تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه
در پاسخ به این سؤال چند مطلب، قابل ذکر است:
1. پیشینیان و معاصران در رابطه با وجوه اعجاز قرآن مباحث بسیار مهمی را مطرح کردهاند. از مهمترین آرای پیشینیان، میتوان به نظریات ذیل اشاره کرد:
نظریه صرفه؛ نظریه فصاحت و بلاغت؛ اسلوب ویژه؛ اخبار از غیب؛ وجود معارف حیرتانگیز و قانونگذاری و تشریع.
از بارزترین آرای معاصران، میتوان به نظریه (موسیقایی) و نظریه (صورتسازی هنری و اعجاز عددی) اشاره کرد.
گفتنی است که بسیاری از معاصران، در باب وجوه و جنبههای اعجاز، به جمع و همسازی میان آرا پرداختهاند؛ علامه طباطبایی و علامه خویی جزء این دستهاند. (ر.ک: علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 1، ص 57 67؛علامه خویی، ترجمه البیان، ج 1، ص 78 به بعد؛ مقاله (اعجاز قرآن) در دایرةالمعارف تشیّع، دکتر اصغر داد به)
2. برخی از قرآنپژوهان، اعجاز قرآن را در فصاحت و بلاغت آن منحصر نمیدانند و آن را با تمام ویژگیهایش معجزه میشمرند؛ البته نه بدین معنا که آنان معتقد به توان مانندسازی قرآن از سوی بشر باشند. آنان میگویند: اگر اعجاز قرآن، منحصر به فصاحت و بلاغت میبود،اوّلاً معنا نداشت که همه انس و جن به مبارزه با آن فراخوانده بشوند؛ بلکه میبایست تنها، اعراب مورد خطاب قرار میگرفتند.
ثانیا هرگز لازم نبود که در آیات دیگری، به علم، اخبار غیبی، نداشتن اختلاف و امثال آنها تحدّی صورت میگرفت. (ر.ک: علامه طباطبایی، اعجاز قرآن، ص 104، نشر بنیاد علمی و فرهنگیعلامه)
3. انسان قادر نیست آن فصاحت و بلاغت موجود در قرآن را مانندپردازی کند. این بدان معنا نیست انسان از نظر فکری و بیانی، توان لازم را دارد؛ امّا خداوند مانع از تحقق آن میگردد؛ زیرا این سخن همان قول به نظریه (صرفه) است که به نظر غالب قرآنپژوهان باطلمیباشد. ضعف این نظریه بدین جهت است که ارزش ذاتی و ادبی زبانی و محتوایی و سبکی قرآن را برای معجزه بودن آن، کافی نمیداند. (ر.ک: خرمشاهی، بهاءالدین، ترجمه قرآن، ص 662)
پس علت این که انسان، نمیتواند همانند قرآن را بیاورد؛ این است که قوای دماغی او محدود است و نمیتواند به تمام روابط حوادث احاطه پیدا کند و در نتیجه مصون از اشتباه باشد. گذشته از آن که تکامل تدریجی او، باعث میگردد که معلوماتش هم تکامل تدریجی داشتهباشد. از این رو، نمیتواند کلامی را بیاورد که تمام ویژگیهای قرآن را در خود جمع کند. به بیان دیگر، گرچه انسان خود واضع الفاظ است و به معانی مفردات آنها نیز آشنا است؛ ولی چنان که گذشت، به علت این که قدرت بیانی و توان فکری و ذهنی انسان، از قابلیت محدودیبرخوردار است، لذا نمیتواند سخنی بگوید که به مرتبه قرآن از حیث فکری و بیانی نائل آید. (ر.ک: ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ص 88)
از آنچه گفته شد، نتیجه گرفته میشود که بدون آن که خداوند، علم، قدرت یا همّت همانندآورندگان را سلب کند، آنان باز هم نمیتوانند مثل قرآن را بیاورند. از این رو نفی فصاحت و بلاغت از قرآن، به نفی اعجاز آن منجر خواهد شد و در عین حال پذیرش فصاحت و بلاغتقرآن، هم به معنای قبول نظریه (صرفه) نیست.
در پایان گفتنی است که شیوایی، روانی و گوشنوازی با آهنگ دلنشین داشتن، از امتیازات هر یک از آیات قرآن و از اعجازهای آن به شمار میآید که بشر هرگز توان شبیهسازی آن را ندارد.
برای مطالعه بیشتر ر.ک:
1 علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 15، ص 317 و اعجاز قرآن.
2 مصباح یزدی، محمدتقی، قرآنشناسی، ج 1، ص 142.
3 سعیدی روشن، محمدباقر، بخش اعجاز، انتشارات مؤسسه آموزشی، پژوهشی امام خمینی.
4 معرفت، محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، ج 4، ص 227 به بعد.
eporsesh.com .
موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.