مرد بودن معصومین(ع) /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

در ابتدا باید متذکر شویم که این گونه نیست که ما فقط یک نفر معصوم در میان زنان داشته باشیم، این مطلبی است که در ادامه سعی در توضیح آن خواهیم داشت.حال بهتر است وضع جامعه ای که این انسانهای برجسته در میانشان ظهور کردند و اصلا وضع حاکم بر جهان آن روز را بیشتر برسی کنیم. آن زمان اوضاع به گونه ای بود که کودکان خردسال را به جرم اینکه دختر بودند، زنده زنده زیرخاک می کردند و زنان اصلا دارای شأن اجتماعی و حقوقی ای نبودند، آنان فقط ابزاری بودند در اختیار مردان، زنان در آن روزگار از ارث سهمی نداشتند، از حق شرکت در اجتماعات و اظهار نظر برخوردار نبودند و ...


در ابتدا باید متذکر شویم که این گونه نیست که ما فقط یک نفر معصوم در میان زنان داشته باشیم، این مطلبی است که در ادامه سعی در توضیح آن خواهیم داشت.حال بهتر است وضع جامعه ای که این انسانهای برجسته در میانشان ظهور کردند و اصلا وضع حاکم بر جهان آن روز را بیشتر برسی کنیم. آن زمان اوضاع به گونه ای بود که کودکان خردسال را به جرم اینکه دختر بودند، زنده زنده زیرخاک می کردند و زنان اصلا دارای شأن اجتماعی و حقوقی ای نبودند، آنان فقط ابزاری بودند در اختیار مردان، زنان در آن روزگار از ارث سهمی نداشتند، از حق شرکت در اجتماعات و اظهار نظر برخوردار نبودند و ... البته این وضع مختص به دنیای شرق نبود بلکه در دنیای غرب نیز وضع از این بدتر بود، پیدایش جنبش های فیمینستی(آزادی زنان) در قرن های 16و17 خود نشانگر چنین طرز تلقی ای در مورد زنان بود.حال اگر آفریدگار عالم بخواهد انسانها را که چنین عقیده ای دارند هدایت کند آیا باید چگونه و از چه طریقی این کار را محقق سازد؟ آیا باید زنان را به سویشان بفرستد، زنانی که حتی در جامعه و خانه ایشان جایگاهی نداشتند؟ آیا این کاری عاقلانه است؟ عقل حکم می کند که خداوند مردان را به سوی اینان که عقل خود را به دور انداخته اند بفرستد تا در این مسیر این طرز تفکر شیطانی را از میان بردارد. لذا می بینیم دراین قدم به پیامبرش تنها یک فرزند می دهد آن هم دختری بی همتا. و این مردمان نادان به خاطر اینکه پیامبر فقط دختر دارد او را «ابتر» می نامیدند، اما اراده خداوند بر این قرار گرفته بود که این تفکر شیطانی را نابود گرداند و لذا در سوره کوثر به پیامبرش می فرماید: «ما به تو کوثر عطا کردیم و این دشمنان تو اند که ابترند.»در ادامه باید بگوییم که الگو از نظر قرآن کیست؟ الگو کسی است که وارسته باشد و چون کسی وارسته شد الگوی همگان است نه اینکه اگر مرد بود الگوی مردان و اگر زن بود الگوی زنان، بلکه الگو از نظر قرآن الگوی مردم است.اینک به اصل بحث باز می گردیم، و در اینجا قرآن می گشاییم تا ببنیم آیا قرآن از زنان نامی برده است، آیا آنان را پاکدامن و معصوم خوانده است یا نه؟ همان طور که گفتیم: اولین زنی که در قرآن جلب توجه کند، حضرت فاطمه زهرا(س) است، زن دیگر حضرت مریم(ع) است زنی که دارای عصمت نیز بود. زن دیگری که در قرآن از او به بزرگی یاد شده است مادر حضرت مریم(ع) است چرا که حضرت مریم(ع) دست پروده مرد و تربیت شده پدر نیست بلکه تربیت شده مادر است. و مادر مریم چون مردم را به دنیا آورد، دست دعا به سوی خدا بلند کرد و گفت: «إِنّی سَمَّیْتُها مَرْیَمَ وَ إِنّی أُعیذُها بِکَ وَ ذُرّیَّتَها مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ؛ فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ ... ؛ (مادر مریم گفت:) من او را مریم نام گذاردم و او و فرزندانش را از(وسوسه های) شیطان رانده شده، در پناه تو قرار می دهم؛ خداوند او(مریم) را به طرز نیکویی پذیرفت ... . آنچه در اینجا قابل توجه است این مطلب است که قبول عمل غیر از قبول ذات و گوهر افراد است، اعمال بسیاری از مردم قبول می شود اما آیا گوهر ذاتشان هم، مقبول خداوند هست یا نه؟ خداوند درباره مریم(ع) می فرماید: «فتقبلها»(او را پذیرفت) بنابراین مادر مریم(ع) او را به پناه خدا سپرد، خدا هم پناهندگی داد. و این نشان از بزرگی مقام دعاکننده و دعا شونده دارد.