تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه
سیستم حکومتی انگلستان ، نظام مشروطه سلطنتی و دموکراسی پارلمانی است. همچنین ریاست کشور با پادشاه یا ملکه و ریاست دولت به عهده نخستوزیر است.و بر اساس حقوق اساسی غیر مدوّن این کشور پادشاهی بر مبنای (پارلمانتاریسم) تدوین و تصویب گردیده است بر این مبنا پارلمان انگلستان متشکل از مجلس لردها و مجلس عوام به همراه پادشاه یا ملکه انگلستان حاکمیت این کشور را برعهده گرفته و اداره می نماید.پادشاه یا ملکه انگلستان اختیارات بسیاری دارد ؛ از جمله:1. انعقاد معاهدات و یا فسخ قراردادهای بین المللی،اداره ی امور خارجه و اجرای قوانین به نام او انجام می گیرد.2 . عزل و نصب وزیران،انحلال پارلمان و یا دعوت به تشکیل آن و یا تعطیل پارلمان از اختیارات پادشاه است.3 . انتصاب اعضای مجلس لردها که متشکل از حدوداً 926 لرد از شاهزادگان،اشراف و شخصیت های فرهنگی،علمی و بالاخره شخصیت های مذهبی است.4 . عزل و نصب نخست وزیر،و به طور معمول،فردی را که حزب پیروز در انتخابات مجلس عوام این کشور بر می گزینند،به نخست وزیری منصوب می نماید،و عملاً در موارد بحرانی می تواند اقدام به عزل نخست وزیر این کشور نماید.5 . توشیح لوایح یا طرح های مصوّب پارلمان انگلستان از اختیارات پادشاه این کشور است،و می تواند از تأیید و توشیح مصوبات دو مجلس این کشور خودداری کند.6 . فرماندهی نیروهای مسلّح،با مشورت وزیران.7 . اختیار سیاست خارجی با مشورت وزیران.علاوه این که پادشاه انگلستان در برابر هیچ یک از قوای سه گانه حاکم در انگلستان مسؤول و پاسخگو می باشد.انتصاب پادشاه موروثی است و عزل و برکناری او نیز اصلاً در حقوق اساسی انگلستان پیش بینی نشده است.همانگونه که مشاهده می نمائید در این کشور مقام سلطنت از حیث حقوقی، اختیارات فراوانی دارد، هرچند که با تحولالت سیاسی اجتماعی عملا اختیارات بسیاری که در گذشته متعلق به این مقام بوده، از وی گرفته شد. نکته دیگر اینکه گفتنی است که امتیازات فوق گرچه قانونا متعلق به نظام سلطنت است و عملا، کابینه وزرا اعمالکننده آنهاست.نخستوزیر این کشور رهبر آن حزب سیاسی است که در مجلس عوام، دارای اکثریت میشود. در کلیترین حالت در نظام سیاسی انگلیس، دولت هرسه قوه را زیرنظر دارد و بسیاری از وظایف توسط دولت با یکدیگر تطبیق داده میشوند و هیچ جدایی بین قوای مجریه، مقننه و قضاییه وجود ندارد. تمام قدرت سیاسی در دست نخستوزیر و هیات وزیران متمرکز است. وزرا توسط نخستوزیر از میان حزب سیاسی که وی به آن تعلق دارد، انتخاب میگردند.در سال 1918 حق انحلال مجلسین و تعیین تاریخ انتخابات که با موافقت ضمنی کابینه توسط مقام سلطنت اتخاذ میگردید، به نخستوزیر محول گردید و نخستوزیر همچنین در مواقع بخصوصی بهتنهایی و یا با همکاری یک یا دو نفر از وزرا، تصمیماتی را بدون مشورت با کابینه اتخاذ میکند.نخستوزیر هیچگاه توسط اعضای کابینه هدایت نمیگردد.در انگلیس نخستوزیر از حزبی که دارای اکثریت در مجلس عوام است انتخاب میشود و به دلیل اکثریتی که در این مجلس دارد، قادر به کنترل قانونگذاری است.تا اوایل قرن هجدهم، مقام سلطنت در انگلستان دارای حق وتو در پارلمان بود که از آن زمان به بعد این حق، دیگر اعمال نگردید.کابینه انگلستان برای تصویب لوایح و قوانین، آنها را به مجلس عرضه میکند و برای تصویب آن به اکثریت پارلمان نیاز دارد و بدینسان کابینه نهتنها سازمان و تشکیلات قانونگذاری را کنترل میکند بلکه لوایح و قوانین را به مجلس برده و با دفاع و تفسیر از آنها، مذاکرات پارلمانی را درباره آنها انجام میدهد.(منبع : جعفر بوشهری،مسایل حقوق اساسی،ص298-29 ؛ کتاب،ولایت فقیه در عصر غیبت،علیرضا رجالی تهرانی،انتشارات نبوغ،چ دوم،1383،صص213 تا 219 ؛ نگاهی مقایسهای به حوزه اقتدار عالیترین مقامهای حکومت در چند کشور جهان ، جام جم ؛ حقوق تطبیقی ، عبدالحسین شیرودی، انتشارات سمت ) .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.