سیاست خارجی نه شرقی نه غربی /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

چرا ما از غرب بریده ایم اما عملاً از شرق پیروی می کنیم و این متناقض با شعار نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی است؟!


اصل لزوم رابطه و تعامل میان کشورها در سطح عرصه بین المللى ضرورتى غیر قابل انکار مى باشد زیرا کشورها در سطح بین المللى به دلیل ارتباط و پیوند عمیق و به منظور تامین نیازها و منافع در ابعاد مختلف ، نیازمند تعامل و رابطه با سایر کشورها هستند و هیچ کشورى نمى تواند در سطح بین المللى و جهانى خودش را بى نیاز از ارتباط با سایر کشورها دانسته و بدون ارتباط و تعامل باسایر کشورها منافع ملى خود را تامین کند و نیازهاى خود را برطرف سازد . از این رو تعامل در سطح بین المللى با سایر کشورها یک ضرورت و نیاز اساسى است اما در عین حال این تعامل زمانى مفید و کارآمد خواهد بود که در یک سطح و بر پایه حفظ استقلال کشورها و احترام و منافع متقابل و بدور از هر گونه وابستگى باشد ، زیرا در غیراین صورت استقلال و هویت کشور وابسته در عرصه بین المللى خدشه دار شده و سطوح مختلف میان کشورها شکل خواهد گرفت و کشورهاى قدرتمند و سلطه گر اهداف خویش را بر سایر کشورها تحمیل مى کنند و به منافع ملى سایر کشورها توجهى نخواهند نمود . بر این اساس ، شعار نه شرقى و نه غربى ، جمهورى اسلامى در طول مبارزات مردمى و آغازشکل گیرى انقلاب اسلامى تا به امروز سرلوحه سیاست خارجى نظام جمهورى اسلامى قرار گرفته است و بر پایه آن ، سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران بر اساس نفى هر گونه سلطه جویى و سلطه پذیرى ، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضى کشور ، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت هاى سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار شده است . ( قانون اساسى ، اصل یکصد وپنجاه و دوم ) در حقیقت این شعار بیانگر استقلال کشور در عرصه بین المللى و نفى سلطه پذیرى و وابستگى به سایر کشورها به ویژه قدرتهاى شرق و غرب است ، نه به معناى نفى رابطه مثبت و بر اساس احترام متقابل با سایر کشورها ، به تعبیر دیگر هدف از شعار نه شرقى ، نه غربى ، نفى سلطه بیگانه است نه گسستن رشته ارتباط با دیگر کشورها . ( روح الله رمضانى ، چارچوبى تحلیلى براى بررسى سیاست خارجى جمهورى اسلامى ، ترجمه علیرضا طیب ، تهران : نشر نى ، 1380 ، ص 70 ) اصل نه شرقى و نه غربى جمهورى اسلامى به معناى نفى سلطه و حاکمیت سیاسى و مکتبى شرق و غرب و برقرارى حاکمیت و ولایت نظام اسلامى بر جامعه است . ( منوچهر محمدى ، سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران ، تهران : نشر دادگستر ، 1377 ، ص 39 ) چنانکه مقام معظم رهبرى فرمودند : خطوط اصلى سیاست خارجى جمهورى اسلامى که پایه عمده آن ، اصل نه شرقى و نه غربى است تغییر نیافته و هرگز هم قابل تغییر نیست . . . اصل نه شرقى ، نه غربى ، به معناى عدم تسلیم در برابر افزون خواهى مستکبرانه و مقابله جدى با دست اندازى به منافع امت اسلامى است ( منشور دولت اسلامى ، بازخوانى مواضع و انتظارات مقام معظم رهبرى از قوه مجریه ، دفتر جریان شناسى تاریخ معاصر ، قم : هماى غدیر ، 1384 ، ص 188 ) بنابر این معناى شعار نه شرقى و نه غربى نفى سلطه و وابستگى است و این به معناى نفى رابطه بر اساس احترام متقابل و با رعایت اصل استقلال کشور نمى باشد . با توجه به این مقدمه در پاسخ به سوال شما باید بگوییم نظام جمهورى اسلامى بر اساس احترام متقابل , و در راستاى مصالح و منافع ملى خویش , خواستار برقرارى و گسترش