تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

پرسش: کدام صفت خداوند ریشه و اساس تمام صفات الهی است و بیانگر نیازمندی تمام موجودات به خداوند است؟


اوصاف الهی به دو دسته اوصاف ذات و اوصاف فعل تقسیم میشود. اوصاف ذات، به ویژگی های خداوند اطلاق میشود که جدای از ذات او نیست. این اوصاف عین ذات الهی هستند و هم عین یکدیگرند. مانند اراده، علم و قدرت. اوصاف فعل، به ویژگی هایی از خداوند اطلاق میشود که از رابطه خداوند با مخلوقاتش حکایت میکند و در نتیجه یک طرف آن مخلوقات او قرار دارند و طرف دیگرش، ذات الهی. مانند رازقیت، خالقیت، رحمانیت و ....(1) در مورد اوصاف ذاتی، همگی عین ذات هستند و اینطور نیست که یک وصف حقیقی را بتوان پیدا کرد که ریشه و اساس تمام صفات الهی باشند بلکه این ذات الهی است که چنین خصوصیتی را دارد که این اوصاف را باید داشته باشد. خصوصیت اصلی ذات الهی که در حقیقت خودش وصف نیست، بلکه خود ذات الهی است عبارت است از وجوب وجود. ذات واجب الوجود، ذاتی است که نه در وجودش نیازمند به غیر است و نه در اوصافش حالت انتظار و ناقصی دارد.چنین ذاتی، مشخص است که نمیتواند ناقص باشد بنابراین، تمام اوصافی که مربوط به ذات است و طرف اضافه و نسبت با غیر ذات ندارد، را به نحو کامل دارد. این ذات، عالم مطلق، قادر مطلق و مرید مطلق است. در این اوصاف نیز کامل و مطلق است و هیچ نقصی در آنها راه ندارد. اما در مورد اوصاف فعل. این اوصاف که طرف اضافه و نسبت با غیر ذات الهی هستند و وابسته به تحقق آن طرف اضافه هستند.مانند خالقیت که خود این وصف زمانی برای خداوند معنا پیدا میکند که مخلوقی ایجاد شود. در همان زمانی که خلقت صورت میگرد، خداوند نیز خالق میشود. یا مانند رازقیت که درست همان زمانی که خداوند به بنده ای از بندگانش رزق میدهد، صفت رازقیت برای خداوند ایجاد میشود. اگر بخواهیم تشبیه کنیم، این اوصاف را میتوان به وصفهایی که آدمیان دارند تشبیه کرد که درست همان زمان که یک کار را انجام میدهد، به آن وصف نیز موصوف میشود. با این حال، تمام این اوصاف، برخلاف اوصاف ذات، یک منشأ و ریشه ای نیز دارند که تمام این اوصاف بر اساس آن ایجاد میشوند. آن ریشه در ذات الهی عبارت است از صفت قیومیت. قیومیت عبارت است از ویژگی ذات الهی که نشان دهنده بی نیازی خداوند از غیر و نیازمندی تمام موجودات دیگر به ذات اوست. قَیُّوم به معنى کسى است که قایم به ذات است و دیگران قیام به او دارند و محتاج به اویند.(2)این ویژگی، به صورتی ملکه برای تمام اوصاف فعل خداوند است. درست شبیه اینکه ما در مورد نسبت دادن صفت بنّا، به شخصی که بنائی میکند، به دو صورت عمل میکنیم. گاهی اوقات این شخص، یکی دو مرتبه اقدام به ساخت یک ساختمان یا بخشی از آن میکند، در این هنگام چون او وصف بناکردن را به خود گرفته است، به او بنا میگوییم و این یعنی کسی که بنّائی کرده است. اما گاهی اوقات، این شخص آنچنان مهارتی پیدا میکند که هرکسی که او را میشناسد به محض دیدنش میگوید بنّا، گرچه در حال ساختمان سازی نباشد و در خانه اش در حال استراحت باشد یا مشغول کار دیگری باشد. تعبیر به بنّا در هر دو صورت صحیح و حقیقی است. منتها فرق آنها در این است که در اولی ،به واسطه اتصاف آن شخص به ساختن در همان موقع مجوز شده است که به او بنّا بگوییم. و در دومی، به واسطه اتصاف آن شخص به مهارت و ملکه ساختمان سازی مجوز شده است که به او بنّا بگوییم ولی الان در حال ساختن نباشد. در مورد اوصاف الهی نیز این وضعیت برقرار است. مثلا در مورد رازقیت، گاهی اوقات به این اعتبار که خداوند به صورت بالفعل به بنده ای روزی میدهد به او وصف رازق بودن را میدهیم. گاهی اوقات نیز به این اعتبار که او قدرت بر رازقیت را دارد و قیوم است، به او اطلاق رازق بودن میکنیم. بنابراین اوصاف ذات، وابسته به ذات الهی هستند و هیچ وصف دیگری، منشأ آن نیست. اوصاف فعل، گرچه وابسته به ذات الهی هستند و صفت قیومیت منشأ همه آنهاست. .

كانون گفتگوی قرآنی

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/27



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image