تحدی ، نبوت و عجز مردم /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

آیا تحدی در معجزات دلیل بر صدق انبیاء می شود؟ و اگر تحدی عجز مردم را ثابت می کند آیا عجز مردم دلیل بر صدق ادعای مدعیان نبوت است؟ با توجه به اینکه عجز مردم از طریق استقراء ناقص به دست می آید آیا این استقراء ناقص دلیل بر ناتوانی همه مردم در همه زمانهاست؟ اگر در پیشرفت علم بعضی از کارهای معجزه انجام بگیرد آیا سوء استفاده کردن انبیاء از ناآگاهی مردم را در زمان خود ثابت نمی کند؟ نقش قانون علیت در بحث معجزه (علت وجودی و دارای ضرورت فلسفی) چیست؟چه ارتباط وجودی بین ادعای مدعی نبوت و معجزه انجام گرفته در عالم خارج وجود دارد؟


یک - جاى بحث و گفتگو نیست که هر پدیده اى داراى علتى است که آنرا بوجود مى آورد و قانون علیت و معلولیت از قوانین محکم و استوار عقل است که ابدا قابل استثناء نیست بنابراین معجزه پیامبران که خود پدیده اى محسوب مى شود. باید داراى علتى باشد که سرچشمه وجودآن بشمار مى رود اکنون باید دید معجزه پیامبران در سایه چه علتى پدید مى آید.براى معجزه پیامبران یکى از سه علت زیر را مى توان نام برد:1ـ علل طبیعى؛ 2ـ تأثیر نفوس و ارواح پیامبران؛ 3ـ علل مجرد از ماده مانند فرشتگانالف ـ علت طبیعى ناشناخته: مقصود از آن این است که ممکن است براى پیدایش یک پدیده دو راه وجود داشته باشد یکى از آن دو راه معروف و شناخته شده باشد و دیگرى مجهول و ناشناخته باشد ولى از آنجا که پیامبران با سرچشمه علم نامتناهى خدا ارتباط دارند ممکن است از راه وحى به این قسم ازعلل آشنا شوند و پدیده اى را به وجود آورند. اتفاقا در اجتماع ما شبیه و مانند آن وجود دارد مثلاً یک مهندس کشاورزى بر اثر آگاهى از عوامل رشد و نمو و موانع آن نهال درختى را ظرف سه سال به ثمر مى رساند در صورتى که یک باغبان عادى و غیرمطّلع از اصول گیاه شناسى این راه را در مدت ده سال طى مى کند. از این نظر هیچ منعى نیست که پیامبران بر اثر ارتباط با جهان غیب و در پرتو داشتن حس و شعور مرموزى بنام وحى از یک سلسله علل طبیعى مجهول و ناشناخته آگاهى داشته باشند که نوع انسانها از آن غافل و بى اطلاع باشند و از این طریق در ایجادپدیده هاى مورد نظر کمک بگیرند.ب ـ تأثیر نفوس و ارواح پیامبران: ممکن است برخى از پدیده ها معلول تأثیر نفوس پیامبران و اثر مستقیم ارواح نیرومند آنها باشند زیرا ما مرتاضان را مشاهده مى کنیم که در پرتو ریاضت و مجاهدت به مقامى مى رسند که قادر به انجام کارهاى عجیب و حیرت انگیزى مى گردند که از حیطه توانایى افراد عادىبیرون است به کارهایى دست مى زنند که جز اینکه آنها را معلول اراده نیرومند و نیروى مرموز نفوس آنها بدانیم تفسیر دیگرى ندارد.بنابراین چه مانعى دارد که بگوئیم نفوس پیامبران بر اثر توجه و عنایت بى پایان خداوند قادر به انجام کارهایى مى گردند که از حیطه قدرت بشر بیرون است. البته با این تفاوت که معجزه با اجازه و اذن الهی صورت می گیرد اما کارهای خارق العاده دیگر با تمرین و ممارست های سخت حاصل می شود.به عبارت دیگر در معجزه نفس پیامبر(ص) چنان قوی شده است که با عالم اله ارتباط برقرار می کند و به عنوان مجرای فیض الهی عمل می کند، اما در امور خارق العاده نفس در جهت انجام برخی امور خارق العاده تقویت می شود و این تقویت می شود و این تفاوت بسیار مهمی است.