علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

در آيه ی 5 سوره ی ليل، دو ويژگي تقوا و پرهيزکاري و در آيه ی 8 دو ويژگي بخل و بي نيازي ذکر گرديده است. حالا ربط پرهيزکاري و تقوا با استغني و بخل چيست، بیان نمایید.؟


طبق روايات اسلامي، شأن نزول اين دو آيه، يعني: آيه ی 5 و 8 و آيات مربوط به آن ها، در مورد دو شخصيت از مردمان صدر اسلام نازل شده است. آيه ی پنج که مي فرمايد: اما آن کس که انفاق کند و پرهيزکاري پيش گيرد. در ادامه به پاداش آن عمل، يعني: انفاق و پرهيز کاري مي پردازد و مي فرمايد: و جزاي نيک الهي را تصديق کند ما او را در مسير آساني قرار مي دهيم. اين آيات در مورد ابودحداح، نازل شد. او کسي بود که در مقابل يکي از افراد ديگر به نام سمرة بن جندب که آيه ی هشت در مورد اوست، کار خيري انجام داد. به اين صورت کهسمره، نخلي داشت و شاخه اي از آن در خانه مردي از انصار قرار داشت هر موقع که مي خواست به درختش سرکشي کند و از ميوه ی آن بچيند، بدون اجازه و اذن صاحب خانه، وارد حیاط او مي شد و اين امر موجب اذيت و آزار صاحب خانه مي شد. لذا مرد انصاري به خدمت حضرت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ رسيد و جريان را عرض کرد. حضرت سمره را طلبيد و به وي فرمود: اين درخت را در مقابل درختي از درختان بهشت بفروش. سمره گفت: نمي فروشم. حضرت فرمود: در مقابل باغي از باغ هاي بهشت بفروش، باز سمره امتناع کرد. ولي وقتي که سمره به ابودحداح رو برو شد و ابودحداح آن درخت را از او خواست بخرد، سمره آن را فروخت و ابودحداح پيش پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ آمد و عرض کرد: يا رسول الله! اين درخت از آن شما و در مقابل آن براي من در بهشت باغي را ضمانت کنيد. حضرت فرمود: بلکه در مقابل اين درخت و عملي که تو انجام دادي باغ هايي ضمانت مي کنم و لذا اين آيه نازل شد. بنابراين، ابودحداح پرهيزکاري و تقوا پيشه کرد و با خريد درخت به صاحب آن خانه، نيکي کرد و از آزار و اذيت سمره او را رها ساخت. و از سوي ديگر به اميد رسيدن به باغ هاي بهشتي آن را به رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بخشيد، اما در مقابل سمرة بن جندب از فروختن درخت خود به رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بخل ورزيد و به درخت بهشتي و باغ بهشتي اعلام بي نيازي نمود و نيکي اي که خداوند و رسولش به او وعده مي دادند، تکذيب کرد. در واقع سمره با اعلام بي نيازي، وعده هاي الهي را تکذيب کرد. در نقل ديگري آمده است که ابودحداح آن تک درخت را به قيمت چهل درخت خريد، يعني: چهل درخت در مقابل آن به سمره داد و آن را خريد و آن را به صاحب خانه بخشيد که فقير و بي چيز بود. رابطه انفاق و تقوا با بخل و بي نيازي علامه طباطبايي مي نويسند: مراد از اعطاء انفاق مال در راه رضاي خداست، به دليل اين که در مقابلش بخل را آورده، که ظهو در امساک از انفاق مال دارد. و نيز به دليل اين که به دنبال آن مي فرمايد: وَمَا يُغْنِي عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّي. يعني: و او وقتي هلاک شود، مالش هيچ سودي به حالش نخواهد داشت. جمله و التقي بمنزله تفسيري است براي اعطاء و مي فهماند که مراد از اعطاء، اعطاي بر سبيل تقواي ديني است. و «صدّق بالحسني» نيز بيان گر اين است و در مقابل انفاق بر سبيل تقوي که تصديق کننده ی قيامت و ايمان به آن مي باشد و وعده ی ثواب و پاداش داده است. و حاصل دو آيه اين است که: کسي که مؤمن به خدا و به رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و به روز جزاء باشد. و مال خود را به خاطر خدا و تحصيل ثواب او انفاق کند، خداوند متعال نيز ثوابي که به زبان رسولش وعده اش را داده، به او مي دهد. کلمه ی «بخل» در مقابل کلمه ی «اعطاء ـ دادن، به معناي ندادن است و کلمه «استغني» به معناي طلب غني و ثروت از راه ندادن و جمع کردن است. و مراد از تکذيب به حسني» در مقابل وعده هاي بهشتي ايستادگي کردن است که انبياء آن را به بشر رسانده اند و معلوم است که کفر به آن وعده، کفر به اصل قيامت است. پس بدين ترتيب، مي بينيم که رابطه ی بين دو آيه، رابطه ی تضاد است. يعني: آيه ی پنجم به کساني که در راه خدا انفاق مي کنند و به وعده ی رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ايمان دارند، اشاره مي کند. لذا خداوند نيز در کارهاي آن ها به آن ها سهل و آسان مي گيرد و توفيق بيشتري نصيب چنين اشخاصي مي شود، ولي در آيه ی هشتم اشاره به کسي دارد که مي خواهد با عدم انفاق و ندادن در راه خدا به جمع ثروت بپردازد و احساس غني و بي نياز در رسيدن به نعمت هاي بهشتي کند و به اين خاطر وعده ی رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را نيز منکر مي شود. چون هيچ کس نمي تواند بدون انجام دادن کارهاي خدا پسند، به نعمت هاي بهشتي برسد. لذا خداوند او را به خذلان و ندادن توفيق اعمال صالح گرفتار مي کند. به اين ترتيب که اعمال صالح را در نظرش سنگين کند و سينه اش را براي ايمان به خدا گشاده نسازد و چنين افراد وقتي که به آتش جهنم سقوط کنند، ديگر آن مالي را که داشتند به دادشان نمي رسد. در تفسير نمونه آمده است : منظور از اعطي، همان انفاق در راه خدا و کمک به نيازمندان است. و تأکيد بر تقوي به دنبال آن ممکن است اشاره به لزوم نيت پاک و قصد خالص به هنگام انفاق و تهيه اموال از طريق مشروع باشد. و بخل در اينجا مقابل «اعطاء» است که در گروه سخاوتمند وجود دارد. و بخل در گروه خسيس يافت مي شود. و استغني (يعني بي نيازي طلبيدن) که بهانه اي است براي بخل ورزيدن، و وسيله اي است براي اندوختن ثروت، تکاثر، ترام و تورّم ثروت و يا اشاره به اين است که شخص بخيل خود را از پاداش هاي الهي بي نياز مي شمرد. بنابراين، با توجه به اين که خداوند در اين سوره به دو صفت از دو گروه مختلف مردم اشاره مي کند که اين دو گروه کاملا متفاوت از هم ديگري عمل مي کنند، يعني: کساني که با نيت خالص در راه خدا از اموال خود انفاق مي کنند مثل ابودحداح، لذا جزو با تقوا ترين افراد محسوب مي شوند و کساني که با خست و عدم انفاق دنبال ثروت اندوزي هستند، در مقابل گروه اول قرار مي گيرند. و به اين ترتيب رابطه تقوي و پرهيزگاري با بخل و استغني کاملا رابطه تضاد و مقابل هم هستند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image