برزخ در قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 13 دقیقه

چرا در قرآن در زمینه برزخ بجز دو یا سه آیه بیشتر توضیح داده نشده است؟ و چرا در مورد برزخ همانند جهنم و بهشت آیه وجود ندارد تا بتوان بهتر با برزخ آشنا شد؟


أ - برزخ در سیر تکاملى و صعودى انسان منزل میانه و توقفگاه موقت است و با عالم آخرت که منزلگاه دائم و جاوید است تفاوت دارد به همین خاطر آگاهى ما در باره قیامت و آخرت باید بیش از عالم آخرت باشد و شاید به همین دلیل آیات برزخ کمتر از ایات آخرت و بهشت و جهنم است . ب - در آیات و روایت معصومین و نیز با استدلات عقلى و فلسفى عالم برزخ تا حدودى تشریح شده و نظام حاکم بر ان تبیین شده است و در این باره کناب هاى فراوانى تالیف شده است . ج - برزخ چیزى است که میان دو شىء حایل شود . از این رو به جهانى که میان دنیا و آخرت واقع مى شود برزخ اطلاق مى گردد چنان که در دو سوره « فرقان » ، آیه 53 و سوره « الرحمن » ، آیه 20 بیانگر فاصله میان دو دریاست . از دیدگاه قرآن و روایات ، برزخ و قبر یک چیز است که گاهى از آن به « عالم قبر » و گاهى از آن به « جهان برزخ » یاد مى شود . قرآن کریم در آیاتى از جهان برزخ خبر داده است مانند : 1 - « حتى إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعون لعلّى أعمل صالحاً فیما ترکتُ کلاّ إنّها کلمه هو قائلها و من ورائهم برزخ إلى یوم یبعثون » زمانى که مرگ یکى از تبه کاران فرا رسد گوید : پروردگار من ! مرا باز گردان ، شاید در آنچه ترک و کوتاهى کردم عمل صالحى انجام دهم ، ولى به او گفته مى شود : چنین نیست و هرگز بر نخواهى گشت . این درخواست و وعده سخنى است که بر زبان مى آورد و اگر بازگردد همان کردار سابق را تکرار کند ، و پشت سر آنان برزخ است تا روزى که بر انگیخته مى شوند . ] برخى از تفاسیر برزخ را عین ثواب یا عقاب بین دنیا و آخرت دانسته است زیرا امام صادق علیه السلام فرمود : برزخ همان قبر ( در اصطلاح قرآن ) است : البرزخ هو القبر وهو الثّواب و العقاب بین الدّنیا و الآخره والدّلیل على ذلک قول العالم : « والله ما نخاف علیکم إلاّ البرزخ » 2 - امام صادق علیه السلام جهان برزخ را فاصله میان زمان مردن تا زمان قیام قیامت معرفى کرده است . عمر بن یزید از آن حضرت ( ع ) پرسید : برزخ چیست ؟ آن حضرت فرمود : « القبر منذ حین موته إلى یوم القیامه » 3 - [ از هنگام مرگ آدمى وارد برزخ مى گردد خواه او را در زمین دفن کنند یا وى را با آتش بسوزانند یا غذاى درندگان شود یا در دریا غرق گردد . ] حق تعالى درباره بت پرستان زمان حضرت نوح علیه السلام مى فرماید : « ممّا خطیئاتهم أُغرقوا فأُدخلوا ناراً » 4 - بر اثر خطا کارى ها غرق شدند و به مجرد غرق شدن به آتش وارد شدند . البتّه این سخن غیر از تشریفات فقهى مانند لزوم غسل دادن ، حنوط و کفن کردن و نماز خواندن و خاک سپارى و نیز نماز لیله الدّفن است . اگر میّت را دفن نکنند نیز برزخ و سؤال و جواب قبر دارد . از این رو برزخ را قیامت صغرا