ج ـ علل مجرد از ماده: ممکن است در پیدایش پدیده اى عوامل مجرد از ماده مانند فرشته مؤثر باشد. یعنى فرشته از طرف خداوند مأمور گردد که دهکده اى را ویران کند و یا پس از خواست پیامبر به دست او معجزه ظاهر سازد چرا که فرشتگان مظاهر قدرت الهى و مأموران تدبیر و جنود و سپاه حق در جهان خلقت مى باشند و از این نظر قرآن از آنان به لفظ فالمُدَبّراتِ اَمرا؛ تدبیرکنندگان امور خلقت و آفرینش (سوره نازعات، آیه 5) تعبیر کرده است.خلاصه اینکه یک پدیده طبیعى علاوه بر علت مادى مى تواند در پرتو یکى از این عوامل سه گانه نیز محقق شود و هرگز علت یک پدیده منحصر به همان عامل طبیعى عادى شناخته شده نیست که منکران اعجاز تصور کرده اند بلکه هر یک از این عوامل مى تواند پدیده اى رابوجود بیاورند و اگر در پیدایش پدیده اى علت عادى را ندیدیم نباید فورا تصور کنیم که این پدیده بدون علت بوجود آمده است. و لذا در هر حال هیچ معجزه اى معلول بدون علت نیست بلکه فاقد علت عادى مى باشد. نه علت واقعى و حقیقى (ر.ک: الهیات ومعارف اسلامى، آیت الله جعفر سبحانى، ص 203)دو - ارتباط وجودی بیش ادعای مدعی نبوت و معجزه، همان اثبات صدق اوست. یعنی وقتی ما مشاهده کردیم شخصی که ادعای نبوت دارد چنین کار خارق العاده ای را از خود بروز داد که مختص اوست و دیگران از انجام آن ناتوانند پی به صداقت او در مدعایش می بریم.سه - اما تحدی پیامبران تنها برای مردم زمان و مکان خودشان است. زیرا برای همان است مبعوث شده اند. بنابراین وقتی معجزه ای آورد و همه اهل زمان را به تحدی و مبارزه فرا خواند و آنها از مقابله عاجز شدند، دلیل بر عجز آنهاست و این با استقراء ناقص اثبات نمی شود بلکه با دلیل عقلی ثابت می شود که شخصی ادعای نبوت کرده و معجزه ای آورد و همه اهل زمان را به مبارزه طلبید و اهل زمان او از مقابله عاجز شدند. عقل در این حالت حکم به صداقت او می دهد.تنها معجزه پیامبر اکرم(ص) جهانی و ابدی است، زیرا دین او جهانی و ابدی است و همه جهانیان از آوردن مثل آن عاجز مانده اند و تحدی قرآن نیز برای همه جهانیان است و مدت 1400 سال از نزول قرآن گذشته و هنوز - با وجود مخالفان سرسخت و جدی - کسی نتوانسته به مثل و مانند آن را ارائه دهد.4. عجز مردم دلیل بر صدق نبوت نیست بلکه معجزه دلیل بر صدق نبوت است زیرا صاحب معجزه ادعا دارد که او از جانب خداوند آمده و معجزه را نیز با اجازه خداوند انجام داده است. اگر او دروغگو باشد باید دیگران هم بتوانند آن را انجام دهند. ضمن این که پیامبران از ناآگاهی مردم سوء استفاده نمی کردند بلکه با این کار، آگاهی آنها را بالا می بردند و نشان می دادند که اصل و اساس در جریان همه امور خداوند متعال است.5. مطلبی که در بند 3 گفته شد که معجزه پیامبران مربوط به زمان و مکان خود آنها بوده است به این معنی نیست که در زمان ها و مکان های دیگر می توان مثل آن را انجام داد. در هر حال هیچ گاه عصا تبدیل به اژدها نخواهد شد و یا رود نیل برای گروهی خاص - بدون وسایل و امکانات - شکافته نمی شود و... و عقل آدمی در برابر چنین کارهایی پی می برد که کسی که چنین کاری را انجام داده است حتما با منبع لایزال الهی در ارتباط بوده است.منظور ما از زمان و مکان خاص این بود که در هر حال معجزه ای چون تبدیل عصا به اژدها، تنها در همان زمان استفاده شده و مردم آن زمان آن را دیده اند و دیگران حکایت آن را شنیده اند. تنها قرآن است که از ابتداء نزول تا قیامت در دسترس بشر است و از آن استفاده می کند. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image