یهودیت و اندلس /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

نقش یهودیان اسپانیا در شکست و پیروزی مسلمانان در اندلس چه بود؟


تاریخ کشور اسلامی اندلس به عنوان یک تاریخ سراسر پند و عبرت می¬تواند آموزنده باشد. مسلمانان در سال 711 میلادی تحت فرماندهی طارق بن‌زیاد اللیثی وارد خاک شبه‌جزیرة ایبریا شدند. در طول حدوداً یک سال، سپاه اسلام توانست بخش اعظم شبه‌جزیره را فتح کند و حکومت مسیحی گوت‌ها را به ناحیة کوچکی در شمال اسپانیا تبعید کند. سال 1492 میلادی سال پایان حکومت اسلامی در شبه‌جزیرة ایبریا ــ که مسلمانان به آن اندلس می گفتند ــ بود؛ سالی که مسیحیت و حاکمان مسیحی بساط هر چه غیرمسیحی بود را از آن سرزمین برچیدند.در ابتدا مسلمانان بر مسیحیان پیروز شده، حاکم گشتند و در پایان نیز مسیحیان‌ْ قوم غالب بودند؛ اما در شبه‌جزیرة ایبریا غیر از این دو گروه، یهودیان نیز حضور داشتند. ایشان را یهودیان سفارادی می‌نامند.یهودیان‌، ساکنان و صاحبان اصلی سرزمین نبودند. ایشان در طول مهاجرت‌های خویش به آنجا رفته بودند. همچنان‌که پس از سقوط حکومت اسلامی در اندلس و به قدرت رسیدن مسیحیان‌، از آن سرزمین طرد شدند.در این نوشتار کوتاه قصد داریم تا به عملکرد و نقش یهودیان در دوران ورود مسلمانان به اسپانیا و دوران شکست آنان از مسیحیان بپردازیم.تاریخ کوتاهی از حاکمان اندلسدر هشت قرن (از 711 تا 1492) چند سلسله و یا به عبارت بهتر چند حکومت اسلامی در اندلس پدیدار شد:1. والیان (711-750م/92-132ق). در این دوره، اندلس همچون سایر نقاط سرزمین پهناور اسلامی، تحت امر خلفای اموی بود و حاکمان آن منصوب خلیفة اموی بودند.2. حکومت اموی (756-1031م/139-422ق). در سرزمین اصلی اسلام امویان سقوط کرده و بنی‌عباس حاکم بودند؛ اما در اندلس حاکمان اموی به حیات خویش ادامه می‌دادند.3. عصر ملوک الطوایفی (1031-1091م/ 422-484ق). بعد از سقوط حکومت اموی اندلس در هر گوشه از سرزمین اسپانیای اسلامی حاکمی سر برآورد.4. مرابطون (1091-1145م/484-535ق). مقر اصلی ایشان سرزمین مغرب بود و برای کمک به حکام اسلامی در مقابله با حکومت مسیحی وارد اندلس شدند و در آنجا ماندگار شدند.5. موحدون (1170-1223م/565-620ق). پس از مرابطون باز هم دوره‌ای از آشوب و حکام پراکنده در اسپانیای مسلمان به وجود آمد و برای بیش از بیست سال حکومت واحدی حاکم نبود؛ اما موحدون توانستند اندلس را یکپارچه کنند و حکومتی مرکزی مستقر سازند.6. غرانطه (1238-1492م /635-898 ق). پیش از حکومت غرانطه نیز دوره‌ای از بی‌حکومتی وجود داشت. این زمان آغاز دورة سقوط حکومت اسلامی بود. مسیحیان قدرت یافته و بیشتر شبه‌جزیره از آنِ آنان بود؛ اما به لطف اختلافات داخلیِ مسیحیان و کمک‌هایی که از افریقا می‌رسید، مسلمانان توانستند برای مدت زیادی به حیات خویش در اندلس ادامه دهند.هنگامی که طارق در سال 711 میلادی به اسپانیای کاتولیک قدم گذاشت‌، آن سرزمین در زیر یوغ گوت‌ها (ویزیگوت‌ها) بود. گوت‌ها از قبایل ژرمن شمال بودند. این حاکمان هرگز چنان با مردم اسپانیا مخلوط نشده بودند که از حاکم و محکوم ملتی واحد پدید آید و همواره حس سروری و غلبه داشتند. مردم اسپانیا و از جمله یهودیان، تحت سلطه ایشان در رنج و محنت بودند.گوت‌ها در ابتدا مسیحیان آریوسی بودند؛ اما پس از مدتی برای مطابقت با مردم بومی اسپانیا و راحت‌تر شدن حکومت بر ایشان کاتولیک شدند. ایشان مردمانی متدین و تحت سلطة کشیشان بودند و تعصبات دینی در تصمیمات و رفتارشان تاثیرگذار بود.