شهر امن قرآنی و اسلامی /

تخمین زمان مطالعه: 15 دقیقه

شهر امن قرآنی و اسلامی چه ویژگیهایی دارد؟


الف- شهر امن قرآنی و اسلامی شهری است که ازامنیت همه جانبه در زمینه های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و اخلاقی و روانی و معنوی برخوردار باشد . ب- شهر امن قرآنی همان آرمان شهر اسلامی، شهر امنیّت و صلح و اطمینان خاطر است. ایمان و مومن نیز از ریشه امن اند. وجود ایمان و افراد مومن درشهرآرمانی اسلامی، حکایت از امن بودن شهر دارد و بالعکس. آرمانشهر اسلامی امنیت را در نظر و عمل برای شهروندان فراهم می آورد. ج- در واقع شهر امن قرآنی همان جامعه آرمانی اسلام است و ترسیم هم جانبه از یک جامعه مطلوب و آرمانی نیاز به فرصت بسیار دارد؛ زیرا از مباحث کلی است که باید به صورت یک پروژه مطرح و دربارة آن قلم‌فرسایی شود. مهم‌تر از همه اینکه دربارة اینکه جامعة مطلوب چیست و مؤلفه‌های آن چیست، و راه‌های ایجاد آن کدام است، اختلاف نظر وجود دارد؛ مثلاً افلاطون جامعه آرمانی را مطرح نمود، ولی دربارة ابعاد آن بحث‌های جدی مطرح شد. در اسلام نیز جامعه مطلوب و آرمانی مطرح است که همه معصومان و اولیای خدا در صدد تحقق آن بودند. از جمله رسول خدا(ص) در مدینه به تشکیل آن پرداخت. البته حضرت موفق نشد که همة اهداف و آرمان جامعه مدینه‌النبی را محقق نماید، همین طور امام علی(ع) به تشکیل جامه مطلوب علوی پرداخت که متأسفانه دشمنان فرصت ندادند حضرت موفقیت‌های بیشتری را کسب نموده و اهداف آن را محقق نماید. از برخی آیات و روایات استفاده می‌شود امام زمان(عج) موفق به تشکیل جامعه مطلوب خواهد شد که از این جامعه با عناوین مختلف مانند «دولت کریمه» «حکومت جهانی» و «آرمان‌شهر مهدویت» یاد می‌شود.ما نیز از آن به عنوان جامعه آرمان شهر اسلامی یاد نموده و به برخی از مؤلفه‌های آن اشاره می‌شود که سیمای جامعه اسلامی را به نمایش می‌گزارد. 1) عدالت: برقراری عدالت و قسط از مهم ترین ویژگی های جامعه اسلامی است در اسلام در باره بر قراری عدالت درعر صه های زیر توجه خاص شده است عدل در حکومت یعنی رعایت حقوق افراد و دادن حق به صاحب حق است . عدالت در جامعه را می توان در شش بعد مطرح می نمود: - عدالت در قانونگذاری - عدالت در حکم و قضاوت - عدالت در کیفر و پاداش - عدالت در تقسیم امکانات کشور و حقوق و مزایای افراد جامعه - عدالت در اخذ مالیات - عدالت در چینش افراد کارگزار براساس کارایی و مدیریت با توجه به رعایت تقوا و ویژگی های مذهبی 2) طهارت و پاکی: تاکید بر طهارت معنائی و محتوائی در ظاهر و باطن جزو ویژگی های آرمانشهر اسلامی است. در آرمانشهر مطلوب اسلامی، تکیه بر «طیّب» شهر پاکی و بهزیستی معنائی و محتوائی، ظاهری و باطنی تاکید شده است .این پاکی می تواند هم شهر سالم زیستی و سکونتی مادّی باشد. هم پاکی روحانی و معنوی آرمانشهر را به همراه داشته باشد 3) ذکر و تذکّر از آن جا که از اهداف باری تعالی در آفرینش انسان، ذکر و تسبیح خالق متعال است؛(ما خلقت ا لجن و ا لانس ا لّلا لیعبدون) از اهداف آرمانشهر اسلامی، دادن تذکّر مداوم به آدمی و یادآوری ذکر در همه ابعاد فضائی شهر است. 4) شهر اصلاح: تذکر خداوند بر عمل صالحان در کنار ایمان و اصلاح زمین، از موضوعاتی است که در کتاب خدا تکرار گشته است.