تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
اولاً: در ازدواج چه به صورت دائم و چه به صورت موقت، تنها خواندن چند جمله و كلمه نيست بلكه بر اساس اراده،انتخاب، تصميم، رضايت، توافق و خواست طبيعي و ميل غريزي زن و مرد از طريق خواندن عقد توسط خودشان يا وكيل آنها صورت می گيرد. در واقع آن الفاظی كه در عقد به كار ميرود، كاشف از يك امر تكويني و خواست قلبي دو انسان است، و نه صرف بيان الفاظ. لذا در شرع مقدس گفته شده كه الفاظ عقد بايد با قصد و نيت و از روي جد و با قصد انشاء خوانده شود و اگر بدون قصد گفته شود اثري ندارد. پس تنها بحث لفظ و جمله و خواندن الفاظ نيست بلكه در عقد چه دائم و چه موقت گذشته از اداء جملات رضايت و خواست قلبي طرفين نيز شرط است و آن رضايت توسط الفاظ عقد اظهار و رسمي و شرعي ميشود. ثانياً: مراعات قانون يا كاري را بر اساس قانون انجام دادن يك امر كاملاً عقلي و عقلايي است و اگر عين همان كار بدون قانون يا بر خلاف قانون انجام گيرد، از نظر عقلا خلاف و جرم شمرده ميشود، در اسلام نيز قانون ازدواج آن است كه غير از رضايت و توافق و خواست قلبي، بايد خطبه عقد خوانده شود و از طريق اداء آن الفاظ، رضايت طرفين بر زبان جاري گردد، پس عمل نكاح با مراعات اين قانون مستحب و بدون آن جرم و گناه است. اين مسئله يك امر كاملاً عقلي، عقلايي و شرعي است. ثالثاً: الفاظ و به كار بردن و گفتن و اداء كردن آن در زندگي و حيات انسان نقش اساسي و كليدي دارد، و چه بسا با گفتن يك لفظ و چند جمله اساس زندگي دنيا و آخرت انسان زير و رو ميشود. مثلاً گفتن كلمه توحيد و اقرار به نبوت پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ به زبان، سبب ميشود كه انسان از كفر به اسلام منتقل شود و در صورت نگفتن آن فرد در كفر به سر ميبرد و احكام اسلام بر وي جاري نيست، يا مثلاً با گفتن كلمه يا چند كلمه غيبت انسان مرتكب گناه كبيره ميشود و فرداي قيامت بايد عذاب بچشد، و يا با گفتن چند كلمه دروغ انسان دچار گناه كبيره ميشود و امثال آن، پس گفتن چند جمله و اداء چند كلمه را در عقدي هرگز نميتوان به آن سادگي تلقي كرد، به خصوص آنكه گفتن چند جمله با شرايط خاص، در واقع نمايانگر وجود لفظي يك اراده و خواست و ميل و گرايش طبيعي و تكويني دو انسان است و نه صرف لقلقه زبان، بنابراين الفاظ گرچه به ظاهر كلمه و لفظ و حروفاند امّا آثار و نتايج تكويني و يا منشأ تكويني دارند، و اين در سيره عقلاي عالم در تمام زمانها و مكانها و شرايع آسماني مطرح است. رابعاً: از همه گذشته عقد موقت يا دائم در واقع يك نوع قرارداد بين دو انسان است، در قرارداد گذشته از رضايت طرفين بايد الفاظي كه حكايت از تصميم دو طرف باشد گفته و يا نوشته شود و در اين صورت آثار متعددي به آن بار ميشود، در حالي كه اگر آن كار بدون رضايت طرفين و قرار و مدار صورت گيرد هيچ اثري از نظر عقلاء و شرع بر آن مترتب نيست و چه بسا خلاف محسوب ميشود. همه اينها حكايت از آثار و تأثر الفاظ عقد موقت است. و بالاخره تمام معاملات و داد و ستدها و قراردادهاي انسانها جنبه اعتباري دارد و الفاظ، نشان دهنده خواست قلبي طرفين است. همان گونه که انتقال مالکيت از فردي به فرد ديگر با چند کلمه خريدم و فروختم انجام مي گيرد و تصرف در مال ديگري که تا چند دقيقه قبل حرام بود جايز مي شود. امر زناشويي هم که يک قرارداد اجتماعي است همين حکم را دارد. .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.