روابط با تمامى کشورها از جمله کشورهاى شرقى مانند روسیه و چین است و اگر با امریکا و رژیم صهیونیستى رابطه ندارد به دلیل ماهیت استکبارى وسلطه جویانه و خوى تجاوز طلبى آنان است که امکان ایجاد و برقرارى رابطه بر اساس احترام متقابل را مخدوش مى سازد . این در حالى است که کشورهاى شرقى از جمله روسیه و چین چنین نگرشى را در روابط با ایران نداشته و ماهیت استکبارى نداشته و در صدد تحمیل خواسته ها و تمایلات خود بدون در نظر گرفتن منافع ملى کشور ما نبوده و نیستند . بنابر این اگر امروز نظام جمهورى اسلامى با کشور روسیه یا چین روابط دوستانه دارد از آنجاست که این رابطه بر اساس احترام متقابل و حفظ استقلال کشور ما و در راستاى تامین منافع ملى ما شکل گرفته است و با اصل عزت و حکمت و مصلحت به عنوان چارچوب سیاست خارجى ما هماهنگ است و از آنجا که سلطه و وابستگى در کار نیست با اصل نه شرقى و نه غربى منافات نداشته و هیچ عدولى از آن صورت نگرفته است . و این گونه نیست که این رابطه یک طرفه بوده و جمهورى اسلامى به طور مطلق از اهداف این کشورها پیروى کند و وابسته به این کشورها باشد . البته بدیهى است که تمامى کشورها در روابط با یکدیگر منافع ملى خویش را در نظر گرفته و در راستاى آن به تعامل با سایر کشورها مى پردازند . اما آنچه مهم است این است که این رابطه و تعامل از حالت رابطه به وابستگى و سلطه یک طرف بر طرف دیگر نیانجامد , و تعامل ایران با کشورهایى همچون روسیه و چین در این چارچوب قابل ارزیابى است . در اینجا مناسب است نگاهى گذرا به روابط جمهورى اسلامى و روسیه وچین داشته باشیم تا ماهیت این روابط و تعاملات مشخص گردد . روابط جمهورى اسلامى ایران با روسیه با توجه به جایگاه دو کشور در مسایل منطقه اى و بر اساس منافع مشترک دو کشور شکل گرفت . تلاش مشترک ایران و روسیه براى حفظ ثبات سیاسى و تامین امنیت در منطقه آسیاى مرکزى سبب ایجاد اعتماد متقابل در میان دو کشور گردید . بر خلاف تبلیغات غربى که در صدد تخریب روابط دو کشور بودند , با شکل گیرى سیاست حسن همجوارى و عدم مداخله در امور داخلى در میان دو کشور , این ارتباط در مسیر توسعه قرار گرفت . روسیه ایران را به عنوان یک قدرت منطقه اى که ضامن ثبات مى تواند باشد مورد توجه قرار داد . دریاى خزر و مشکلات و مسایل گوناگون آن یکى از عوامل نزدیکى سیاست هاى دو کشور به یکدیگر بوده است . فروش راکتور آب سبک به ایران و انعقاد قرار داد تکمیل نیروگاه هسته اى بوشهر از سوى روسیه با وجود مخالفت هاى آمریکا از جلوه هاى استقلال عمل در سیاست خارجى روسیه و توجه به منافع خویش و منافع کشور ماست . تحلیل گران روسى نزدیکى با ایران را سبب افزایش هزینه هاى امنیتى غرب و به نفع خود تلقى مى کنند . ( الهه کولایى , سیاست و حکومت در فدراسیون روسیه , تهران : وزارت امور خارجه , , 1376 ص 280 و 281 ) روابط ایران و چین نیز با پیروزى انقلاب اسلامى دستخوش تحول شد . به دنبال تسخیر لانه جاسوسى آمریکا و به گروگان گرفتن کارکنان آن از سوى جوانان انقلابى و به طور خاص دانشجویان پیرو خط امام ( ره ) ، شوراى امنیت سازمان ملل قطعنامه اى را جهت تحریم ایران مطرح کرد و این طرح سازمان ملل ، چین را بر سر دوراهى قرار داد . از یک سو روابط ایران و چین به تازگى بهبود یافته بود و راى مثبت چین به تحریم ها مى توانست پایانى بر این روند تازه آغازشده باشد و از سوى دیگر روابط ایالات متحده و چین به تازگى گرم تر شده بود و مخالفت با این تحریم ها مى توانست آمریکایى ها را ناراضى کند . چین در این دوراهى ، ایران را برگزید و از تائید قطعنامه تحریم خوددارى کرد . چین در طول اکثرسالهاى