تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
انسان موجودي اجتماعي است که براي استمرار زندگاني خود ناگزير از همزيستي با انسان هاي ديگر است افزون بر اين زندگي اجتماعي و روابط انساني به هويت و شخصيت افراد شکل داده و بستر مناسب براي شکوفايي استعدادهاي انساني را فراهم مي آورد. لذا بزرگترين فصل کتاب زندگي در رابطه با ديگران است و در همين بخش است که ارزش هاي الهي و انساني زيادي از قبيل صداقت، امانت داري، ايثار، سخاوت، گذشت، حسن ظن و اعتماد به ديگران و دهها خصلت ديگر به بار مي نشيند بنابراين بدون ترديد انسان ها در همه جوامع به گونه هاي مختلف با هم در ارتباط هستند و اين رابطه دو يا چند جانبه براي زندگي اجتماعي از اهميت انکار ناپذيري در حيات انساني برخوردار است. در کشورهاي غير مذهبي فقط در جهت تأمين نيازهاي مادي و دنيايي بهره گرفته شده مي شود، امّا مکتب مقدس اسلام همان طوري که از تعاليم و تکاليف اجتماعي آن بر ميايد از اين عامل جهت تحقق آرمان هاي انساني و الهي و نيز تأمين نيازهاي دنيوي بهره مي گيرد روي همين جهت پيامبرش رحمت براي عالميان بوده امّا محبت و مودتي که اسلام به عنوان حلقه اتصال انسان ها از آن استفاده و مردم را به سوي آن دعوت مي نمايد به اين معني نيست که پيروانش مجاز باشند با هر کسي مطابق خوشايند او رفتار کند تا کافر و مؤمن آنان را بپذيرد و خوب و بد به آنان عشق بورزد. چنان با نيک و بد خو کن که بعد از مردنت عرفي مسلمانــت به زمزم شويد و هنـــد و بسوزانــد زيرا چنين انسان هايي از نظر اسلام ارزش ندارد زيرا يا بي مسلک اند و يا دو چهره و چند چهره، از نظر اسلام تنها محبت کافي نيست بلکه محبت توأم با مسلک لازم است که افراد را به هم ديگر نزديک و جمع کند و نيز اسلام نه تنها پيروانش را به انزوا و بي تفاوتي نسبت به جلب مردم دعوت نمي کند بلکه اينکه کسي فقط قدرت دافعه داشته باشد را مذمت مي کند و آن را نقص بشمار مي آورد. امام علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «ناتوان ترين مردم کسي است که از دوست يافتن ناتوان باشد و ناتوان تر از او کسي است که دوست خود را از دست بدهد». در اين کلام حضرت آحاد جامعه را به حفظ پايه هاي زندگي اجتماعي ترغيب مي نمايد و به قطع مي توان گفت آن قدر که اسلام بشر را به زندگي اجتماعي فرا خوانده است هيچ آئيني به اين مسأله در اين حد بها نداده است و اين امر از دعوت اسلام به رعايت شئون انساني، عفو و احسان، همکاري و انفاق و احترام متقابل و امر به معروف و نهي از منکر، روشن مي شود. برخي از آموزه هاي اسلام در زمينه روابط اجتماعي و به سفارش هاي اسلام در اين رابطه: 1. احترام به افراد: در آموزه هاي ديني به اعضاء جامعه اسلامي سفارش شده که به يک ديگر احترام گذاشته و از بي حرمتي به يکديگر اجتناب کنند به بزرگترها توصيه مي شود که به کوچک تر ها (خواه از حيث سن و خواه از حيث پايگاه اجتماعي) بها بدهند و با آنان با مهرباني رفتار نمايند و از کوچکترها مي خواهند که در مقابل افراد بزرگتر با کرنش و تکريم رفتار نمايند. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در خطبه شعبانيه فرموده است: «و قّروا کبارکم و ارحموا صغارکم» به بزرگترهاي تان احترام گذاشته و به کوچکترهاي خود رحم کنيد. 2. رعايت حقوق همسايه: در مکتب اسلام به رعايت حقوق همسايه سخت بها داده شده به گونه اي که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود:(( جبرئيل در مورد همسايه آنقدر مرا سفارش کرد که گمان بردم همسايه از همسايه ارث مي برد)). 