سیاست /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

چه عواملي باعث سقوط تمدن اسلامي مي شود؟ آيا امکان دارد حکومت اسلامي ما هم دچار آسيب بشود؟


بديهي است هر تمدني را آسيب و آفاتي است که همواره آن را تهديد مي کند و به سوي انحطاط و زوال مي کشاند ابن خلدون به مدد قرآن کريم زندگي شهري مبتلا به آفات را اين گونه ترسيم مي کند: شهر نشيني و حضارة (تمدن) عبارت است از تفنّن جويي در تجملات و بهتر کردن کيفيات آن و شيفتگي به صنايع و وابستگي به فنون گوناگون و ازدياد ثروت. در اين مرحله است که عمران شروع مي شود و رشد مي يابد اين عمران و آبادي و توسعه آنقدر پيش مي رود که مصرف گرايي و تجمل و روي آوري به کارهاي ناپسند معمول مي گردد و سلحشوري، شجاعت، نوع دوستي و مودّت فراموش مي گردد. هنگامي که مصرف گرايي و تجمل پرستي خوي و عادت آنها شد، رفته رفته عادات ناشايست بر جامعه مسلط مي گردد و آفات اجتماعي گريبانگير جوامع و تمدّن مي گردد. بنابراين اگر بخواهيم فهرست وار عوامل انحطاط و سقوط را تمدنّها بشماريم خصوصا از محضر و منظر قرآن کريم اين مسأله را نگاه کنيم اين عوامل بدين گونه خواهند بود. 1. اختلاف و تفرقه: از عوامل مهمي که شکاف اجتماعي را دامن مي زند و تشديد آن، انحطاط و سقوط جامعه را به دنبال دارد اختلاف است: وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُکم. يعني با هم تنازع و ستيز نکنيد تا سست شويد و نيروي شما از بين برود. چون اختلاف و تفرقه وحدت را که عامل حرکت و پويايي جامعه است از بين مي برد و ضمن اختلال در روند حرکت و تکامل باعث توقف و انحطاط آن مي شود. 2. ظلم و تعدي به يکديگر و پايمال نمودن حق مستضعفان و مظلومان جامعه: طبق برخي از آيات قرآن، خداوند با قدرت مطلق اش اقوام و جوامعي را به جهت ظلم و تعدي به هلاکت رسانده است: «چه بسيار اقوامي که آنان را از ميان برديم و عذاب ما شب هنگام يا به نيمروز آنگاه که آرميده بودند، آنان را فرا گرفت. هنگام نزول عذاب سخني نداشتند. جز اينکه مي گفتند ما ستمکار بوديم». بنابراين هلاکت و سقوط جامعه ستمکار پيشه از سنت هاي الهي است و به زمان يا مکان خاص اختصاص ندارد. در چنين جوامعي هست که اختلاف طبقاتي دامنگير آنها مي شود و طبقه اي مرفه و غني و طبقاتي فقير و مستضعف تشکيل مي گردد و در نتيجه اختلاف طبقاتي شکل مي گيرد و عدالت اجتماعي و اقتصادي از بين مي رود و کاخ نشينان بي درد هم مجراهاي اقتصادي و ثروت اندوزي را در اين مي گيرند و مستضعفان جامعه اگر توانايي شوريدن را داشته باشند عليه طبقه مرفّه برخواهند خاست و گرنه مظاهر تخريب و فساد و تجاوز جامعه را فرا مي گيرد و نظام پوسيده و ناکارآمد و فاسد را در آستانه نابودي قرار مي دهد. و با اشاعه فساد و مبتلا شدن جامعه به ارزش هاي نامعقول و نامتعادل، مظاهر تباهي در جامعه نمايان مي شود. در اين هنگام، سنّت بي تغيير خلقت از اين مردم انتقام مي کشد و نابودشان مي کند و خداوند بدين وسيله پرونده تمدن آنها را با اين آيه مي بندد» «و از کساني که مرتکب جرم شدند انتقام گرفتيم». 3. اسراف و تبذير: نظم در جهان هستي اقتضاء مي کند که هر پديده اي در مسير طبيعي خود به هدف برسد و پيامد کوچکترين بي نظمي اختلال در رسيدن به هدف خواهد بود. اسراف و تبذير خروج از حدّ طبيعي است و گرفتاران آن، از مسير تکامل و پيشرفت بازمانده و به هلاکت و سقوط نزديک مي شوند. و خداوند تهديد مي کند که قوم اسرفکار را به هلاکت مي افکند. ... و اهلکنا المسرفين؛ «يعني مسرفين را به هلاکت رسانديم». 