منظور از {Qو في انفسهمQ} در آيه ی53 سوره ی فصلت چيست؟

خداوند متعال از هر فرصتي براي هدايت بندگان خويش استفاده مي کند. گاهي با گوش زد کردن تاريخ گذشتگان، گاهي با دعوت کردن بر انديشه در زمين و آسمان، گاهي در خلقت موجودات جهان و همه اين ها لطف الهي است که مشتاق رستگاري بنده اش مي باشد و با اين که فطرت انساني خود بايد توحيد و معاد و تکليف انسان ها را در مقابل آفريدگار بفهمد باز خداوند با ارسال پيامبران، اين فطرت را بيدار ساخته و به عقل بشري کمک مي کند تا بهتر بتواند راه کمال را بپيمايد. گاهي نيز از انذار و ترساندن و هشدار استفاده مي کند که به افراد غافل مي فرمايد: اي پيامر به اين ها بگو اگر در روز قيامت با چشم حقيقت دريابيد که قرآن کریم حق بود و شما انکار مي کرديد و به آن کفر ورزيديد، آن گاه چه کسي در گمراهي است. آيا جز اين است که شماها با لجاجت، خود را به هلاکت انداخته ايد و قرآن کریم را که بايد عمل کنيد به دور مي اندازيد. چه شقاوت و گمراهي اي که مي پيماييد. سپس در آيه ی 53 سوره ی فصلت مي فرمايد: «خداوند به زودي در اطراف زندگي تان و نيز در وجودتان نشانه هايي را بر شما روشن خواهد کرد تا يقين بر حقانيت خداوند پيدا کنيد». علامه طباطبايي مي نويسد: اين نشانه ها حقانيت قرآن کریم را ثابت مي کرد، چرا که قرآن کریم وعده هايي مي داد و اين وعده ها در آينده محقق مي شد. آن گاه همه مي فهميدند که قرآن کریم حقيقت را گفته است، مانند وعده ی پيروزي و ياري پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و مؤمنان از سوي خداوند که پس از هجرت رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به مدينه و کمک انصار، مشرکان شکست خورده و پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با تمام قدرت مکه را فتح نمودند. براي انسان هاي بيدار دل خود وجود انسان و بدن و شگفتي هاي آن نيز آيه و نشانه اي بر حقانيت قرآن کریم و معارف والاي آن مي باشد مانند نظام ساختماني حيرت انگيز مغز، حرکات منظم قلب و عروق، سلول ها، شگفتي هاي گوش، زبان، چشم و... و از همه بالاتر اسرار و شگفتي هاي روحي انسان که در هر عصر و زمانه اي با پيش رفت علم و کشف هاي تازه، قدرت فوق العاده آفريدگار جهان در آفرينش وجود انسان بر همه روشن تر مي گردد و اين است نشانه هاي خداوند در انفاس انسان ها که در اين آيه فرموده: و في انفسهم يعني آن شگفتي ها که در وجود انسانهاست همه نشان از آن دارند که اين جهان را نمي توان بدون آفريننده يکتا تصور نمود. در آن روز خداوند براي بيداري خفتهگان، مي فرمود: چرا خدا را قبول نمي کنيد او انسان ها را از گِل آفريد و پس از آن نطفه شده و در قرارگاهي محفوظ مستقر شدند و پس آن علقه و علقه به مضغه و سپس استخوان و گوشت و پس از آن خلقتي ديگر شد و با روحي زنده به دنيا آمد پس اين آفريننده بهترين آفرينندگان مي باشد. و امروز با پيش رفت علوم پزشکي، شگفتي هايي تازه از اين مراحل تکامل نوزاد به دنيا ارائه مي دهد و اين ها همان وعده هاي الهي است که اي ايمان نياورنده ها، آيا اين ها شما را بيدار نمي کند و باز مي گوييد خدايي نيست و آخرتي هم نخواهد شد. اسرار رواني و روحي انسان ها مانند شادي، غم، گرفتاري، بيماري، حس دوستي و دشمني و همه و همه از نشانه هاي خداوند است که در وجود انسان نهفته است و عبرت گيرنده مي خواهد که با انديشه در اين اسرار نهفته به قدرت لايزال الهي پي ببرد. در حقیقت هر انسان به تنهایی مساوی با فرمول: یک مساوی با همه و همه مساوی با یک است و همه ی این ها در درون انسان نهفته است که به تدریج قابل شکوفایی است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19

لینک کوتاه