آرمانشهر اسلامی که در پی تحقق مدینه فاضله خداگونه زمینی است؛ در اصلاح زمین و پاسداشت میراث مشترک تمدّن ها می کوشد. به ترمیم ارتباط گسسته انسان و طبیعت برمی آید.درآرمانشهر اسلامی، اصلاح و عدم فساد از صفات و ویژگی های خاصّ بستر شهری است . 5) شهر شکر: مرحوم علّامه طباطبائی در معنای شکر می فرماید:«شکر عبارت است از به کار بستن هر نعمتی در جای خود،به طوری که نعمت، ولّی نعمت را بهتر وانمود کند.» آرمانشهر اسلامی شهر شکر و بهره گیری مناسب از محیط زیست، ، استعدادها، پتانسیّل ها و قابلیّت های مادّی و معنوی است. 6) وحدت: وحدت فرد با جامعه، وحدت جامعه با محیط، وحدت اجزا در کلّ، وحدت در نگرش، وحدت در کالبد و سیمای شهری، وحدت در پراکندگی یکسان و متناسب اجزای شهری، وحدت مردم شهر با مسئولان و بالعکس،وحدت تفکر در رسیدن به خشنودی خالق یکتا، وحدت نظر و عمل؛ همگی نشانه هائی دالّ بر وحدت در آرمانشهر اسلامی است. آرمانشهر اسلامی وحدت خالق را با وحدت اجزای خود به نمایش می نهد. 7) شهر حفیّّ: « حفیّّ به معنای زندگی و حیات، ضد مرگ و نابودی، دارای روح، رشد و شکوفائی و باروری است. در آرمانشهر اسلامی، همه چیز زنده است و در پی شکوفائی و بالندگی در رسیدن به هدفی واحد (قرب الهی) . زنده بودن هم حکایت از سرزندگی معنائی و روحی و روانی ساکنان آن است . هم نشان از کاربرد گزاره تکنولوژیکی در تمامی اجزای . آرمانشهر اسلامی، شهر زندگی است.8) شهر شأن واقعی انسان در مقام خلیفةالهی: برخی آیات قرآن کریم به نحوی به مقام انسان در جهان هستی اشاره دارند.انسان به مناسبت مقام خلیفه الهی خود، مکان زیستی ای متناسب با مقام خود را می طلبد. آرمانشهر اسلامی در پاسخ به این نیاز شهری متناسب با شأن حقیقی آدمی است.در آرمانشهر اسلامی،این آدمی است که بر محیط تسلّط دارد .در آرمانشهر اسلامی تاکید بر تمامی ابعاد وجودی آدمی است و نه انحصاراً بر بعد مادّی وی.فضاهای آرمانشهر اسلامی در تناسب با شأن واقعی انسان، با پرداختن به ابعاد انسانی، محیط زیست، و القای احساس قرب است ،نه غربت. آرمانشهر اسلامی در تلاش بر تداعی مفاهیم و معانی ای است که بر ارتقای معنوی و مادی آدمی بیافزاید.(1) 9 ) نفی خشونت . امام علی (ع) در بسیاری از بیاناتشان، از استبداد، خودکامگی و خشونت کارگزاران نظام سیاسی با مردم، به شدت نهی کرده و مراوده ملاطفت آمیز و عادلانه را توصیه می نماید. حضرت چیرگی فرد نسبت به فرو دستان را از نشانه های سمتگری می داند. امام(ع) در نامه خویش به مالک، هرگونه خودبزرگ بینی و استکبار حاکم را نهی کرده و مستوجب خواری می شمارد.(2) 10 ) حفظ کرامت انسانی. انسان ها بالاتر از حق حیات، دارای حق کرامتند. این حق امری قابل زوال نیست و مشروط به برخورداری صحیح از همه نیروها و استعدادها و ابعاد مثبت است که در انسان وجود دارد، حتی اگر کسی نتواند از آنها به طور صحیح بهره برداری نماید . اگر از آنها به ضرر خود و دیگران سو»استفاده نکند، باز از حق کرامت برخوردار است. کرامت یعنی اینکه انسان دارای شرف و عزت و حیثیت ارزشی است. با توجه به اینکه عقل و آیات، امتیازات عالی مانند اندیشه و استعداد کمال یابی و وجدان و گذشت از لذائذ و فداکاری در راه ارزش های عالی انسانی را برای بشر اثبات نموده، کرامت و ارزش انسانی برای آدمی ثابت شده و موجب بروز حق و تکلیف است. از دیداسلام حق حیات و کرامت انسان ها می بایست نزد حکومت ها و توسط آنها محفوظ بماند. 