امامت و خلافت /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

اگر معناى لغوى «امامت» و «خلافت» را در نظر بگیریم،بین آن دو تقابل نیست و خلیفه،«امام» نیز خوانده مى شود؛لیکن اگر محتواى دو جریان و دو گونه رهبرى را،ناظر به دو مکتب پدید آمده در جامعه اسلامى در نظر گیریم و آن دو را با معیارهاى تعیین شده در نصوص دینى بسنجیم؛به روشنى در مى یابیم که حکومت مورد تأیید دین،همان نظام «امامت و ولایت» است.این مطلب دلایل فراوانى دارد؛از جمله:


اگر معناى لغوى «امامت» و «خلافت» را در نظر بگیریم،بین آن دو تقابل نیست و خلیفه،«امام» نیز خوانده مى شود؛لیکن اگر محتواى دو جریان و دو گونه رهبرى را،ناظر به دو مکتب پدید آمده در جامعه اسلامى در نظر گیریم و آن دو را با معیارهاى تعیین شده در نصوص دینى بسنجیم؛به روشنى در مى یابیم که حکومت مورد تأیید دین،همان نظام «امامت و ولایت» است.این مطلب دلایل فراوانى دارد؛از جمله: یکم. دلایل قرآنى مبتنى بر اینکه امامت، عهدى الهى است و تنها به اشخاصى که داراى صلاحیت و شایستگى هاى ویژه اى باشند، مى رسد: «وَ اِذِ ابْتَلى اِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَاَتَمَّهُنَّ قالَ اِنّى جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماما قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَتى قالَ لایَنالُ عَهْدِى الظالِمینَ»[1]؛ «[به خاطر آورید] هنگامى که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونى آزمود و او به خوبى از عهده این آزمایش ها برآمد؛ خداوند به او فرمود:  من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم؛ ابراهیم عرض کرد: از دودمان من [نیز امامانى قرار بده]، خداوند فرمود: پیمان من، به ستمکاران نمى رسد [و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایستؤ این مقام اند]». این آیه نشان مى دهد: 1. امامت عهد و پیمانى خدایى است و از سوى خداوند وضع و اعتبار مى شود. 2. ستمکاران ـ چه ستم پیشگان عملى و چه اعتقادى ـ شایستگى این منصب الهى را ندارند؛ هر چند از ذریه پیامبر بزرگى چون ابراهیم (علیه السلام) باشند. دوّم. دلایل روایى مبتنى بر اینکه امامت و رهبرى مخصوص امامان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)  است. این دلایل بسیار و متواتر است. جالب اینکه بیشتر این نصوص، در متون معتبر اهل سنت نیز یافت مى شود؛ از جمله: پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «لا تزال هذه الامة مستقیما امرها، ظاهرة على عدوّها، حتى یمضى منهم اثنا عشر خلیفة کلّهم من قریش»[2]؛ «کار این امت بسامان است، تا وقتى که دوازده خلیفه بر آنان حکم رانند، که همگى از قریش اند». در روایت دیگرى آمده است: «کار این امت تا هنگامى که دوازده مرد بر آنان ولایت داشته باشند، در جریان است».[3] مشابه این روایات در متون شیعه و سنى، بسیار زیاد است. احادیث دیگرى نیز در تفسیر این روایات وارد شده است؛ از جمله: امام جوینى (امام الحرمین) از عبداللّه  بن عباس روایت مى کند که پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: «انا سیدالنبیّین و على بن ابیطالب سیّد الوصیّین و ان اوصیائى بعدى اثناعشر،  اولهم على بن ابى طالب و آخرهم المهدى»[4]؛ «من آقا و بزرگ پیامبرانم و على بن ابى طالب سَرْور اوصیا است. همانا اوصیاى پس از من، دوازده نفرند که نخستین آنان على بن ابى طالب و آخرینشان مهدى(عج) است».[5] سوّم. دلایل مربوط به ولایت فقیه در عصر غیبت که جداگانه قابل بررسى است. پی نوشت ها _________________________________ [1]ـ بقره 2، آیه 124. [2]ـ منتخب کنزالعمال، ج 5، ص 321؛ تاریخ ابن کثیر، ج 6، ص 249؛ تاریخ الخلفاء سیوطى، ص 10؛ کنزالعمال، ج 13، ص 26؛ الصواعق المحرقة، ص 28. [3]ـ نَدَوى، شرح صحیح مسلم، ج 12، ص 202؛ الصواعق المحرقة، ص 18؛ تاریخ الخلفاء سیوطى، ص 10. [4]ـ فرائدالسمطین، ش 1164. [5]ـ براى آگاهى بیشتر در این زمینه ر.ک: عسکرى، علامه سید مرتضى، امامان این امت دوازده نفرند. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image