در آیات دیگر فرض را می بینیم که از دین و پیامبر خدا دفاع می کند قرآن کریم از سه زن که موسی را از کشته شدن حفظ نمودند و تربیت کردند به عنوان زنان نمونه یاد می کند. جریان پرورش موسی کلیم(ع) به عهده این سه زن بوده است؛ 1. مادر موسی 2. خواهر موسی 3. زن فرعون؛ و این سه زن با وضع سیاسی آن روز به مبارزه با طاغوت و حمایت و دفاع از دین خدا برخواستند، این مطالب را در سوره قصص آیات 7-12 می توان دید؛ از یک سو، وقتی مادر موسی(ع) فرزند را به دستور الهی به دریا انداخت به خواهر موسی گفت. این جعبه را تعقیب کن و از سوی دیگر همسر فرعون گفت: «نکشید او را شاید سودی به ما رسانده یا او را به فرزندی بگیریم. در مجموع تعقیب کن و از سوی دیگر همسر همسر فرعون گفت: «نکشید او را شاید سودی به ما رساند یا او را به فرزندی بگیریم.» در مجموع این سه زن، زمینه رشد و تربیت موسی(ع) را فراهم کردند، تا بساط فرعون برچیده شود.به خوبی روشن است که به دنبال جعبه تا قصر فرعون رفتن کاری آسان نیست و باز مادر موسی به دخترش بگوید این جعبه را تعقیب کن و از سرانجام آن آگاه شود و اگر به خانه فرعون رسد، برو و پیشنهاد دایه بده و بگو: « آیا راهنمایی کنم شما را به خانواده ای که او را برای شما نگه دارد و دلسوزش باشند؟ » این امر نیز کاری ساده و راحت نبود، چرا که آن زمان هر زن شیردهی را تعقیب می کردند تا بفهمند نوزادش پسر بوده یا دختر در چنین وضعیتی پیشنهاد یک زن شیرده به عنوان یک اجیر، یک امر عادی نبود بلکه قدم نهادن در عرصه خطر و روبرو شدن با مرگ و اعدام بود. بنابراین این کاری که مادر موسی(ع) و خواهر موسی انجام دادند کاری عادی نبود و نیز همسر فرعون در آن وضعیت خواسته ای غیرمادی را مطرح کرد، خواسته ای که جز با عنایت خداوند امکان نداشت و او نیز هیچ گاه پیامبرانش را در دامان ناپاکان قرار نمی دهد.در داستان دیگری که قرآن نقل می کند از همسر ابراهیم خلیل(ع) نام می برد و در این داستان همان گونه که ابراهیم(ع) با فرشته ها سخن می گوید و بشارت ملائکه را دریافت می دارد، همسر او نیز با فرشته ها سخن گفته و بشارت ملائکه را دریافت می کند.خداوند در بسیاری از آیات قرآن انسانها را به مقام والایی که پدر و مادر دارند اگاهی داده است و به آنها دستور داده به آنها احترام بگذارند.از نظر اسلام، انسان خلیفه و جانشین خداوند در روی زمین است و این جانشین به هیچ وجه مشروط به مرد بودن و یا زن نبودن نیست بلکه هر فردی می تواند با تلاش و کوشش خود به مقام خلیفه الهی برسد.باید توجه داشت که زنان بسیاری در طول تاریخ بوده اند که به مقام های والای عرفانی رسیده اند اما تاریخ نامی از آنها نبرده است. و از طرفی اگر جامعه ای شرایط و امکاناتش را به طور مساوی در اختیار مرد و زن قرار نمی دهد این دیگر ربطی به اسلام و دین خداوند و یا عدالت الهی ندارد چرا که خداوند انسان را مختار آفرید نه مجبور.اما با وجود این تاریخ شماری از زنانی را که دارای مقامات عرفانی والایی بودند را در خود دارد کسانی مانند: رابعه شامیه کسی که چون غذا را می آورد به شوهرش می گفت به خور که این با تسبیح درست شده است و یا کسی مانند رابعه بصریه عوریه و رابعه دختر اسماعیل که چنان حالی برای او پیش آمد که اهل بهشت را می دید.خلاصه اینکه عصمت هیچ گاه مشروط به مرد بودن یا زن نبودن نیست و از طرفی انسان موجودی مختار است و اگر محدودیتی ایجاد شود این محدودیت را خود او با اختیارش به وجود آورده است. از طرف دیگر آنچه ما می دانیم عصمت قطعی حضرت زهرا(س) است. در مورد امامان نیز امامت مشروط به عصمت است و قطع به عصمت آنها داریم؛‌ اما آیا غیر انبیاء و امامان و حضرت زهرا(س) کس دیگری به این مرتبه رسیده باشد، دقیقا بر ما معلوم نیست و دلیل روشنی برای آن در دست نداریم، لیکن چه بسا کسانی به این مرتبه رسیده باشند ولی در تور آگاهی ما نیفتاده باشد. برای مطالعه بیشتر: زن در آئینه جلال و جمال، جوادی آملی، نشر اسرا. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image