11)وصول به تعامل صحیح بین حکومت و مردم و کسب رضایت عامه. امام علی(ع) رابطه مردم با حکومت را رابطه پدر و فرزندی می داند و در فرمان به مالک اشتر این نوع رابطه آرمانی مبتنی بر لطف و محبت را توصیه می فرماید: «ثم تفقد من امورهم ما تتفقد الوالدان من ولدهما.؛(3) از آنان آن گونه تفقد کن که پدر و مادر از فرزندشان تفقد و دلجویی می کنند.» به اعتقاد امام(ع)، بین مردم، خداوند حقوقی معین کرد، که بزرگ ترین آن، حقوق بین والی و رعیت است. این حقوق باید رعایت بشود تا رشته الفت آنها و عزت دینی شان باقی بماند. امام(ع) در عهدنامه مالک اذعان می دارد: «محبوب ترین امور نزد زمامدار اسلا می، باید موثرترین آنها در حق و فراگیرترین آنها در عدل و جامع ترین آنها برای رضایت عامه جامعه باشد.» بدین ترتیب امام(ع) بر رضایت توده تاکید زیادی دارد و جلب رضایت و اعتماد آنان را ضروری و مفید و مشکل گشا و مقتضای حق می داند. او از والی می خواهد راه موفقیت و خدمت را از طریق توده و اکثر بجوید، زیرا «بی شک فقط توده ها ستون فقرات جامعه دینی، تکیه گاه مکتب و وسیله شکست دشمنان می باشند. پس باید با آنها بود و بر آنها تکیه زد و به خواست و نیاز آنان توجه کرد.»(4) 12) شایسته سالاری . برای دستیابی به جامعه مطلوب لازم است مناسب براساس لیاقت و شایستگی تقسیم شود .مسوولان و کارگزاران حکومت، با کفایت ترین و خدمتگزارترین افراد باشند. چنین حکومتی، به آرمان های خود سریع تر دست می یابد. امام(ع) در عهد نامه مالک، توصیه می نماید :کارمندان، پس از آزمایش و امتحان و نه میل و استبداد، به کار گمارده شوند . از میان آنها افرادی که با تجربه تر و پاک تر و پیشگام تر در اسلامند، گزینش گردند. از نظر امام(ع) سزاوارترین کس به خلافت، تواناترین و داناترین آنها به فرمان خدا است. افراد، در صورتی که شایسته تر از آنها وجود داشته باشد، حق ندارند خود را مقدم کنند، همچنان که پیامبر(ص) می فرماید: هر کس خود را بر دیگر مسلمانان مقدم کند در حالی که میان آنها افراد شایسته تری وجود دارد، به خدا و پیامبر و مسلمانان خیانت کرده است(5).پی نوشت ها : 2.نهج البلاغه .3. نامه 53 .4. همان . 5.همان .د- امنیت کامل فردی و اجتماعی و بین المللی، در عصر حضور مهدی(ع) محقّق خواهد شد؛ امنیتی که بشر در طول تاریخ، مِثل آن را ندیده است. در نتیجه، شهر امن و سلامتی که خدای متعال، مژده و نوید آن را به مؤمنان و مستضعفان جهان داده است، تحقّق عینی پیدا خواهد کرد و همه انسان‌ها با آزادی و آگاهی کامل و آرامش درونی، راه توحید را در پیش می‌گیرند و از شرارت، ناامنی، اضطراب و نگرانی، نجات پیدا خواهند کرد: «و پس از دوران ترس ایشان، آرامش و امنیت را برایشان حاکم می‌سازد».4 در روایات اسلامی، از جامعه روزگار امام عصر(عج) به «شهر امنیت و آسایش و آشتی» تعبیر شده است؛ امنیت و آسایشی که از کوچک‌ترین مسائل فردی تا بزرگ‌ترین مسائل جهانی را در بر می‌گیرد، به طوری که این امنیت عمومی، نه تنها انسان‌ها، بلکه تمام جانداران روی زمین را نیز شامل خواهد شد.پیامبر(ص) در این باره می‌فرماید: «نه خونی به ناحق ریخته می‌شود و نه خوابیده‌ای را بیدار می‌کنند». و نیز می‌فرماید: «[امنیت در] حکومت مهدی به گونه‌ای است که دو زن، شبانه مسافرت می‌کنند و از تعرّض و ستم، هراسی ندارند».