مى نامند . برزخ قیام و زندگى جدید و جهانى نو است خواه گودالى از گودال هاى دوزخ باشد ، یا باغى از باغ هاى بهشت . پس برزخ معبر و دالان ورودى به قیامت و حشر اکبر است و انسان در ادامه مسیر زندگى دنیا وارد جهان برزخ مى شود ، که سراسر آگاهى و حیات است : « النّاس نیام فإذا ماتوا انتبهو » 5 - در برزخ حقایق جهان هستى تا حدّى بر او منکشف و از خواب چندین ساله بیدار مى شود و نتیجه کردارش را با شگفتى تمام مى نگرد خواه بدن او بپوسد یا سالم بماند یا بسوزد یا طعمه حیوانات گردد یعنى انسانیت انسان که تمام حقیقت انسان را تشکیل مى دهد وارد جهان برزخ مى شود البته در آن عالم داراى بدن خواهد بود ، هر چند بدن آن عالم مناسب با عقیده ، اخلاق و اعمال اوست ، از یک سو و مناسب با برزخ است ، از سوى دیگر . 2 « قالوا ربّنا أمتّنا اثنتیْن وأحْییتَنا اثنتین » 6 - [ پروردگارا ما را دوبار میراندى و دو بار زنده کردى . ] 3 « ولا تقولوا لمن یُقتل فى سبیل الله أموات بل أحیاءٌ ولکن لا تشعرون » 7 - [ کسى را که در راه خدا کشته شد مرده نپندارید ، بلکه او زنده ابدى است ، لیکن شما این حقیقت را در نمى یابید . ] مفسران این حیات را برزخى دانسته اند گرچه اختصاصى به آن ندارد . یونس بن ظبیان از حضرت صادق علیه السلام نقل مى کند : خداوند هر گاه روح مؤمنى را قبض کند ، روح او را در قالبى همگون قالب دنیوى او قرار مى دهد و هر گاه کسى بر آنان وارد گشت ، او را به همان صورتى که در دنیا داشته است مى شناسند : « یا یونس المؤمن إذا قبضه الله تعالى صیّر روحه فى قالب کقالبه فى الدّنیا فیأکلون و یشربون ، فإذا قدم علیهم القادم عرفوه بتلک الصّوره الّتى کانت فى الدنیا » 4 8 - « ولا تحسبنّ الّذین قتلوا فى سبیل الله أمواتاً بل أحیاءٌ عند ربّهم یُرزقون » 9 - [ البته نپندارید که شهیدان راه خدا مرد ? اند ، بلکه زنده و در نزد خدا متنّعم خواهند بود . ] پیامبر اکرم ( ص ) ذیل این آیه بیانى نزدیک به روایت یونس دارد . سپس مى افزاید : جعفر بن ابى طالب را که در جنگ موته شهید شد ، در حالى مشاهده کردم که با دو بال همراه فرشتگان در پرواز بود. 10 - بنابراین ، شهیدان نخواهند مُرد و وارد بهشت برزخى مى شوند گرچه از لحاظ قوانین حاکم بر طبیعت مى میرند و مرد ه اند . 5 « ممّا خطیئاتهم أُغرقوا فأُدخلوا ناراً » نوح / 25 [ از کثرت گناه در دریا غرق شدند و به آتش در افتادند . ] مفسران ، این آتش را همانند آتشى که در آیه بعد مطرح است ، برزخى مى دانند و چنان که قبلاً گذشت ، این گونه از آتش ها در درون آب هم موجود است زیرا مربوط به خود شخص تبه کار است . 