تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
آیات مربوط به عصمت انبیا در دو بخش قابل بررسى است: بخش اول، آیات عصمت. بخش دوم، آیاتى که بنابر ادعا ظهور در عدم عصمت انبیا دارند!بخش اول: آیات عصمت؛ در قرآن کریم آیات فراوانى که دلالت بر عصمت پیامبران و امامان(ع) مىکند، وجود دارد.در آیهى 124 سورهى بقره، بیان شده است که عهد و امانت خداوند)مقام نبوت و امامت( شامل انسان ظالمى که حتى یک لحظه از عمر خود را در ظلم که مصداق بارز آن، کفر، شرک، گناه و اشتباهات بزرگ و یا پیامدهاى ظلم میباشد گذرانیده باشد، نمیگردد. برخی از مفسران اهلسنت، گفتهاند: «آیه، دلالت میکند که امام و پیامبر نمیتوانند گنهکار باشند».از اینرو است که آیهى ذکر شده بر لزوم عصمت انبیا دلالت میکند، خواه عصمت قبل از بعثت یا بعد از بعثت.نیز در آیهى هفت سورهى حشر فرمود: «آنچه را فرستادهى او به شما داد، آنرا بگیرید و اجرا کنید و از آنچه شما را نهى کرد، خوددارى کنید». و به تصریح بسیارى از مفسران، مفاد این آیه عام بوده و شامل اطاعت مطلق از همهى دستورات مقام نبوت است. و کاملاً معلوم است که اگر آن بزرگواران، معصوم از گناه و اشتباه و... نباشند، هیچ تضمینى بر فرجام نیک این اطاعتها وجود ندارد.بخش دوم: آیا آیاتى از قرآن بر گناه یا خطاى انبیا دلالت دارند؟ ظواهر برخى آیات نشانگر این است که گویا پیامبران - بویژه تعداد خاصى از آنان - به اندازهاى مرتکب خطا و گناه شدهاند که در ابتدا خودشان درخواست بخشش نموده و یا پس از عتاب و توبیخ خداوند، مشمول عفو الاهى قرار گرفتهاند. در پاسخ به اینگونه موارد باید گفت:اوامر و نواهى، همیشه در معناى حقیقى خود به کار نرفته، و در مواردى براى تمرین دادن افراد و یا به عنوان پیشنهاد - براى رسیدن به منافع شخصى - مورد استفاده قرار میگیرد. در اینگونه موارد هیچ تکلیف الزامى وجود ندارد و در نتیجه، با رعایت ننمودن کامل دستورات، از اوامر - جدّى و حقیقى- مافوق، سرپیچى و نافرمانى صورت نگرفته است و مخالفت و گناهى در برابر تکلیف حتمى و واجب انجام نپذیرفته است.انجام برخى از کارها، هرچند به تنهایى گناه شمرده نمیشود، اما با توجه به مقام و شخصیت و معرفت اشخاص، عملى نامطلوب به حساب میآید. چه بسا انجام همان کارها از شخص دیگر، عملى عادى، بلکه با فضیلت نیز تلقى گردد. از سوى دیگر، واژهى «معصیت» نیز مفهوم وسیعى داشته و تنها در مورد ترک واجبات و یا انجام محرمات استعمال نمیگردد. چه اینکه اگر فردى مستحبى را هم ترک کند، معصیت(ترک اولى) نموده است.کلمهى «ضلالت» در لغت به معناى رها کردن راه مستقیم است، ولى داراى مفهومى گسترده است به گونهاى که منحصر در «گمراهى از دین حق» نمیباشد، بلکه افتادن در راه کم خطر و کم مشکل را نیز شامل میگردد.در برخى اوقات، انسان در گفتوگوى با دیگران - بویژه وقتى که در مقام استدلال و دفاع و اقناع باشد - نسبتهایى را به خود میدهد که معناى حقیقى آنها را اراده ننموده و صرفاً به جهت مماشات با طرف مقابل میباشد.در تعداد دیگرى از آیات که در ظاهر عتاب و خطابهاى شدیدى نسبت به پیامبران(ع) به کار رفته، از قبیل ضرب المثل معروف «به در میگویم که دیوار بشنود»، میباشد، و در واقع، مخاطب اصلى، تودهى مردم میباشند.از دیگر راههاى تعظیم یک فرد و تحقیر شخص دیگر، استفاده از زبان «کنایه» میباشد که در سورهى فتح آیهى دو اینگونه است. به این بیان که در نزد مشرکان، هیچکس گناهکارتر از رسول اکرم اسلام (ص) نبوده است و با فتح و پیروزى پیامبر(ص)، گناهانى که مشرکان به ایشان نسبت میدادند، نادیده گرفته شد و از گنهکار شمردن پیامبر دست کشیدند.در بعضى از آیات الاهى، آنگاه که پیامبران(ع) نسبتى به خود یا دیگران دادهاند، آنرا در قالب یک گزارهى شرطیه و همراه با «اگر» بیان نمودهاند. و اینگونه سخنان، دلالتى بر وقوع مضمون آن گزاره نمینماید.کشته شدن مرد فرعونى به دست حضرت موسى(ع)، حتی در صورت عمدی بودن، در برابر قتل نوزدان پسر توسط فرعونیان و دیگر ستمهای آنان، کار خلافی نبوده است؛ هر چند به جهت فراهم نبودن شرایط قصاص، ترک آن بهتر بوده است.على(ع) علت ذکر لغزشهاى پیامبران در قرآن را این دانستهاند که خداوند، آنها را برشمرد تا همه بدانند پیامبران نیز کمالات و صفات الاهى را - به طور مطلق و بى نهایت و کامل - دارا نبودند و کسى فکر الوهیت آنانرا در سر نپروراند. .
اسلام کوئست
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.