تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

چرا خداوند براي انسان ها دشمن آشکار(شیطان) را آفريد؟


قبل از بيان جواب اشاره به يک مطلب مورد نياز است و آن اينکه ما نبايد در قضاوتهاي خود خداوند را با بشر و هر موجود ضعيف ديگر قياس کنيم و به او موقعيت يک مخلوق را بدهيم و بعد ديدگاههاي خود را در مورد او تنظيم نمائيم. خدا، خدا است و قضاوت درباره او بايد با نگاه به مقام الوهيت او باشد نه چيز ديگر و اين قياس پنهان در ضمير ما انسانها، راهزن خطرناکي است که معارف ما را به غلط و انحراف سوق ميدهد. بايد بگوييم که آشکار ترين دشمن انسان شيطان است، اما داستان و فلسفه خلقت شيطان دشمن آشکار انسانها: بايد دانست که هر چيزي که وجود دارد و مخلوق است نيکو و خير است«الَّذي أَحْسَنَ کُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ اْلإِنْسانِ مِنْ طينٍ» او همان کسي است که هر چه را آفريد نيکو آفريد؛ و آفرينش انسان را از گِل آغاز کرد.[1] ولي ممکن است در هنگام ارتباط با ديگر موجودات، شرير شود و مايه سستي و ضلال و هلاکت باشد. ديگر اينکه عالم صنع و ايجاد با کثرت و وسعتي که دارد اجزاء آن به هم مربوط و معطوف هستند، ايجاد بعضي از اجزاء آن به ايجاد همه آن برمي گردد چنانچه اصلاح جزء آن به اصلاح کل برمي گردد و اين اختلاف در عالم و ارتباط اجزاء با هم امري ضروري است و در آن تنافي و تضاد ، کمال و نقص، بود و نبود، رسيدن و نرسيدن لازم و ضروري مي باشد. والا اين نظام هستي يک چيز مي شد و اين اختلاف و مراتب از بين مي رفت و عالم باطل مي شد. در اين ميان مي دانيم که اگر شر و فساد و تعصب و فقدان و نقص و ضعف و امثال اينها نباشد ديگر خير و صحت و راحت و وجدان (يافتن) و کمال و قوه مصداق ندارد و قابل تعقل نيست چنانچه اگر شقاوت نباشد سعادت بي معنا است و اگر زشتي نباشد زيبايي مصداق ندارد. و اگر معصيت نباشد طاعت متحقق نمي شود و اگر طاعت و معصيت نباشند مدح و ذم باطل مي شود و ثواب و عقاب و وعد و وعيد و انذار و بشارت بي معنا مي شود و با نبودن اينها دين و شريعت و فرستادن پيامبران و تشکيل جامعه و... بي فلسفه مي شود پس مي بينيم که معصيت و شر که شيطان بسوي آنان ما را مي خواند از ارکان نظام عالم انساني که براساس سنت اختيار جاري است و مقصود از آن سعادت نوع انسان مي باشد. شيطان مانند حاشيه صراط مستقيم است و مورد نياز، اگر اطراف نباشد وسط معنا نمي يابد پس شيطان عامل تقويت ايمان و سعادت انسان است .يکي از دانشمندن زيست شناس مي گويد: اگر ميکرب نبود قامت انسان از 80 سانتيمتر تجاوز نمي کرد اين ميکرب است که سلولهاي بدن را به فعاليت وا مي دارد و در نتيجه رشد و تعالي مي يابد اما اينکه شيطان به جرگه ملائکه پيوسته بود چون هنوز ارتباط با ديگر موجودات از جمله انسان نداشت و وجود او جز خير چيزديگري نبود. و اين ظاهر امر بود تا محک تجربه بميان آيد و سيه روي شود هر که در او غش باشد.و اما اينکه شيطان را خلق کرد تا از او پيروي کنند هم درست نيست بلکه به انسان ابزار مخالفت با شيطان را داد، هم عقل و هم اختيار و هم راهنمايي و اگر عقل و اختيار و راهنمائي بود ولي شيطان نبود اين ميدان ناقص بود و ناهماهنگ. پی نوشت:[1] . سوره سجده، آيه7. منبع: پایگاه حوزه .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image