6 « النّار یُعرضُون علیها غدوّاً وعشیّاً » 11 [ صبحگاهان و شامگاهان بر آتش عرضه مى شوند . ] پیامبر ( ص ) فرمود : هرگاه یکى از شما از دنیا برود ، اگر از اهل بهشت باشد از بهشت ، و اگر از اهل آتش باشد از جهنّم هر صبح و شام جایگاهش به او عرضه مى شود و به او گفته مى شود : این موقف معین ، جایگاه توست وقتى در قیامت خداوند تو را مبعوث کرد ، به این جا منتقل مى شوى. 12 امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه مزبور فرمود ? اند : این رخداد پیش از قیامت است زیرا در قیامت صبح و شام نیست . پس اگر کافران هر صبح و شام معذّب مى شوند معلوم مى شود در برزخ و پیش از قیامت است.7 13 « و مَن أعرض عن ذکرى فإنّ له معیشهً ضَنکاً ونحشره یومَ القیمه أعمى » [ هر که از یاد من ( خدا ) روى برتابد زندگیش تنگ و روز قیامت نابینا محشور مى شود ] ، که معیشت ضنک را برخى بر برزخ تطبیق کرده اند .8 15 - « یثبّت الله الّذین امنوا بالقول الثّابت فى الحیوه الدّنیا و فى الاخره » این آیه و آیات بعد ، بر بهشت برزخى دلالت دارد . 9 « والّذین هاجروا فى سبیل الله ثمّ قُتِلوا أو ماتوا لیَرزقنّهم الله رزقاً حسناً » 16 - [ آنان که در راه رضاى خدا از وطن خود هجرت کردند و در این راه کشته شدند ، یا مرگشان فرا رسید البتّه خدا رزق و روزى نیکویى نصیبشان مى گرداند . ] 10 « قیل ادخل الجنّه قال یا لیت قومى یعلمون بما غفَرلى ربّى و جعَلَنى من المُکرمین » یس / 2726 [ به او گفته شد داخل بهشت شو . گفت : اى کاش قبیله من از این نعمت بزرگ آگاه بودند که خدا چگونه در حقّ من مغفرت فرمود و مرا مورد لطف و کرم خود قرار داد . آیه الله جوادى آملى ، تفسیر موضوعى قرآن ج 4 ( معاد در قرآن ) . د - ما با اینکه در همین عالم مادّه زندگى مى کنیم ، هنوز بسیارى از اسرار و رموز آن برایمان مکشوف نیست و روزى نیست که بشر کشف تازه اى درباره ى جهان نداشته باشد . براى مثال ما هنوز نمى دانیم حقیقتاً جسم از چه چیزى درست شده و الکترونها و پروتونها و کوارکها از چه ساخته شده اند ؟ هنوز نمى دانیم ماهیّت نور چیست ؟ حتّى بدن خود انسان برایش معمّایى است ناگشوده . هنوز حقیقت عقل و خیال و عواطف و . . . براى ما مکشوف نیست . از همه مهمّتر روح ما که حقیقت ماست ، ماهیّتش برایمان روشن نیست . و این در حالى است که طبق روایات ، عالم مادّه با تمام عظمتش ، در مقابل عالم برزخ ، چون انگشترى است در وسط یک بیابان وسیع . پس چگونه انتظار داشته باشیم که خداوند متعال تمام اسرار برزخ را براى ما بیان نماید ؟ البته مخفى نماند که هم حقیقت عالم برزخ ، تا حدود زیادى براى حکما الهى روشن است امّا آنچه آنان مى دانند از راه مطالعه ى کتب سطح پایین ، به چنگ کسى نمى آید . براى کسب این حقایق باید زحمت تحصیل حکمت را به خود داد و بعد از یادگیرى علوم مقدّماتى ، حدّ اقلّ باید ده سال زحمت مداوم کشید تا راهى به سوى حکمت گشود . امّا فراتر از حکما آنان که حقیقت عالم برزخ را دریافته اند عرفاى حقیقى مى باشند نه صوفیّه ى فریبکار . لکن علم آنها از راه الفاظ و مفاهیم نیست بلکه آنان در سایه شهود ، به دیدار آن حقایق بار یافته اند . پس چنین نیست که راه براى فهم حقایق غیبى بسته باشد امّا باید توجّه داشت که روزى هر کسى در فهم حقیقت این امور ، به اندازه ى تلاش علمى و عملى اوست . بنا بر این ، اگر حضرت عالى چنین یافته اید که عالم برزخ به اندازه ى کافى شناسانده نشده ، باید از خود سوال کنید که : آیا حقیقتاً حقایق کم گفته شده اند یا من از آنها کمتر اطّلاع یافته ام ؟ اگر حضرت عالى این پرسش را از بنده مى کردید ، پاسخ بنده این بود که شما بزرگوار کم در پى این حقایق بوده اید . بلى ممکن است شما بسیار گشته باشید امّا مهمّ این است که کجا گشته اید ؟ ! یقیناً اگر کسى در وسط کوچه دنبال سنگ طلا بگردد نمى یابد . چون جاى سنگ طلا ، معدن طلاست نه وسط کوچه . معدن علوم نیز کتابهاى بزرگان علم و سینه ى اهل شهود است نه کتب سطح پایین . ه - در قرآن کریم و روایات نیز مطالب فراوانى درباره ى عالم برزخ و آخرت مطرح شده بلکه منبع اصلى علما و حکما و عرفا نیز همین آیات و روایات مى باشند . امّا باید توجّه داشت که بهره بردارى هر کسى از این منابع به اندازه ى اطّلاعات علمى و طهارت درونى اوست و چنین نیست که میزان فهم و برداشت همگان از این منابع یکسان باشد . قرآن کریم به صراحت مى فرماید : « . . . وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَىْءٍ و نازل نمودیم بر تو این کتاب را که بیانگر همه چیز است » ( النحل : 89 ) امّا کیست که حقیقت همه چیز را از این کتاب به ظاهر کم حجم بتواند استخراج نماید ؟ آنکه به تمام آن آگاه است انسان کامل مى باشد و بعد از او هر انسانى به اندازه ى راهى که طىّ نموده از حقایق موجود در قرآن کریم بهرمند مى باشد . پس باید توجّه داشت که برزخ شناسى و آخرت شناسى ، به معنى حقیقى کلمه ، با خواندن چند کتاب عامیانه و صرف وقت اندک ممکن نیست . هر متاعى قیمت شایسته ى خود را دارد پس براى برزخ شناسى و آخرت شناسى باید عمر گذاشت و زحمت تحصیل و تحقیق و مطالعه را تمحّل نمود . و البته حتماً باید چنین نمود چرا که ما را جز براى همین نیافریده اند . ما را براى دنیا نساخته اند که عمر خود را صرف آن کنیم ، ما را براى زندگى اخروى ساخته اند ، پس باید عمر خود را صرف شناخت و تحصیل آن کنیم تا ضرر نکرده باشیم . و - در مورد جزئیّات مرگ و عالم برزخ ، اگر مایلید که اطّلاعاتى به دست آورید ، پیشنهاد مى شود کتاب « معاد یا بازگشت بسوى خدا » نوشته ى استاد محمّد شجاعى را مطالعه فرمایید . این کتاب که در اصل دو جلد مى باشد ، تا حدودى دشوار مى باشد لذا توسّط محمّد رضا کاشفى در چندین جلد کوچک تلخیص و ساده نویسى شده است . لذا اگر موفّق به استفاده از اصل کتاب نشدید ، مى توانید از صورت ساده شده ى آن استفاده نمایید . ٰ ( 1 ) مؤمنون / 10099 ( 2 ) ( نر الثقلین . 553 / 3 ) ( 3 ) ( همان 554 / 3 ) ( 4 ) نوح / 25 ( 5 ) ( بحار 42 / 4 ) ( 6 ) مؤمن / 11 ( 7 ) بقره / 154 ( 8 ) ( مجمع البیان 434 / 1 نور الثقلین 142 / 1 ) ( 9 ) آل عمران / 169 ( 10 ) ( مجمع البیان . 883 / 2 ) ( 11 ) غافر / 46 ( 12 ) ( بحار 275 / 6 مجمع البیان . 818 / 8 ) ( 13 ) ( مجمع البیان . 818 / 8 ) ( 14 ) طه / 124 ( 15 ) ابراهیم / 27 ( 16 ) حج / 58 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image