انتصاب ولی فقیه از نظر عقلی / اجتماع و سیاست  / ولایت فقیه / انتخاب و شرایط ولی فقیه /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

آیا انتصاب ولی فقیه از نظر عقلی قابل قبول است؟


چنانکه در پاسخ سؤال اول گفته شد، عدم سازگاری یک مسأله با عقل به یکی از دو معنا است: 1 عقل آن رااثبات نمی‏کند، یعنی دلیل عقلی بر اثبات آن وجود ندارد. 2 عقل آن را انکار می‏کند، یعنی دلیل عقلی بر ابطال آن وجود دارد. قبل از پاسخ به عدم معقولیت نصب فقیه از سوی امام(ع) باید دو مبنای نصب و انتخاب توضیح داده شود. فقهای جامع‏الشرایط در زمان غیبت نائب امام معصوم(ع) در اداره امور مسلمانان‏اند. تا پیش از دهه‏های اخیر رأی همهفقها بر این بود که فقیه جامع‏الشرایط از سوی امام معصوم(ع) به ولایت بر امت نصب شده است و اعتبار ولایت اومنوط به چیز دیگری نیست. البته برای اینکه فقیه بتواند ولایت خود را اعمال کند، پذیرش مردمی ولایت او شرطاست. این مبنا را مبنای «انتخاب» می‏گویند. در هر دو مبنا فقط فقیه جامع‏الشرایط ولایت دارد و اختلاف آنها فقط درنقش رأی مردم است که آیا برای اعتبار بخشیدن است یا برای فراهم کردن امکان تحقق آن. برای مطالعه مبنای انتخابر.ک: دین و دولت در اندیشه اسلامی، محمد سروش، دفتر تبلیغات اسلامی، ص 405. پاسخ سؤال به معنای اول:اولاً: مبنای نصب فقیه به ولایت از سوی شارع لازم نیست حتما با دلیل عقلی ثابتشود و دلیل نقلی نیز در این رابطه کافی است. ثانیا: حتی کسانی که قائل به مبنای انتخاب‏اند نیز معترفند که ظاهر ادله لفظی ولایت فقیه و نیز برداشت همه فقهایشیعه مطابق با مبنای نصب است. (دراسات فی ولایة الفقیه، حسینعلی منتظری، ص 408 و 450 و 455) ثالثا: برای اثبات مبنای نصب علاوه بر دلیل نقلی، به دلیل عقلی نیز تمسک شده است. و فلسفه اجتماعی مهمی نیزبرای آن ذکر شده است برای اختصار از ذکر مقدماتی که اصل حکومت ولی فقیه را ثابت می‏کند و در پاسخ سؤال اولذکر شد صرف نظر می‏کنیم: پس از اثبات لزوم حکومت در اسلام و اینکه حاکم اسلامی باید عالم به اسلام و عادل باشد می‏گوییم اگر این حکومتدر زمان معصوم(ع) است، نصب او از سوی خداوند به قاعده لطف واجب است زیرا شناخت معصوم(ع) برای مردمامکان ندارد و تنها خداوند است که می‏تواند معصوم او بشناسد. و اگر این حکومت در زمان غیرمعصوم(ع) است (دوران غیبت) باز نصب فقهای جامع‏الشرایط به حکومت، به دلیلقاعده لطف لازم است. و این لطف به دلیل فوایدی است که بر نصب او مترتب می‏شود. فوایدی که جز با نصب ازسوی خداوند قابل تحصیل نیست. این فواید در پاسخ به همین سؤال (سؤال به معنای دوم) ذکر شده است. ادله عقلی دیگری نیز در این زمینه مطرح شده است. (ر.ک: دین و دولت در اندیشه اسلامی، محمد سروش، ص443). پاسخ به سؤال به معنای دوم: قبل از پاسخ، توجه به یک نکته ضروری است. وقتی سخن از دلیل عقلی بر امتناعنصب رهبر می‏شود، این سخن هم شامل نصب فقیه در زمان غیبت می‏شود و هم شامل نصب امام معصوم(ع) و پیامبراکرم(ص). اگر نصب رهبر از سوی خداوند محال است همه جا محال است. در حالی که نصب پیامبر اکرم(ص) بهرهبری امت با نصوص قرآن ثابت می‏شود اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولوالامر منکم(نساء، آیه 59). فلا و ربک لایؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم لایجدوا فی انفسهم حرجا مما قضیت و سِلموا تسلیما(نساء، آیه65). النبی اولی بالمومنین من انفسهم(احزاب، آیه 6).     و در نصب ائمه(ع) نیز هم در قرآن (سوره مائده، آیه 55) و هم در نص متواتر پیامبر اکرم در غدیر خم آمده است.علاوه بر این‏که برداشت عمومی همه مسلمانان جهان این بوده است که حکومت پیامبر اکرم(ص) به نصب خداونداست و این نکته را حتی سکولاریست‏های مسلمان نیز اعتراف دارند که برداشت مسلمانان تا امروز چنین بوده است.(علی عبدالرزاق، الاسلام و اصول الحکم، المؤسسة العربیه للدراسات و النشر: بیروت، ص 145 و 149). حال که نصب رهبر از سوی خداوند، ولو در یک مورد (رسول اکرم(ص)) واقع شده است، و وقوع یک امر دلیل برامکان آن است، یقینا دلیل عقلی بر امتناع نصب رهبر از سوی خداوند باطل خواهد بود. با ذکر این مقدمه به بررسینصب ولی فقیه می‏پردازیم. چنانکه در پاسخ سؤال اول نیز گفته شد باید دید چه دلیل عقلی‏ای بر امتناع نصب فقیه از سوی امام معصوم(ع) مطرحشده است تا پاسخ، مطابق با آن داده شود و از آنجا که دلیل عقلی خاصی در نامه ذکر نشده است.     در احتمال سوم، اگر راهی برای تعیین تعیین آن یک نفر نباشد که جعل ولایت لغو است و اگر راه آن انتخاب باشد،نصب آن لغو است و در واقع این انتخاب است که ولایت او را معتبر کرده است نه نصب. احتمال چهارم و پنجم نیز مخالف سیره عقلا و متشرعه است و احدی نیز آن را قائل نشده است و در مواقع حساس نیزاصلاً امکان‏پذیر نیست. (ر.ک: دراسات فی ولایة الفقیه، ج 1، ص 409) پاسخ: اولاً این دلیل اختصاص به موردی دارد که در یک زمان چند فقیه جامع‏الشرایط وجود داشته باشند و در جاییکه فقط یک فقیه جامع‏الشرایط موجود است جاری نیست. ثانیا: در مورد تعدد فقهای جامع‏الشرایط احتمال دوم را انتخاب می‏کنیم یعنی همه آنها منصوب به ولایت‏اند ولی فقطیکی از آن‏ها حق اعمال ولایت رادارد و در پاسخ به اشکال لغویت نصب ولایت برای دیگران می‏گوییم: الف) امامان معصوم(ع) فقهای جامع‏الشرایط را در زمان غیبت به صورت عام نائب خود کرده‏اند اگر در زمانی، تنهایک فقیه جامع‏الشرایط موجود باشد همان حق ولایت دارد و اگر بیش از یک نفر موجود باشد گر چه فقط یکی از آنهاحق اعمال ولایت دارد ولی نصب همه آنها دارای فوائدی است از جمله: 1 اگر مردم به هر دلیلی رغبت به تشکیل حکومت ولایی نداشتند، فقیهان جامع‏الشرایط هر کدام در حیطه و حوزه‏ایکه بسط ید دارند می‏توانند اعمال ولایت کنند تصرف آنان در امور شرعی اجتماعی مشروع خواهد بود. 2 اگر یکی از این فقیهان بدون انتخاب و رأی‏گیری بلکه، مقبولیت عمومی بسط ید یافت تصرفات او مشروع و قانونیاست مانند ولایت حضرت امام خمینی(ره) 3 حتی در موردی که بسط ید فقیه جامع‏الشرایط توسط انتخاب صورت می‏پذیرد مانند ولایت مقام معظم رهبریحفظه‏اللّه‏، نصب از سوی امام معصوم برای مشروعیت بخشیدن به تصرفات او لازم است زیرا مشروعیت تصرفاتولی فقیه در امور اجتماعی حق مردم نیست تا به او اعطا کنند (دقت کنید که اکثریت می‏خواهد حق تصرف در همهامور را به گونه‏ای به او بدهند که بر اقلیت و کسانی نیز که پس از انتخابات به سن رأی دادن می‏رسند، جاریمی‏شود). و برای مطالعه اشکالهای دیگر و نیز پاسخ آنها می‏توانید رجوع کنید به: 1 دراسات فی ولایة الفقیه، حسینعلی منتظری، ج 1، ص 415. 2 دین و دولت در اندیشه اسلامی، محمد سروش، ص 430.                                       .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image