3. شکيبايي کردن: تأکيد و ترغيب به شرح صدر در مواردي از قرآن به چشم مي خورد (سوره انشراح و...) و به عنوان مهم ترين عامل پيشرفت اسلام و درنورديدن مرزهاي جغرافيايي به شمار آمده است اينکه اسلام در اندک زماني از سرزمين خود به زودي خارج و افق هاي ديگري را گشود عللي داشته که يکي از آن ها سيره عملي و اخلاق نيک و رفتار پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با مردم بوده است قرآن کريم خطاب به پيامبر مي فرمايد: ((اي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در پرتو لطف خداست که تو نسبت به مسلمانان داراي اخلاق و روحيه ملايم و داراي حلم و حسن رفتار و تحمل و عفو هستي که اگر به جاي اين نحوه رفتار و معاشرت، تندخو بودي و تحمل نمي داشتي مسلمانان از دور تو پراکنده مي شدند)). يعني اخلاق نيک و معاشرت عقلائي مهم ترين عامل باز دارنده از پراکندگي امت اسلامي است از اين توصيف قرآن بر ميايد که انسان به طور عام و يک رهبر به طور خاص بايد سعه صدر به وسعت اقيانوس داشته باشد تا تلخي هايي که با آن مواجه مي شود برايش شيرين شود. البته بديهي است که انعطاف و عفو و گذشت و تحمل در مورد کارهايي است که نسب به شخص انسان صورت گرفته و ديگران نسبت به انسان کوتاهي کرده، اما انعطاف پذيري در مورد امور ديني از نظر اسلام قابل قبول نمي باشد آري تعامل منطقي با مردم هم براي شخص انسان مفيد و هم براي ديگران جذاب است و محدوده و گستره رفتار عقلائي و اسلامي اختصاص به هم کيشان و هم عقيده هاي انسان ندارد. بلکه حتي دشمنان هم از حسن معاشرت يک مسلمان بهره مند مي شوند و از مدارا کردن او لذت مي برند. آسايش دو گيتي تفسير ايندو حرف است بـا دوستان مروّت بــا دشمنان مـــدارا 4. روحيه برادري: با توجه به واقعيت هاي زندگي اجتماعي، اسلام با واقع بيني و رژف نگري خود شهروند جامعه اسلامي را به برادري فرا خواند و بدون شک اين طرح نوين که پس از شکل گيري جامعه اسلامي در مدينه الرسول اتفاق افتاد و از مسلمانان خواسته شد که دو به دو با يک ديگر عقد اخوت و برادري بخوانند تا نسبت به همديگر برادر باشند. به مراتب بالاتر از تعامل و رابطه دو جانبه است که دو انسان بين خود بر قرار کرده زيرا اين اخوت ديني از يکسو براي دو طرف حقي را ايجاب مي کند و از سوي ديگر هر يک را نسبت به همديگر مکلف مي نمايد و هر يک را در قبال طرف مقابل مسئول قرار مي دهد. لذا در فرهنگ اسلامي حق و تکليف دو روي يک سکه است. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايند: «هر يکي از شما نگهبان و مسئول همديگر هستيد سپس اين مطلب را توضيح مي دهد: پس اميري که بر مردم امارت مي کند (حق امارت دارد) و نسبت به آنان تکليف داشته و مسئول آنان است)). 5. گذشت خطاهاي ديگران: از جمله اموري که در زندگي اجتماعي لازم و ضروري است و کوتاهي در آن ممکن است زندگي بر احاد جامعه را تلخ نموده و منجر به از هم پاشيدگي آنان گردد؛ اين است که اعضاء جامعه براي استحکام زندگي اجتماعي و خانوادگي شان؛ بسياري از خطاهاي ديگران را بايد ناديده بگيرند. امام علي ـ عليه السلام ـ در سفارش خويش به محمد بن حنفيه مي فرمايد:(( با مردم حسن معاشرت داشته باش به گونه اي که وقتي نباشي بر تو گريه کنند و بدان مهم ترين امر بعد از ايمان به خدا، حسن معاشرت است و زندگي انسان همانند پيمانه است که دو قسمت آن خوبي با مردم و يک قسمت خود را به بي خبري زدن نسبت به بدي هاي آنان است)). .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.