود)، نیزمی­گویند. در صورتی که آن جهات، وصف گزاره ­ها و جملات منطقی ، باشد به «جهت گزاره»، مشهور است.در این تعبیر اصطلاحی که عرض شد، در صورتی که جهتِ ضرورت و امکان، وصف اشیاء عینی و خارجی باشد (جهت فلسفی و متافیزیکی)، است. مثل ضرورت ثبوت وجود برای خداوند( چه به جهت ضرورت در قضیه اشاره شود و چه نشود).اما اگر به جهت اشاره شود به این ضرورت جهت گزاره میگویند.مثل این گزاره: ضرورتاً هر الف ب است (جهت گزاره)در منطق به این مبحث مبحث ماده و جهات در قضیه میگویند.در منطق ماده قضایا و نفس الامر همان کیفیت قضایا است .مانند نسبت نفس الانری و ثبوتی، انسان و حیوان که میگوییم انسان حیوان است .( که در نفس الامر این نسبت ضروری است). ضرورت و وجوبش بدون ذکر ضرورت و وجوب ، ماده این قضیه است.اما جهات به اعتبار تصور و تلفظ کیفیت قضایا و ذکر جهتِ قضیه،است. ذکر وصف ضرورت و وجوب در کیفیت قضیه فوق، جهت قضیه وگزاره، نامیده میشود( همان ضرورت منطقی)حال سوال شما که نمیشود ضرورت منطقی را درباره خداوند،استفاده نمود؟ضرورتا اینطور نیست.شاید به این خاطر باشد که توصیفات منطقی با تصورات و حدود ذهنی و عقلی است و شاید جمع بین این حدود با صرفیت وجودی خداوند و عدم محدودیت او سخت باشد.و اینکه جهات گزاره ها بسیار متعدد و متنوع هستند و امکان و احتمال خطا در تعیین درست جهات ، وجود دارد.موفق باشید. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه