برهان فطرت-اثبات وجود خدا /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

دو دلیل عقلی در مورد برهان فطرت وجود خدا بیان کنید؟


1. انسان فطرتا کمال طلب است. یعنی ساختمان وجودی انسان به گونه ای است که دنبال کمال می رود و از نقص گریزان است. و هر کمالی که به دست می آورد باز طالب کمال بالاتر از آن است. انسان هر چه قدرت به دست می آورد باز سیر می شود و قدرت بیشتری را طلب می کند. از ثروت و جمال و علم و .. سیر نمی شود و باز بیشتر می طلبد. فلذا انسان فطرتا طالب کمال مطلق و نامحدود است. و کمال نامحدود همان خداست. چون هر ممکن الوجودی دارای ماهیت است و ماهیت حد شی است و هر موجودی که حد داشته باشد محدود است. پس کمال مطلق و نامحدود نمی تواند ممکن الوجود باشد. پس کمال مطلق و نامحدود واجب الوجود (خدا) است. از همین روست که گفته می شود خداشناسی و خداگرایی فطری است. چرا که انسان هم فطرتا امور کمالی مثل قدرت و علم و زیبایی و ... را می شناسد هم طالب آنهاست. 2. در فلسفه اسلامی اثبات شده است که معلول علم حضوری به علت خود دارد. (ر.ک: نهایت الحکمه، مرحله 11، فصل 11) و انسان معلول خداست، فلذا علم حضوری به خدا دارد. و این علم حضوری ذاتی است که از آن تعبیر می شود به فطرت خداشناسی. البته انسان به خاطر اشتغال به طبیعت و امور نفسانی خود از این علم خود غافل است همان طور که ما همه چیز را عقل می فهمیم ولی خیلی اوقات متوجه حضور خود عقل نیستیم. همین طور ما اشیای مرئی را با نور خورشید می بینیم ولی بسیاری از اوقات توجهی به خود این نور و منشاء آن نداریم.همان طور که معلول علم حضوری به علت خود دارد، گرایش ذاتی به علت خود نیز دارد. چرا که معلول با تمام وجود متکی به علت خود است و احتیاج محض به علت خود دارد. و بقاء خود را در بقاء علت خود می بیند. « یا أَیُّهَا النّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللّهِ وَ اللّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید :اى مردم شما به خدا نیازمندید و خداست که بى نیاز ستوده است». (فاطر،‌15)انسان اگر به ذات خود توجه کند درمی یابد که وجود او وجود رابط و غیر مستقل است و اگر این را یافت بلافاصله متوجه وجود مستقل (خداوند متعال) می شود. اگر کسی را از بالای برجی با یک طناب آویزان کنند و او بداند که پاره شدن طناب منجر به مرگ او خواهد شد انگاه با تمام وجود متوجه آن طناب خواهد شد. ما همواره به طناب اراده الهی آویزانیم ولی از این امر غافلیم. و آن گاه که در حادثه ای گرفتار می شویم و همه اسباب بریده می شوند متوجه وجود خدا می شویم و با تمام وجود در می یابیم که وجود ما بسته به اراده اوست. همان طور که ما یک عمر وابسته به وجود هوا هستیم ولی به این وابستگی توجهی نداریم ولی آن گاه که در جایی گیر می کنیم و با کمبود هوا مواجه می شویم متوجه وجود هوا می شویم و با تمام وجود می فهمیم که هوا هست و با تمام ان را می خواهیم.3. انسان فطرتا تقدیس گر و عاشق پیشه است. و هیچ انسانی نیست که چیزی را نستاید و عاشق چیزی نشود. انسان در برابر قدرت و ثروت و مقام و زیبایی و دانایی و لذت و ... سر فرود می آورد. و این ناشی از ساختمان وجودی اوست. اگر در خود این امری دقت کنیم خواهیم دید که امور همگی ممکن الوجودند فلذا هیچ تفاوتی با سایر امور امکانی ندارند بنابراین اگر انسان در مقابل این امور سرفرود می آورد و عاشق آن ها می شود به خاطر وجود یک پشتوانه مقدس برای این انور است. یعنی انسان در واقع علم محض، و واجب زیبایی محض و واجب و غنای محض و واجب قدرت محض و واجب و ... را تقدیس می کند. و جلوه ایی از آن قداست ذاتی را در این امور امکانی مشاهده می کند. فلذا در برابر آنها سرفرود می آورد و شیفته آنها می شود.جهت مطالعه بیشتر ر.ک:1. فطرت،‌ شهید مطهری.2. اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 5، پاورقی های شهید مطهری. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image