ه-در قرآن کریم موضوع امنیت شهر و دیار درابعاد مختلف درآیات مختلفی مورد توجه قرار گرفته که به برخی اشاره می شود : ا- وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ (ابراهیم - 35)جالب اینست که ابراهیم نخستین تقاضایى را که در این سرزمین از خداوند کرد تقاضاى امنیت بود، این نشان مى دهد که نعمت امنیت نخستین شرط براى زندگى انسان و سکونت در یک منطقه، و براى هر گونه عمران و آبادى و پیشرفت و ترقى است، و به راستى هم چنین است.اگر جایى امن نباشد قابل سکونت نیست، هر چند تمام نعمتهاى دنیا در آن جمع باشد، اصولا شهر و دیار و کشورى که فاقد نعمت امنیت است همه نعمتها را از دست خواهد داد!.در اینجا به این نکته نیز باید توجه داشت که خداوند دعاى ابراهیم را درباره امنیت مکه از دو سو اجابت کرد: هم امنیت تکوینى به آن داد، زیرا شهرى شد که در طول تاریخ حوادث ناامن کننده کمتر به خود دیده، و هم امنیت تشریعى، یعنى خدا فرمان داده که همه انسانها و حتى حیوانها در این سرزمین در امن و امان باشند.صید کردن حیوانات آن ممنوع است و حتى تعقیب مجرمانى که به این حرم و خانه کعبه پناه برند جایز نیست، تنها مى توان براى اجراى عدالت در حق چنین مجرمان آذوقه را بر آنها بست تا بیرون آیند و تسلیم شوند.( تفسیر نمونه، ج 22، ص: 176)2- وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتِیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ (نحل -112)112- خداوند (براى آنها که کفران نعمت مى کنند) مثلى زده است: منطقه آبادى را که امن و آرام و مطمئن بوده، و همواره روزیش بطور وافر از هر مکانى فرا مى رسیده، اما نعمت خدا را کفران کردند، و خداوند بخاطر اعمالى که انجام مى دادند لباس گرسنگى و ترس را در اندامشان پوشانید.2- رابطه امنیت و روزى فراوان در آیات فوق براى این منطقه آباد خوشبخت و پر برکت، سه ویژگى ذکر شده است که نخستین آنها امنیت، سپس اطمینان به ادامه زندگى در آن، و بعد از آن مساله جلب روزى و مواد غذایى فراوان مى باشد که از نظر ترتیب طبیعى به همان شکل که در آیه آمده صورت حلقه هاى زنجیرى علت و معلول دارد، چرا که تا امنیت نباشد کسى اطمینان به ادامه زندگى در محلى پیدا نمى کند، و تا این دو نباشند کسى علاقه مند به تولید و سر و سامان دادن به وضع اقتصادى نمى شود.و این درسى است براى همه ما و همه کسانى که مى خواهند سرزمینى آباد و آزاد و مستقل داشته باشند، باید قبل از هر چیز به مساله امنیت پرداخت، سپس مردم را به آینده خود در آن منطقه امیدوار ساخت، و به دنبال آن چرخهاى اقتصادى را به حرکت در آورد.ولى این نعمتهاى سه گانه مادى هنگامى به تکامل مى رسند که با نعمت معنوى ایمان و توحید هماهنگ گردند، به همین دلیل در آیات فوق بعد از ذکر نعمتهاى سه گانه مى گوید: وَ لَقَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ پیامبرى از جنس آنها براى هدایتشان ماموریت پیدا کرد .