جنگ تبدیل به تنها شریک بین المللى ایران شد . جمهورى اسلامى ایران براى تامین جنگ افزارهاى خود از یک سو و گریز از تحریم هاى بین المللى از سوى دیگر ، چین را بیش از پیش حائزاهمیت یافت و پکن نیز به نوبه خود با حمله شوروى به افغانستان بار دیگر دچار کابوس گسترش نفوذ شوروى شده بود و بدین ترتیب ایران را شریک منطقه اى بسیارحائز اهمیت تلقى مى کرد و روابط دو کشور طى دهه 1980 متاثر از دو جنگ منطقه اى بیش از پیش تقویت شد . بهر حال رشد چشم گیر چین در عرصه هاى اقتصادى ضمن نگرانى کشورهاى پیشرفته غربى از نظر سیاسى نیز این کشورها را در مرحله نگرانى قرار داده است اما رشد و گسترش روابط تجارى و اقتصادى ایران و چین به نحو چشم گیرى در رشد روابط سیاسى نیز دخیل بوده است . زیرا چین نمى خواهد یکى از هم پیمانان و شریکان اقتصادى خود را که داراى منابع انرژى عظیمى است را از دست دهد و به قولى همکارى ایران و چین در زمنیه هاى مختلف اقتصادى هر گونه تحریم آمریکا علیه ایران را خنثى و نقش بر آب خواهد کرد . ( خبرگزارى مهر ، پایگاه اطلاع رسانى باشگاه اندیشه ، رشد شتابان روابط ایران و چین در یک نگاه ) از این رو روابط ایران و روسیه و چین بر اساس منافع دو جانبه در ابعاد مختلف اقتصادى و سیاسى استوار مى باشد . و به هیچ وجه رابطه اى یک سویه و سلطه جویانه نبوده و نیست تا با اصل نه شرقى و نه غربى منافات داشته و موجب خدشه دار شدن آن شده و عدول از آن محسوب گردد . بر این اساس در جریان مسایل هسته اى ایران , در حالى که آمریکا و برخى از کشورهاى غربى با نادیده گرفتن منافع ملى کشورمان به صورت یکجانبه خواستار چشم پوشى از این فناورى بودند و از موضع قدرت و تحمیل خواسته خود بر کشورمان سخن مى گفتند و پذیرش خواسته آنان جز تن دادن به ذلت و از بین رفتن عزت و استقلال کشور و زیر پا گذاشتن منافع ملى چیز دیگرى نبود ، اما در این میان کشور روسیه و چین با اذعان به حق ایران ، خواستار حل این مساله از طریق مذاکره و گفتگو بودند . البته ناگفته نماند اگر زمانى کشور روسیه یا چین بخواهند این رابطه متقابل و دوستانه را خدشه دار نمایند و استقلال کشور را مخدوش سازند ، نظام جمهورى اسلامى بر اساس تکلیف و مسئولیت دینى و الهى و وظیفه ملى و منافع کشور در رابطه با این کشورها نیز همچون آمریکا و اسرائیل تجدید نظر خواهد نمود . آنچه براى نظام اسلامى اهمیت دارد حفظ استقلال و عزت کشور در عرصه بین المللى است . مقام معظم رهبرى فرمودند : در ارتباطات دیپلماسى ما باید بر استقلال و بر این عزت اجتماعى تکیه بشود که بحمد الله مى شود و این روش درستى است ما با ملت هاى دنیا و با دولت هاى گوناگون عالم ، بناى همکارى و تفاهم داریم البته نه با زورگوها و کسانى که مى خواهند همه مسائل را با تکیه بر قدرت خودشان حل بکنند مثل آمریکا با اینها آبمان در یک جوى نمى رود . همچنین فرمودند : جمهورى اسلامى ، رابطه با رژیم آمریکا را که رمز و نشانه قلدرى و سلطه ناحق و مظهر ستم به ملتهاى ضعیف عالم است ، مردود مى داند . . . رابطه با دیگر کشورها - چه اروپایى و چه آسیایى و افریقایى و چه کشورهاى پیشرفته صنعتى و چه غیر اینها - تا آنجا که به تشخیص مسئولین در جهت منافع کشور و ملت باشد ، براى ما همیشه مطلوب ، بلکه لازم بوده است و مسئولین دولتى موظف بوده و هستند آن را هوشمندانه و پیگیر تامین کنند و آنان و همه ملت بدانند و مى دانند که ایجاد این روابط و تحکیم آن ، هیچ گونه خدشه اى به اصل نه شرقى و نه غربى وارد نمى سازد . ( منشور دولت اسلامى ، پیشین ، ص 195 و 204 ) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image