نقش یهودیان اسپانیا در حوادث تاریخی اندلسیهودیان شبه‌جزیره مورد بغض و کینة مسیحیان بودند و نه تنها کسی به ایشان اعتنایی نمی‌کرد؛ بلکه به انواع جور و ستم و سرکوبی مبتلا بودند و به علت قدرت کلیسا در اسپانیا‌، فشار شدیدی بر آنان برای گرویدن به مسیحیت وجود داشت. کلیسا برای تحقق این امر سختگیری می‌کرد؛ به نحوی که اگر یهودیان طبق مذهب خود رفتار می‌کردند، ایشان را تحت شکنجه قرار می‌داد. گاهی یهودیان را مجبور به خوردن گوشت حیواناتی می‌کردند که در یهودیت حرام بود. در عصر یکی از پادشاهان گوت (676 میلادی) یهودیان بین دو امر مخیر شدند : مسیحی شدن و یا تبعید و مصادرة اموال. به علت این فشارها یهودیان به فکر آشوب و قیام هم افتادند؛ ولی این قیام پیش از شروع کشف شد (694 میلادی). در نتیجة این شرایط بود که در زمان حملة طارق‌، یهودیان نه تنها از مقابل مسلمین فرار نمی‌کردند؛ بلکه با آغوش باز ایشان را پذیرفته و کمک می‌کردند؛ مثلاً در شهر طلیطله یهودیان بر علیه حاکمان گوت شوریدند‌، بر استحکامات شهر مسلط شدند و دروازه‌های شهر را به روی مسلمانان گشودند. مسلمانان نیز از یهودیان استفاده می‌کردند و پس از فتح هر شهر‌، آنان را در آن شهر اسکان می‌دادند تا شهر را حفظ کنند و مسلمانان برای ادامة فتح فراغت لازم را داشته باشند. بدون شک کمک ایشان با توجه به تعداد اندک لشگریان طارق مهم بوده است. گفته می‌شود مسلمانان‌، یهودیان را علاوه بر شهر طلیطله‌، در شهرهای مهم دیگری چون قرطبه، غرانطه و اشبیلیه نیز اسکان دادند. هرچند نباید در نقش یهودیان مبالغه کرد؛ زیرا عدة ایشان اندک بود و از فنون جنگی بی‌اطلاع بودند. چنان‌که گفته شد ایشان پیش از ورود مسلمین تحت شکنجه و آزار و محدودیت بودند و حتی در مجمع طلیطله (696 میلادی) قطعنامه‌ای بر علیه یهودیان تصویب شد که به موجب آن یهودیان مخالف دولت معرفی شدند. اموال ایشان مصادره و آزادی‌هایشان سلب شد. از مواردی که در این قطعنامه آمده بود‌، جدایی فرزندان یهودی از والدینشان برای تربیت ایشان در خانواده‌های مسیحی بود. این موارد نشان‌دهندة این مطلب است که آنان از نظر ثروت و اعتبار اجتماعی نیز چندان قوی نبوده‌اند؛ البته به عنوان متحدی ناراضی در خاک دشمن موثر بوده‌اند و امکان استفاده از ایشان به عنوان منابع اطلاعاتی وجود داشت.اوضاع یهودیان، تحت سیطرة مسلمین رضایت‌بخش و مناسب بود؛ زیرا مسلمین در مالیات زیاده‌روی نمی‌کردند و به گرفتن جزیه راضی بودند و در مقابل، یهودیان از خدمت نظامی معاف بودند و در انجام مناسک دینی آزاد بودند. در این دوران یهودیان توانستند در مدارس دولتی به تحصیل بپردازند و در تجارت و صنعت به رشد خوبی برسند. بعضی از آنان به مناصب دولتی و درباری رسیدند؛ مثلاً پزشک عبدالرحمن سوم‌، فردی یهودی به نام اسحاق بود.در این دوره در اثر تعامل با مسلمین و تحت تأثیرآنان‌، فلسفه و شعر یهود بسیار پیشرفت کرد و علم در میان ایشان به درجة بالایی رسید. شاهد این ادعا‌، برپایی چند محفل پژوهشیِ دینی مستقل از عراق در قرطبه‌، غرانطه‌، طلیطله و اشبیله بود. به علت این پیشرفت‌ها این دوره را دوران طلایی یهود نامیده‌اند. دانشمند بزرگی چون موسی‌بن‌میمون در اندلس و در فضای علمی آنجا پدیدار شد؛ هرچند که بعدها تبعید شده و به مصر رفت.در زمان حکومت مرابطون‌، یهودیان آسایش و ارزش خویش را در نزد حکام مسلمان از دست دادند. مرابطون دستگاه دولت را از یهودیان پاک‌سازی کردند. از این رو شرایط یهودیان برای مدتی به وخامت گرایید؛ البته پس از اندکی وضع بهبودی نسبی یافت. اما پس از مدتی باز هم یهودیان به سختی دچار شدند؛ زیرا حکومت موحدون با یهودیان بدرفتاری می‌کردند. کتاب‌هایشان را می‌سوزاندند و بر ایشان سخت می‌گرفتند؛ تاحدی که یهودیت را در اندلس ممنوع کردند. در نتیجة این فشار و سخت‌گیری اغلب علما و متخصصین یهودی به سمت شمال‌، قسمت مسیحیان، رفتند؛ البته همچنان در غرانطه اقلیتی یهودی زندگی می‌کردند.با آغاز جنگ‌های صلیبی (1095-1291م)، روحیة ستیز با هر چه غیر از مسیحیت بود، سراسر اروپا را فراگرفت. پاپ فرمانی صادر کرده بود و برای شرکت‌کنندگان در این نبرد مقدس امتیازاتی در نظر گرفته بود؛ مانند عفو تمام گناهان گذشته و آینده؛ معافیت از پرداخت مالیات و صدقه‌های دینی و ... . روحیه مبارزه و هیجان نبرد مسیحیان را متحد کرد. در این زمان مبلغان فراوانی به نقاط مخلتف اروپا فرستاده شدند و با نشر اخبار اغراق‌آمیز مبنی بر آزار و اذیت مسیحیانِ مشرق توسط مسلمانان، افکار عمومی را تهییج کردند و در نتیجه سیلی از مسیحیان اروپایی به طرف سرزمین‌های اسلامی سرازیر شدند.در اسپانیای مسیحی نیز این روحیه موجب اتحاد مسیحیان شد و کسانی که فرصت جانبازی و فداکاری برای مسیح را در جبهة غرب اروپا نداشتند، فرصت یافتند تا در شرق با مسلمین پیکار کنند. هرچند در پایان جنگ‌های صلیبی هنوز هم دولت اسلامی در شبه‌جزیره باقی بود، اما فضای صلیبی‌گری موجب شد تا دولتِ نسبتاً ضعیف اسلامی نتواند در مقابل روحیة محکم مسیحیان و کشور با ثبات مسیحی دوام بیاورد. علت اصلی پیروزی مسیحیان بر مسلمین و از بین رفتن کامل حکومت اسلامی در اندلس را باید روحیة صلیبی دانست. در زمان حمله و فتح اندلس‌، توجه مسیحیان بیشتر به مسلمین بود؛ بنابراین مانند زمان طارق و فتح اسلامی که ایشان بعد از فتح هر شهر یهودیان را در آن شهر اسکان می‌دادند، این بار مسیحیان پس از فتح هر شهر، ایشان را در آنجا اسکان می‌دادند. به جز این مورد ذکر دیگری از کمک یهودیان به مسیحیان و یا استقبال ایشان از مسیحیان نیامده است.چه یهودیان به مسیحیان کمک کرده باشند و چه نه، پیروزی کلی مسیحیان و پایان یافتن حکومت مسلمین برای یهودیان خوش یمن نبود و یکی از سخت‌ترین دوران‌ها برای ایشان ــ و مسلمانان باقی‌مانده در اسپانیا ــ آغاز شد؛ یعنی عصر تفتیش عقاید.منابع:دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ج 4: عصر ایمان، ترجمه ابوالقاسم طاهری، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ سوم، 1371.عنان، محمد عبدالله، تاریخ دولت اسلامی در اندلس، ترجمه عبدالمحمد آیتی، ج 1 و 5، تهران: موسسه کیهان، 1366.ماک کاپ، ژوزف، عظمت مسلمین در اسپانیا، ترجمه ابولقاسم فیضی، اصفهان: کتابفروشی تایید، 1326.المیسری، عبدالوهاب، دایره‌ألمعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه موسسه مطالعات و پژوهش‌های تاریخ خاورمیانه، تهران: کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین، دبیرخانه، 1382.نعنعی، عبدالمجید، دولت امویان در اندلس، ترجمه محمد سپهری، قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1380. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image