دلیل سقوط دولت صفویه /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

دلیل سقوط در دوره صفوی


افول و نابودی صفویه سیاست شاه عباس در کشتن شاهزادگان و زندانی نمودن آنها در حرم، دربار صفوی را از وجود مردانی کارآمد که تداوم بخش مسیر بزرگی و شکوه عصر شاه عباسی باشند، خالی کرده بود. پس از شاه عباس، در سال 1038 ق، نوه اش، شاه صفی، به قدرت رسید. در زمان او سیاست تبدیل ولایات ممالک به ولایات خاصه، که عباس اول برای تحصیل درآمد بیشتر و به تبع آن تقویت بنیه نظامی ایجاد کرده بود، گسترش یافت و این امر شدیداً بنیه دفاعی ایالات آسیب رساند.(راجر سیوری، در باب صویان، ترجمه رمضان علی روح اللهی، ص168) خاندان قدرتمند و کارآمد امامقلی خان، که خدمات شایان توجهی در ایالات فارس و سواحل جنوبی انجام داده بودند، در این زمینه ریشه کن شدند.(ایران در زمان شاه صفی و شاه عباس دوم، محمد یوسف واله قزوینی اصفهانی، ص51-350) شاه صفی در سال 1051 ق که سرگرم تدارک عملیاتی برای باز پس گیری قندهار از گورکانیان بود، در 39 سالگی در گذشت. (همان، ص 15-113)شاه عباس دوم در سال 1052 ق جانشین او شد. او همانند جدش، فرمانروایی قدرتمند بود و با کشتن قورچی باشی و دیگر قزلباشانی که سارو تقی وزیر را کشته بودند(همان، ص 5-403) این ادعا را اثبات کرد. وی هفته ای سه روز به دیوان عدالت می نشست و به شکایات مردم رسیدگی می کرد. سیاست تبدیل املاک ممالک به خاصه در این دوره به قدری توسعه یافت که تقریبا تمام مملکت در اختیار مقام سلطنت در آمد(راجر سیوری، ایران عصر صفوی، ص229). شاه عباس دوم توانست مرزهای ایران را دست نخورده نگاه دارد و حتی در سال 1058 ق قندهار را از گورکانیان باز پس گیرد. با به سلطنت رسیدن شاه سلیمان، سلسلۀ صفویه و کشور به سرعت وارد دوره ای از زوال شد. حضور جدی تر علما در عرصه سیاسی و مذهبی دولت صفوی صحنه را برای صوفیان، که تشکیل دهندگان این دولت و مقوم آن بودند، تنگ کرد و زوال موقعیت صوفیان، که از زمان شاه عباس اول با جایگزینی عنصر سوم، یعنی گرجیها و چرکسها، آغاز شده بود، شتاب بیشتری گرفت. شاه سلطان حسین، که در سال 1105 ق به قدرت رسید، مردی ضعیفو به امور مملکت بی توجه بود. در زمان او ضعف و پریشانی دولت صفوی ونظامیان افزنی گرفت. در این ایام افغانان غلجایی قندهار که از این ضعف با خبر بودند وسیطره و ستم حاکمان صفوی شیعه را در قندهار خوش نمی داشتند به ایران حمله کردند و با تصرف اصفهان در سال 1135 ق به حیات او دولت پایان دادند.بررسی علل سقوط صفویههمان گونه که تشکیل و تحکیم این دولت برای پژوهشگران مهم و جالب توجه بوده، سقوط این دولت هم اهمیت داشته است و محققان بسیاری مطالب فراوانی در این باره نوشته اند و هر کدام از منظری متفاوت علل و عواملی را در این فرایند موثر دانسته اند. برای شناختن علل سقوط دولت صفویه باید کل تاریخ این سلسله و فراز و نشیبهای آن را در نظر داشت و نباید آخرین فرد این سلسله را مسئول سقوط دولتی دانست که افزون بر 220 سال تدوام یافت.صفویان دولتی شیعی بودند و از همان ابتدا تشیع را در قلمرو خود رسمیت بخشیدند؛ چنان که کروسینسکی، سیاح لهستانی اواخر عصر صفوی، اشاره می کند، مذهب در سقوط دولت صفوی بی تأثیر نبوده است؛ زیرا دو سده جنگ و کشمکش با دول سنی منطقه خسارتهای جبران ناپذیری بر دولت صفوی وارد آورده، و پیش از شاه عباس عوامل انقراض به وجود آمده بود. ایمان مریدان صفوی به مرشد کامل از میان رفته بود و قدرت معنوی که اساس تشکیل سلسله بود کم شده بود، ولی به علت نبودن مدعی و مهاجم خارجی و نیز پیدایش یک منجی به نام شاه عباس این سلسله سقوط نکرد.اگرچه شاه عباس عظمت و شکوه این کشور را به طور نمایانی تجدید کرد، در نتیجة برخی از اعمال خود تخم بدبختی آن را کاشت. سیاست شاه عباس اول در کشتن و زندانی کردن شاهزادگان، مملکت را از وجود مردان کافی و کارآمد تهی کرد و نیز سیاست تبدیل املاک ممالک به خاصه که شاه عباس برای تحصیل درآمد بیشتر و سامان دهی ارتش نوین انجام داد تأثیر منفی بر ساختار دولت داشت؛ به ویژه اینکه این سیاستها در دورة جانشینان او با شدت بیشتری اعمال شد. ارتش نوین شاه عباس عرصه را بر صوفیان قزلباش، که بانیان دولت صفوی بودند، تنگ کرد و عناصر گرجی و چرکسی هم که در ارتش مشغول بودند تعلق خاطر چندانی به دولت صفوی نداشتند.عوامل سقوط دولت صفوی را می توان در علل کلی، خصوصی و تصادفی دسته بندی کرد. علل کلی، که از علل مهم انقراض سلسله ها بوده است، ‌عبارت است از فشار حکام و فرمانروایان، فشار مالیاتها، بی توجهی به اوضاع عمومی مملکت، نارضایتی مردم، اختلاف بین سرداران قشون و اولیای امور، بی لیاقتی شاهان و ضعف تشکیلات اداری و نبود حکومت مرکزی.علل خصوصی در هر سلسله وضع خاصی دارد؛ در سلسلة صفویه، تقویت روحانی نماها، تربیت ولی عهد در حرمسرا و از میان رفتن قدرت معنوی و ایمان مریدان به مرشد کامل (شاه) را می توان برشمرد.علل تصادفی هجوم افغانها بود که از قندهار به اصفهان حمله کردند و بساط دولت صفوی برچیدند. این علت تصادفی را باید علت تامة سقوط دولت صفوی دانست. ضعف، سستی و بی ارادگی شاه سلطان حسین زمینه را برای چنین هجومی فراهم کرده بود و نهایتاً هجوم افغانها، بدون جنگ و کشمکش طولانی، به سقوط دولت صفوی انجامید.برای آگاهی بیشتر در این باره به منابع زیر مراجعه فرمایید:1.رسول جعفریان، صفویه از ظهور تا زوال2.لارنس لاکهارت، انقراض سلسله صفویه، ترجمه اسماعیل دولتشاهی .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image