تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه
قبل از جواب به این سؤال، بیان چند مطلب لازم به نظر میرسد: 1. با توجه به موضوع مشخص سؤال، از ذکر معنا و اقسام و دلایل عصمت و... خودداری شده است. 2. نظرات و اختلافاتی که در مورد عصمت انبیا (ع) وجود دارد، مورد بحث قرار نگرفته است. 3. از ذکر همهی آیاتی که ظهور در عصمت انبیا (ع) و یا ظهور در عدم عصمت آنان دارد، اجتناب گردیده است. با در نظر گرفتن مطالب فوق، آیات مربوط به عصمت انبیا در دو بخش بررسی میشود: بخش اول، آیات عصمت. بخش دوم، آیاتی که "بنابر ادعا" ظهور در عدم عصمت انبیا دارند! بخش اول: آیات عصمت؛ در قرآن کریم آیات فراوانی که دلالت بر عصمت پیامبران و امامان (ع) میکند، وجود دارد. در آیهی 124 سورهی بقره، بیان شده که عهد و امانت خداوند ) مقام نبوت و امامت ( شامل انسان ظالمی که حتی یک لحظه از عمر خود را در ظلم که مصداق بارز آن، کفر، شرک، گناه و اشتباهات بزرگ و یا پیامدهای ظلم میباشد گذرانیده باشد، نمیگردد. فخر رازی از مفسران اهل تسنن ، در تفسیر خود گفته: « آیه، دلالت میکند که امام و پیامبر نمیتوانند گنهکار باشند». [i] از این روست که آیهی ذکر شده بر لزوم عصمت انبیا دلالت میکند، خواه عصمت قبل از بعثت یا عصمت بعد از بعثت. [ii] نیز در آیهی هفت سورهی حشر فرموده: «آنچه را فرستادهی او به شما داد، آن را بگیرید و اجرا کنید و از آنچه شما را نهی کرد، خودداری کنید». و به تصریح بسیاری از مفسران، مفاد این آیه عام بوده و شامل اطاعت مطلق از همهی دستورات مقام نبوت است.[iii] و کاملاً معلوم است که اگر آن بزرگواران، معصوم از گناه و اشتباه و... نباشند، هیچ تضمینی بر فرجام نیک این اطاعتها وجود ندارد.[iv] بخش دوم: آیا آیاتی از قرآن بر گناه یا خطای انبیا دلالت دارند؟ ظواهر برخی آیات نشانگر این است که گویا پیامبران - به ویژه تعداد خاصی از آنان - به اندازهای مرتکب خطا و گناه شدهاند که در ابتدا خودشان درخواست بخشش نموده و یا پس از عتاب و توبیخ خداوند، مشمول عفو الاهی قرار گرفتهاند، ولی حقیقت این است که همان گونه که تلقی و نگاه سطحی به فرضیهها و تئوریهای علمی امری شایسته نیست و قرائت غیر کارشناسی از آنان، مشکل ساز خواهد بود، تفسیر و بررسی آیات قرآن کریم نیز نیازمند ابزار و شرایط و روشهای دقیق و مناسب خود میباشد. هرچند در این مجال اندک، تمام آیات را به طور تفصیل و دقیق نمیتوان طرح و بررسی نمود، اما به برخی از پاسخها و مطالب کلی که در استفاده و ترجمهی آیات مفید خواهند بود، اشاره میگردد و انتظار این است که هر مراجعه کنندهی به قرآن کریم با رعایت آن مطالب، ارتباط خاص را میان آنها و آیاتی که قصد ترجمه و فهم پیام آنها را دارد، برقرار نماید.[v] در دستهای از آیات، سخن از عصیان و نافرمانی برخی پیامبران - خصوصاً حضرت آدم (ع)- به میان آمده است. در پاسخ به این گونه موارد باید گفت: 1. اوامر و نواهی، همیشه در معنای حقیقی خود به کار نرفته، و در مواردی برای تمرین دادن افراد و یا به عنوان پیشنهاد - برای رسیدن به منافع شخصی - مورد استفاده قرار میگیرد. در این گونه موارد هیچ تکلیف الزامی وجود ندارد و در نتیجه، با رعایت ننمودن کامل دستورات، از اوامر - جدّی و حقیقی- مافوق، سرپیچی و نافرمانی صورت نگرفته است و مخالفت و گناهی در برابر تکلیف حتمی و واجب انجام نپذیرفته است. این مطلب را در موارد زیر میتوان استفاده نمود: اعراف، 27 ؛ طه، 115 و 117 تا 119 و 121. 