(تفسیر نمونه، ج 11، ص: 429)3- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ (11) یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ (12)ترجمه:11- اى کسانى که ایمان آورده اید نباید گروهى از مردان شما گروه دیگر را استهزا کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نه زنانى از زنان دیگر شاید آنان بهتر از اینان باشند، و یکدیگر را مورد طعن و عیبجویى قرار ندهید، و با القاب زشت و ناپسند یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسى بعد از ایمان نام کفر بگذارید، و آنها که توبه نکنند ظالم و ستمگرند.12- اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمانه گناه است، و هرگز (در کار دیگران) تجسس نکنید، و هیچیک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید، تقواى الهى پیشه کنید که خداوند توبه پذیر و مهربان است.دستورهاى ششگانه اى که در دو آیه فوق مطرح شده (نهى از سخریه، و عیبجویى، و القاب زشت، و گمان بد، و تجسس، و غیبت) هر گاه به طور کامل در یک جامعه پیاده شود آبرو و حیثیت افراد جامعه را از هر نظر بیمه مى کند، نه کسى مى تواند به عنوان خود برتربینى دیگران را وسیله تفریح و سخریه قرار دهد، و نه مى تواند زبان به عیبجویى این و آن بگشاید، و نه با القاب زشت حرمت و شخصیت افراد را در هم بشکند.نه حق دارد حتى گمان بد ببرد، نه در زندگى خصوصى افراد به جستجو پردازد، و نه عیب پنهانى آنها را براى دیگران فاش کند.به تعبیر دیگر انسان چهار سرمایه دارد که همه آنها باید در دژهاى این قانون قرار گیرد و محفوظ باشد: جان، و مال، و ناموس، و آبرو.تعبیرات آیات فوق و روایات اسلامى نشان مى دهد که آبرو و حیثیت افراد همچون مال و جان آنها است، بلکه از بعضى جهات مهمتر است! اسلام مى خواهد در جامعه اسلامى امنیت کامل حکمفرما باشد نه تنها مردم در عمل و با دست به یکدیگر هجوم نکنند، بلکه از نظر زبان مردم، و از آن بالاتر از نظر اندیشه و فکر آنان نیز در امان باشند، و هر کس احساس کند که دیگرى حتى در منطقه افکار خود تیرهاى تهمت را به سوى او نشانه گیرى نمى کند، و این امنیتى است در بالاترین سطح که جز در یک جامعه مذهبى و مؤمن امکان پذیر نیست.پیغمبر گرامى ص در حدیثى مى فرماید:ان اللَّه حرم من المسلم دمه و ماله و عرضه، و ان یظن به السوء: خداوند خون و مال و آبروى مسلمان را بر دیگران حرام کرده، و همچنین گمان بد در باره او بردن .گمان بد نه تنها به طرف مقابل و حیثیت او لطمه وارد مى کند، بلکه براى صاحب آن نیز بلائى است بزرگ زیرا سبب مى شود که او را از همکارى با مردم و تعاون اجتماعى بر کنار کند، و دنیایى وحشتناک آکنده از غربت و انزوا فراهم سازد، چنان که در حدیثى از أمیر مؤمنان على ع آمده است:من لم یحسن ظنه استوحش من کل احد: کسى که گمان بد داشته باشد از همه کس مى ترسد و وحشت دارد! .به تعبیر دیگر: چیزى که زندگى انسان را از حیوانات جدا مى کند، و به آن رونق و حرکت و تکامل مى بخشد، روح تعاون و همکارى دسته جمعى است، و این در صورتى امکان پذیر است که اعتماد و خوشبینى بر مردم حاکم باشد، در حالى که سوء ظن پایه هاى این اعتماد را در هم مى کوبد، پیوندهاى تعاون را از بین مى برد و روح اجتماعى را تضعیف مى کند.نه تنها سوء ظن که مساله تجسس و غیبت نیز چنین است.افراد بدبین از همه چیز مى ترسند، و از همه کس وحشت دارند، و نگرانى جانکاهى دائما بر روح آنها مستولى است، نه مى توانند یار و مونسى غمخوار پیدا کنند، و نه شریک و همکارى براى فعالیتهاى اجتماعى، و نه یار و یاورى براى روز درماندگى. (تفسیر نمونه، ج 22، ص: 186) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image