4. رفاه طلبي و زياده خواهي: «هرگاه زياده طلبي در جامعه رايج گردد و فضاي آن در اين باره جهت دهي شود، تمهيدات سقوط جامعه فراهم مي شود و خداوند عذابش را بر آن قوم نازل مي کند: (هرگاه بخواهيم مردم جامعه اي به هلاکت رسانيم افراد مترف و خوشگذران را در ضمن دستور به طاعت، از نعمت ها برخوردار مي نماييم و آنها به جاي اطاعت، تمرّد و فسق مي کنند و در نتيجه آن (شهر) و جامعه سزاوار عذاب مي گردد. آنگاه يکسره آنان را زيرو رو مي گردانيم). بنابراين فساد و انحراف جامعه است که در نهايت آنان را به هلاکت مي رساند». 5. گناه و ترک اوامر الهي: «خداوند سبحان مردم مسلمان و جامعه اسلامي را از همه مصاديق معصيت از قبيل: سيئات، ذنوب، خطيئات، جرائم، فسوق و منکرات باز مي دارد زيرا هر يک از اين مصاديق، مقدمه اي براي سقوط فرد و جامعه است. و فرد و جامعه تا در مسير اطاعت خدا باشند به سوي سعادت و پيشرفت و تکامل در همه ابعاد اجتماعي در حال صعود است و اگر در طريق معصيت قرار گيرد، به سمت انحطاط و هلاکت رو به سقوط است. البته اين صعود و سقوط درجامعه بيشتر تدريجي است نه دفعي». استاد علامه طباطبائي مي فرمايد: «آيات فراواني است که سيئات و گناهان در بلاياي عمومي و در رنج و گرفتاريهاي جامعه نقش داشته و نيز طاعات و حسنات در فزوني نعمات و نزول برکات الهي در اجتماع انساني سهم دارند». البته عوامل ديگري غير از اينها از قبيل: شهوتراني و هواپرستي، غرور و خوي استکباري، خيانت در امانت الهي، فراموشي ياد خدا، دنيا طلبي و مقام پرستي، دورويي و سالوس صفتي، سرکشي و عنادورزي، پيمان شکني، سنگدلي، سستي، تنبلي و پست همتي از عوامل سقوط تمدن و جوامع هست. عواملي که با اختصار شمرده شد عوامل انحطاط تمدن، از جمله تمدن اسلامي است، که سرمنشأ همه آنها ناديده گرفتن احکام الهي در جريان اجتماع است. امّا آسيب هايي که براي حکومت اسلامي که در برهه اي از تمدن اسلامي شکل گرفته است با اختصار مي توان بدين گونه تقسيم بندي و شمارش کرد: 1. آسيب هاي سياسي حکومت اسلامي الف) ظلم و بي عدالتي: چون ثبات حکومت در عدالت است و اگر عدالت در نظام اجتماعي در قانونگذاري يا قضاوت يا کيفر و پاداش يا تقسيم امکانات و اخذ ماليات و واگذاري مسئوليتها رعايت نشود حکومت اسلامي آسيب مي بيند. حضرت امير مومنان مي فرمايد: «عدالت داشته باش تا قدرتت تداوم يابد». ب) استبداد و ترک مشورت: چون «من استبدّ برأيه هلک». ج) ضعف مديريت: سوء تدبير و ضعف مديريت يکي از آفات اساسي حکومت ها است «من ساء تدبيره تعجّل تدميره» که سوء تدبير هلاکت را به تعجيل مي اندازد، يا فرموده است هر چيزي را آفتي است و آفت حاکمان ضعف مديريت مي باشد. د) مقدم نمودن اراذل بر افاضل. هـ) در خطر قرار گرفتن امنيت. و) نفوذ افراد خائن و سرسپرده به کادر حکومتي. ز) جدايي مسئولان از مردم. 2) آسيب هاي اقتصادي حکومت اسلامي الف )عدم کنترل بازار. ب) بي توجهي به توسعه اقتصادي. ج) احتکار و ربا د) بي توجهي به سياست هاي مالي شرع. هـ) عدم حساسيت نسبت به بيت المال. و) بي توجهي به حاجات ضروري و اوليه مردم، حمايت از طبقات پايين بالاخص ايتام. 3. آسيب هاي فرهنگي ـ اجتماعي حکومت اسلامي الف) جدا شدن حکومت از اهداف فرهنگي و تربيتي. ب) تفرقه. ج) سازشکاري، چاپلوسي و بستن باب انتقاد. د) برخوردهاي شاهانه و قدسيت بخشيدن به حکام. هـ) انحراف از قانونگرايي و نظم. و) رفاه طلبي خصوصا در سطح مسئولان نظام. 4. آسيب هاي قضايي حکومت اسلامي 1. ورود افراد ناصالح به امر قضا. 2. تأمين نشدن قضات از نظر مالي. 3. عدم وجود امنيت شغلي براي قضات. 4. خروج از آداب قضاوت اسلامي. 5. عدم کنترل و نظارت بر قضات. 6. روحيه مسامحه کاري در امر قضا و حاکميت يافتن روابط به جاي ضوابط» .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image