2. انجام برخی از کارها، هرچند به تنهایی گناه شمرده نمیشود اما با توجه به مقام و شخصیت و معرفت اشخاص، عملی نامطلوب به حساب می آید. چه بسا انجام همان کارها از شخص دیگر، عملی عادی، بلکه با فضیلت نیز تلقی گردد. از سوی دیگر، واژهی «معصیت» نیز مفهوم وسیعی داشته و تنها در مورد ترک واجبات ویا انجام محرمات استعمال نمیگردد. چه این که اگر فردی مستحبی را هم ترک کند، معصیت نموده است.[vi] (ترک اولی) آیات ناظر به این حقیقت غیر از آیات فوق عبارت اند از: قصص، 25 ، شعراء، 82، 39 ؛ فتح، 2. 3. کلمهی «ضلالت» در لغت به معنای رها کردن راه مستقیم است، ولی دارای مفهومی گسترده است به گونهای که منحصر در «گمراهی از دین حق» نمیباشد، بلکه افتادن در راه کم خطر و کم مشکل را نیز شامل میگردد. آیات 20 سورهی شعراء و 6 - 8 سورهی ضحی میتواند مناسب با مطلب ذکر شده، تفسیر و بررسی گردند. 4. در برخی اوقات، انسان در گفت و گوی با دیگران - به ویژه وقتی که در مقام استدلال و دفاع و اقناع باشد - نسبتهایی را به خود میدهد که معنای حقیقی آنها را اراده ننموده و صرفاً به جهت مماشات با طرف مقابل میباشد. آیات: شعراء، 20 ؛ قصص، 15 ؛ انعام، 76 تا 78 ؛ را از این منظر میتوان ملاحظه نمود. 5. در تعداد دیگری از آیات که در ظاهر عتاب و خطابهای شدیدی نسبت به پیامبران(ع) به کار رفته، از قبیل ضرب المثل معروف «به در میگویم که دیوار بشنود»، میباشد، و در واقع، مخاطب اصلی، تودهی مردم میباشند. آیاتی که این مطلب در آنها رعایت شده عبارت اند از: انعام، 68 ؛ هود، 37 ؛ یونس، 94 ؛ بقره، 147 ؛ آل عمران، 60 ؛ هود، 17 ؛ سجده، 23. 6. از دیگر راههای تعظیم یک فرد و تحقیر شخص دیگر، استفاده از زبان «کنایه» میباشد که در سورهی فتح آیهی 2 این گونه است. به این بیان که در نزد مشرکان، هیچ کس گناه کارتر از رسول اکرم اسلام (ص) نبوده است و با فتح و پیروزی پیامبر (ص)، گناهانی که مشرکان به ایشان نسبت میدادند، نادیده گرفته شد و از گنهکار شمردن پیامبر دست کشیدند. 7. در بعضی از آیات الاهی، آن گاه که پیامبران(ع) نسبتی به خود یا دیگران دادهاند، آن را در قالب یک گزارهی شرطیه و همراه با «اگر» بیان نمودهاند. و این گونه سخنان، دلالتی بر وقوع مضمون آن گزاره نمینماید مانند: آیات 62 و 63 سورهی انبیاء. 8. کشته شدن مرد فرعونی به دست حضرت موسی (ع)، از جنبهی قصاص میباشد و در مقابل کشته شدن نوزادان زیادی است که توسط آن مرد صورت پذیرفته بود. 9. امیرالمؤمنان، علی (ع) علت ذکر لغزشهای پیامبران در قرآن را این دانستهاند که خداوند، آنها را برشمرد تا همه بدانند پیامبران نیز کمالات و صفات الاهی را - به طور مطلق و بی نهایت و کامل - دارا نبودند و کسی فکر الوهیت آنان را در سر نپروراند. [i] فخر رازی، تفسیر کبیر، ج 10، ص 193. [ii] تفسیر روح البیان، ج 1، ص 338. [iii] ر.ک: ترجمههای قرآن کریم، آیت اللَّه مکارم شیرازی؛ خرمشاهی ؛ تفسیرهای، نمونه، نور، المیزان، پیام قرآن. [iv] برای اطلاع بیشتر از آیاتی که در زمینهی عصمت انبیا وجود دارد، به موارد زیر رجوع شود: نساء، 65 - احزاب، 21 و 33 - انعام، 90 - نجم، 3 و 4 - یس، 62 - ص، 45 تا 47 و 82 و 83 - جن، 26 تا 28 - زمر،.37 . و جهت اطلاع از تفاسیر آیات ذکر شده، به تفاسیر ی، مانند تفسیر المیزان، نمونه، نور و پیام قرآن و... مراجعه شود. [v] پس از بیان راه حل هر اشکال، نمونهای از آیات که به نوعی مشمول آن راه حل میشود، بیان خواهد شد. از این رو، هر راه حل به مانند قاعدهای کلی است که اشکالات متعددی را که در مورد آیات گوناگون مطرح شده، مرتفع میسازد. [vi] تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 404، ح 165، حدیث اما باقر (ع) ؛ مفردات راغب، مادهی: «عصی». .
موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.